
در آستانه برگزاری کنسرت «آریان، سمفونی خاطرات» در سیمور سنتر سیدنی استرالیا که به همت علی پهلوان در خرداد ۱۴۰۴ (۲۴ می ۲۰۲۵) برگزار خواهد شد، این خواننده در گفتگویی تلخ، به مرور خاطرات گروه «آریان» و دلایل فروپاشی این گروه پرداخت.
او در این گفتگو که با رادیو نشاط در استرالیا صورت گرفته، گفته: « برخلاف چیزی که خیلی ها تصور میکردند، گروه آریان زندگی ما را نمی چرخاند. درآمد ما از گروه آریان چیزی نبود. بنابراین همه ما کار میکردیم. من خودم کارم در ایران کنترل پروژه بود. الان هم کارم مدیریت پروژه است. من از دسامبر ۲۰۱۲ همزمان همان موقعی که گروه آریان بود هم من کار میکردم. کار میکردم و بعد از ظهر میرفتم کار موسیقی را شروع میکردم. میرفتم استودیو و یا تمرین میکردیم و چیزهای مختلف.»
علی پهلوان درباره تاکید و اصرار برای تداوم حضور خانم ها در گروه آریان گفته: «بارها آمدند و پیشنهاد دادند برای اینکه شما بتوانید رو صحنه بروید دختران گروه نباشند. نپذیرفتیم و گفتیم گفتیم نه. اهداف ما حضور مشترک دخار و پسر روی صحنه بود. اگه قرار بود بوی بند باشیم خب بوی بند تشکیل میدادیم. بخاطر این قضیه اصلا هم ناراحت نیستیم.»
این خواننده درباره ترس های خود از فراموش شدن یا ترس از دست دادن ترس نیز گفته: «همیشه دوست داشتم که کاری کنم که ماندگار باشد. دوست داشتم کاری که میکنیم کاری باشد که نسل به نسل حرکت کند و وقتی الان میبینم روی اینستاگرام یک نفر که اصلا در زمان آریان به دنیا نیامده بوده ساز اش را برداشته و آهنگ آریان را میزند انگار دنیا را به من داده اند.»
علی پهلوان درباره دلایل اصلی فروپاشی «آریان» هم در مهم ترین بخش از این گفتگو، چنین پاسخ داده است: «اجازه بدهید من این سوال را به سبک گروه آریان جواب بدهم. به سبک اشعار گروه آریان جوابتان را میدهم. شما فکر کنید یک عده آمده اند یک درختی را کاشته اند. درخت رشد کرده و بزرگ شده و به محض اینکه شروع کرده و رشد کرده و بالا آمده، یک سری با تبر اره و مشت و لگد و بیل، افتاده اند به جان این درخت. درسوی دیگر یک عده آمده اند و سعی دارند درخت را با دست نگه دارند که این درخت نیفتد. آنها که خوب دارند با تمام قوا میزنند. ولی آدم هایی که زیر این درخت اند، بهشان فشار می آید. یکی از آنها می گوید من دیگر نمی کشم و کنار میرود. یکی دیگر میگوید من فکر کنم اصلا بهتر است برویم و یک درخت دیگر بکاریم. کم کم فقط یک نفر زیر این درخت میماند که این درخت را نگه داشته. به سختی و به مرور او هم احساس میکند که دارد زیر بار فشار کمرش میشکند. او هم کنار میرود.
این کنار رفتن این شخص، خودش معلول یه سری علت هاست. رفتن من دلیل فروپاشی آریان نبود. رفتن من خودش معلول یه سری علت ها بود که باید به نظر من به آنها پرداخته شود، نه به رفتن من.»