راهنماتو- دنیاهای آخرالزمانی یکی از ژانرهای خیلی باحالی هستش که واقعاً تو هر شکلی از هنر، مثل کتاب، فیلم و حتی گیم، خیلی خوب مورد استفبال قرار میگیره. شاید دلیلشم این باشه که مخاطب با دیدن صحتههای نابودی و خرابی احساسات زیادی درشون تداعی میشه، از ترس و جذابیت تا هیجان و هیجانانگیز بودن میتونن این احساسات متفاوت باشن، ولی خب بازیها بهترین راه برای تجربه دنیاهای اینطوری هستن چون میتونن گیمر رو توی مرکز این آشوب و اغتشاش بزارن.
به گزارش راهنماتو، متاسفانه خیلی از تیمهای توسعهدهنده متوجه این نیستن که چقدر یه بازی آخرالزمانی میتونه خوب و جذاب باشه و به جای این که از این ژانر برای به تصویر کشیدن صحنههای ددرناک و قابل باور استفاده کنن بیشتر از این موقعیت بیشتر برای مارکتینگ بازیشون استفاده میکنن. اما بازیهایی که توی این لیست هستن، واقعاً دنیای فوقالعاده آخرالزمانی خودشون رو ارائه میکنن که بهتون اجازه میدن که محو منظره های مختلف دنیاشون بشین یا با یه داستان جذاب و یا با مکانیکهای خاصی کاری کنن که بازیشون با واقعیت تاریک و ناامیدکنندشون هماهنگ باشه.
Days Gone
با اینکه خیلیها چشم انتظار نسخه بعدی این بازی هستن ولی سونی گفته که فعلا برنامهای برای ساخت نسخه دیگهای از این بازی نداره، چون بازم با وجود امتیاز متای به نسبت کمش، خیلیها ازش به عنوان یکی از بهترین بازیهای جهانباز و زامبیدار یاد میکنن، اصلیترین دلیلش هم داستان گیرا و شخصیتهای خوبیه که توی داستان اومدن.
تو بازی، شما در نقش دیکن بازی میکنین. یه عضو گروه موتورسواری سابق که با مشکلات زیادی توی این دنیای آخرالزمانی که پر از موجوداتی مثل زامبیها، که اینجا به اسم فریکس شناخته میشن، مواجه هستش. وقتی که تا جایی که چشم کار میکنه فقط مرگ و کشته شدن دیده میشه، شما متوجه میشین تو دنیایی هستین که تونسته این حس رو بهخوبی بهتون منتقل کنه. یه تجربه تنشزا که پر از لحظههاییه که گیمر رو مجبور به انتخاب هایی میکنه که نسبت بهش دو به شک هستن.
Mad Max
بازی Mad Max که در سال 2015 منتشر شد، به فیلم معروف Mad Max: Fury Road که فقط چهار ماه قبل از اون منتشر شده بود، ربطی نداشت. این باعث شد که بسیاری از بازیکنان خوشحال بشن که این بازی مستقیما به فیلم وابسته نبودش، چون بازیهای وابسته به فیلم با توجه به سابقه پنچری که دارن همیشه دنبال این بودن که با توجهع به محبوبیت فیلم برای خودشون کسب سود کنن.
Mad Max با اکشن فوقالعاده و دنیای بازی خیلی خوبی که بهتون اون حس ناچاری رو منتقل میکرد، تونست خیلی راحت طرفدارا و منتقدا رو به خودش جذب کنه. ولی خب بازم به خاطر اینکه دقیقا تو روزی عرضه شد که Metal Gear Solid 5: The Phantom Pain منتشر شدش، از نظر خیلیها دور موند و کسی متوجه انتشارش نشد.
Death Stranding
وقتی که این بازی معرفی شد، Death Stranding تونست تبدیل به یکی از پرانتظارترین بازیهای صنعت گیمینگ بشه. تریلرهای گیجکنندهش گیمرارو جوری به خودش جلب میکرد که هیچ ایدهای از نوع بازی Death Stranding نداشتن، یه موضوعی که تا عرضه بازی همچنان ادامه داشت و خود هیدئو کوجیما هم به شکل گیجکنندهای اون رو به عنوان اولین "بازیهای رشتهای" یاد میکرد.
بیشتر پیشبینیهای بازیکنا از نظر گیمپلی کاملا اشتباه بود، چون کمتر کسی تصورشو میکرد که Death Stranding بخواد تبدیل به شبیهساز شرکت پست بشه. البته همین گیمپلی منحصر به فرد بازی طرفدارای خودش رو دو دسته کرد، اما داستان بازی از نظر خیلیها تونست در نظر خیلیها خوب ظاهر بشه.
Left 4 Dead 2
این بازی که به طور کامل مخالف نسخه قبلیش از لحاظ گیمپلی و داستان هست، یک بازی اکشن-شوتره که بیشتر روی سرگرمی و گیمپلی جذاب تمرکز داره تا اینکه بخواد داستان واقعگرایانهای رو داشته باشه. طرفدارای این بازی اونقدر این بازی رو کامل میدونن که نمیخوان هیچی ازش تغییر کنه، چون این یکی از بهترین بازیهایی هستش که میتونین با دوستاتون بازی کنین.
اگرچه به نظر میرسد Valve برنامهای برای ارائهی قسمت سوم از این سری رو نداره، یه بازی که مثلا قرار بود دنبالهای براش باشه با اسم Back 4 Blood منتشر شدش. بازیای که توسط همون تیمی که L4D 1 رو ساخته بودن ساخته شده بود ولی در نهایت تبدیل به بازیای بینهایت خنک و بیمزه تبدیل بشه و فقط بعد از 2 سال به طور کامل پروندش هم بسته شد.
Metro
سری بازیهای Metro از 4A Games با سه قسمت فوقالعاده از بازیهای شوتر اول شخص تونستن روسیه آخرالزمانی رو به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشن. Metro Exodus هم به عنوان آخرین بازی این سهگانه تونست به دادن یه آزادی نسبی به گیمر و قرار دادنش توی یه دنیای نسبتا باز جون تازهای به گیمپلی این سری بده.
همچنین Exodus نامزد بهترین داستانگویی و بهترین طراحی بصری در جوایز Golden Joystick شد ولی به ترتیب به Days Gone از Bend Studio و Devil May Cry 5 از Capcom باخت. اما این بازی همچنان هم داره میفروشه و خیلیها اونو جزو بهترین بازیهای آخرالزمانیای که منتشر شدن میدونن.
S.T.A.L.K.E.R. Shadow Of Chernobyl
S.T.A.L.K.E.R. Shadow Of Chernobyl که در سال 2007 منتشر شدش، احتمالاً یک منبع مهم الهام برای بازیهای پسازمانی بعدی مثل Fallout 3 از Bethesda واقع شدش. همچنین برای اونایی که دوست دارن توی یه دنیای آخرالزمانی برای بقای خودش تلاش کنن، این بازی میتونه جزو بهترین انتخابهاشون باشه، تازه در کنار اون اصلیترین دلیل محبوبیت این بازی دقت و توجهی بود که به ساختش شده.
حالا درسته مکانیکهای گیمپلی در S.T.A.L.K.E.R. Shadow Of Chernobyl ممکنه با Call of Pripyat که در سال 2009 منتشر شش، همخونی نداشته باشه، اما اتمسفر باحال و داستان جذاب این بازی رو بهترین بازی این سری میکنه.
The Last Of Us
The Last Of Us که در سال 2013 منتشر شد، با داستانی گیرا، دلگرمکننده و دلخراشش، تونست یه حسن ختام شایسته برای Play Station 3 باشه. همچنین The Last of Us نشون داد که چقد داستانگویی در بازیهای ویدیویی پیشرفت کرده و اینکه چرا Naughty Dog انتخاب کرده که این بازی رو برای PS5 ریمیک کنه.
البته، مکانیکهای شوتینگ و نقشه های بازی دارن کمکم عمر خودشون رو نشون میدن، البته اگر گیمرای جدید موارد جزیی این شکلی رو نادیده بگیرن مطمئنا یه تجربه فوقالعاده در انتظارشونه. یا اینکه بازیکنا میتونن ریمیکی که در سال 2022 از The Last of Us منتشر شده رو امتحان کنن، بازیای که خیلی از مکانیکهای موجود در The Last of Us Part 2 رو در خودش داره.
Fallout: New Vegas
بیبرو برگشت بهترین بازیای که تونست گیمرارو توی یه دنیای آخرالزمانی واقعی در صحرای نوادا بزاره این بازیه. ااین بازی که ژانر نقشآفرینی داره تونست طی 18 ماه که ساختش طول کشید تبدیل به یکی از بهترین بازیهای نقشآفرینی هم بشه؛ Fallout: New Vegas ساخته شده توسط Obsidian Entertainment نه تنها یکی از محبوبترین بازیهای آخرالزمانی تاریخ هستش، بلکه تنها نسخهای از سری جدید Fallout هستش که گیمرا به اتفاق نظر اونو بهترین این سری میدونن.
جدا از اون Fallout: New Vegas علاوه بر اضافه کردن مکانیکهای گیمپلی به Fallout 3، بیشترین آزادی عمل رو هم به گیمرا میده. این بازی به حدی خوبه و پیشنهادش رو بهتون میکنم که حتی Fallout 4 و Fallout 76 که سالها بعد از اومدن این بازی منتشر شدن نتونستن حتی به گرد پای Fallout: New Vegas هم برسن!