
در سالهای اخیر، بسیاری از دوستداران سینما و مخاطبین باور داشتند که دلایل موجود برای هیجانزده شدن کمتر و کمتر شدهاند. حالا به نظر میرسد، سینما اولین قدمهای خود برای بازگشت به دوران طلایی سابق را برداشته است. از بازگشت MCU به ریشههای قدرتمند خود با عنوان Fantastic Four: First Steps گرفته تا قدمهای اول شرکت DC برای تولید اثری باکیفیت و معرفی شدن ادامه سری نوستالژیک و بینهایت خندهدار The Naked Gun.
۱) فیلم Fantastic Four: First Steps: موردانتظارترین عنوان جدید MCU
اولین خانواده قهرمانی مارول در راه است تا جهان سینمایی خالق خود را نجات دهد.
عنوان Fantastic Four: First Steps به یکی از رویدادهای سینمایی سال ۲۰۲۵ تبدیل شده است؛ ترکیبی از میراث، نوآوری و جذابیت جهان سینمایی مارول (MCU). این فیلم، اولین نسخه MCU از خانواده ابرقهرمانی افسانهای مارول است که قول میدهد تیمی را که پیشتر با اقتباسهای افتضاح آسیب دیده بود، دوباره احیا کند؛ اینبار تحت رهبری خلاقانه کوین فایگی.
این فیلم به کارگردانی مت شاکمن، که برای داستانگویی ژانرشکن سریال WandaVision تحسین شده، از مهارت خود بهره میبرد تا عمق احساسات را با جلوههای ابرقهرمانی متعادل میکند. پدرو پاسکال با جذابیت ستارهای خود در نقش رید ریچاردز (Mr. Fantastic)، همراه با ونسا کربی در نقش سو استورم (Invisible Woman)، جوزف کویین در نقش جانی استورم (Human Torch) و ابن ماس-باکراک در نقش بن گریم (Thing) ظاهر خواهند شد.
از نظر بصری، طرحهای مفهومی، جهانی پرانرژی و الهامگرفته از آثار جک کربی را نشان میدهند که طراحیهای کلاسیک این هنرمند را با جلوههای بصری مدرن ترکیب میکند. این فاصلهگیری از زیباییشناسی همیشگی MCU با تمرکز شاکمن روی شخصیتپردازی، فیلم را به عنوان ادای احترامی نوستالژیک و بازآفرینی جسورانه معرفی میکند.
با شکستن رکوردهای بینندگان در تریلرها و آتش گرفتن فضای مجازی با تئوریها، که خود من هم یکی از آنها بودم، Fantastic Four: First Steps اوج هیجان MCU را بازگردانده است.
۲) فیلم Superman جیمز گان: رقیب شماره یک MCU در خانه خفاش
چه کسی بهتر از سوپرمن، اولین قهرمان بزرگ کمیکها، میتوان جهان سینمایی DC را نجات دهد.
فیلم Superman به کارگردانی جیمز گان، نابغه پشت فیلمهای Guardians of the Galaxy مارول و مدیر مشترک استودیو DC، قول میدهد که «مرد فولادی» را برای عصری جدید بازتعریف کند و احترام به میراث این شخصیت را با داستانپردازی جسورانه و مدرن ترکیب نماید.
این فیلم سنگ بنای دنیای سینمایی دیسی (DCU) تحت نظر گان است که هدف آن بازگرداندن اعتماد به بلندپروازیهای سینمایی DC پس از سالها واکنشهای منفی بیشمار است. این برداشت بر اصول بنیادی سوپرمن تمرکز دارد: امید، مهربانی و یکپارچگی اخلاقی. سابقه گان خوشبینی هواداران را برانگیخته، در حالی که انتخابهای بازیگران هیجان ایجاد کرده است. دیوید کورِنزوت با پوشیدن لباس آبی-قرمز افسانهای، ایدئالیسمی تازه را به ارمغان میآورد. ریچل براسناهان در نقش لوئیس لِین، هوشمندی و سرسختی را وعده میدهد.
هیجان طرفداران با اشارههای گان به لحنی «مدرن اما فرازمانی» اوج گرفت که به جای واقعگرایی خشن، روی قهرمانی الهامبخش تمرکز دارد.
از نظر بصری، گان قصد دارد ریشههای دوران طلایی سوپرمن را به تصویر بکشد و همزمان از جلوههای پیشرفته بهره ببرد. تأکید کارگردان روی صحنههای عملی و درام متمرکز روی شخصیتها، مقیاسی زمینی اما حماسی را پیشنهاد میدهد که در تضاد با زیباییشناسی تاریک زَک اسنایدر است. برای بسیاری، این Superman فقط یک فیلم نیست، ماموریتی است برای بازپسگیری جایگاه این کاراکتر به عنوان نماد نهایی امید در فرهنگ عامه.
۳) فیلم Jurassic World Rebirth: ادامه داستانی که در سال ۱۹۹۳ شروع شد
قسمتی دیگر از داستانی حماسی در راه است که با یک کتاب شروع شد و حالا از آن پیشی گرفته است.
زمانی که حرف از موردانتظارترین فیلم ۲۰۲۵ میشود، Jurassic World Rebirth هیجان جهانی را دوباره برانگیخته و آن را به یکی از پرسر و صداترین آثار سینمایی ۲۰۲۵ تبدیل کرده است. اضافه شدن بازیگران جدیدی مانند جاناتان بیلی و میشل یئو به دینامیکهای تازه و داستانپردازی پرهیجان اشاره دارد. توضیح کوتاه فیلم «انقراض تنها آغاز است» طرحی را پیشنهاد میکند که به آزمایشهای ژنتیکی رادیکالی میپردازد.
از نظر بصری، Rebirth قصد دارد مرزها را با CGI انقلابی و جلوههای عملی جابهجا کند و موجودات فوتورئالیستیک را با محیطهای واقعی ترکیب نماید. طرحهای هنری اولیه فاششده، زیستبومهای گستردهای را نشان میدهد که دایناسورها آزادانه در آن پرسه میزنند؛ از جنگلهای شهری نورانی با نور نئون تا مناظر دستنخورده ماقبل تاریخ. ادغام فیلم با مضمون بحران اقلیمی و معضلات اخلاقی حول احیای گونههای منقرضشده با مخاطبان مدرن همخوانی دارد و به آن عمق میبخشد. تیزرهای احیای مرموز «سایت بی» و کمپینهای مرموز بازاریابی، از جمله وبسایتهای ویروسی که «مشاهدات دایناسوری» را ردیابی میکنند، گمانهزنیها را دامن زده است.
گزارش شده است که Rebirth به اسپینآفهای آینده و تجربههای تعاملی متصل میشود و تضمین میکند که تأثیر آن فراتر از سینماها خواهد بود. Jurassic World Rebirth تنها یک فیلم پرحاشیه نیست؛ یادآوری ابتدایی است از اینکه چرا هرگز از باور به دایناسورها و ماجراجوییهای مربوط به آن دست نکشیدیم.
۴) فیلم M3GAN 2.0: ربات قاتل وحشت را به خانهها بازمیگرداند
عنوان M3GAN 2.0 از راه خواهد رسید تا باری دیگر خطر هوش مصنوعی را به یاد مردم بیاندازد.
بازگشت ترسناکترین همراه هوش مصنوعی سینما، M3GAN 2.0 ، به یکی از پرانتظارترین اکرانهای سال ۲۰۲۵ تبدیل شده است که قول میدهد وحشت، طنز سیاه، و پارانویای تکنولوژیکی را که نسخه اورجینال سال ۲۰۲۳ را به یک پدیده وایرال تبدیل کرد، تشدید کند.
اینبار خطرات جدیتر هستند: پس از خونریزیهای فیلم اول، کد M3GAN توسط یک مجتمع فناوری مرموز بازیابی و مسلح شده است و او را به نسخهای ظریفترو مرگبارتر، با حس انتقام تبدیل کرده است. تیزرهای اولیه به مقیاسی گستردهتر اشاره دارند؛ با هوشیاری M3GAN که اکنون در چندین پهپاد و دستگاه شبکهبندی شده و فناوری روزمره را به ابزارهای وحشت تبدیل میکند. این فیلم روی ریشههای تریلر کمیک خود تکیه میکند و همزمان به درونمایههایی مانند طمع شرکتی، اخلاقیات هوش مصنوعی، و هراس وجودی فرزندپروری در جهان دیجیتالی شده میپردازد.
هیجان زمانی اوج گرفت که Blumhouse تریلری مرموز منتشر کرد که طراحی ارتقایافته M3GAN ترکیبی بیعیب از واقعگرایی عجیب و ظرافت شکارچی او را نشان میداد. سوال اصلی M3GAN 2.0 این است که آیا از محبوبیت وایرال قسمت قبلی خود پیشی میگیرد؟ آیا میتواند کلیشه عروسکهای قاتل را برای عصر هوش مصنوعی بازتعریف کند؟ یک چیز قطعی است: نگاه سرد و حسابگر M3GAN بر ۲۰۲۵ حکمرانی خواهد کرد و ثابت میکند که در نبرد بین انسانیت و فناوری، کمال هرگز ترسناکتر نبوده است.
۵) فیلم 28Years Later: انتظاری که به نظر میرسید ۲۸ سال به طول بیانجامد
سالها طول کشید تا بالاخره داستان این فرنچایز انقلابی ادامه پیدا کند.
رونمایی از 28Years Later، سومین قسمت موردانتظار در فرنچایز انقلابی 28Days Later، موجی از شوک را در دنیای سینما ایجاد کرده است. به کارگردانی دنی بویل و نویسندگی الکس گارلند، دو نابغه پشت فیلم 28Days Later که ژانر را بازتعریف کرد، این دنباله قول میدهد خشونت خام و تفسیرهای اجتماعی را که نسخه اصلی را به یک اثر افسانهای تبدیل کرد، احیا کند و همزمان داستان را به قلمرویی ناشناخته پرتاب کند.
این فیلم که ۲۸ سال پس از شیوع ویروس خشم و نابودی تمدن را روایت کرده، جهانی را بررسی میکند که با بقایای فروپاشی مواجه میشوند. بشریت چگونه بازسازی شده؟ آیا آلودهها واقعاً ریشهکن شدهاند یا در سایهها کمین کردهاند؟ کارگردانی پویای امضای بویل و فیلمنامه تیزِ گارلند، که برای اولین بار از زمان نسخه اصلی با هم همکاری میکنند، انتظارات از روایتی را تقویت میکند که هم تکاندهنده و هم فلسفی است.
هیجان با تاثیر فرهنگی فرنچایز تشدید میشود. فیلم 28Days Later با آلودههای دونده و واقعگرایی خشن، اسطورهشناسی زامبیها را متحول کرد و روی همه چیز از The Walking Dead تا The Last of Us تأثیر گذاشت. حالا که این ژانر اشباع شده، 28Years Later به عنوان اصلاحگر احتمالی میآید و بازگشتی به وحشت خام و شخصیتمحور را وعده میدهد.
عنوان 28Years Later آماده است تا یک رویداد فرهنگی باشد؛ یادآوری خاموش از قدرت وحشت برای بازتاب تاریکترین ترسها و شکنندهترین امیدهای بشریت. با هدایت و مدیریت بویل و گارلند، سال ۲۰۲۵ تنها بازگشتی به سرزمینهای آلوده نیست؛ شعلهور کردن یک انقلاب جدید است. شمارش معکوس به سوی هرج و مرج آغاز شده است.
۶) فیلم Frankenstein: بازگشت یکی از بزرگترین روایتهای افسانهای تاریخ
دل تورو بدون شک Frankenstein را به سبک خاص خود خواهد ساخت.
فیلم Frankenstein از استودیوی Universal، که برای سال ۲۰۲۵ برنامهریزی شده، به لیست موردانتظارترین اکرانهای هالیوود تبدیل شده و وعده تصویرسازی مجدد جسورانه از شاهکار گوتیک جاودانه مری شلی را میدهد. این فیلم به کارگردانی فیلمساز بصیرتگرای گییرمو دل تورو به عنوان رویدادی تعریفکننده ژانر ستایش میشود. تعهد دل تورو به جلوههای عملی، طراحی پیچیده صحنهها و داستانپردازی پیچیده، باعث شده هواداران و منتقدان همصدا پیشبینی کنند که این اقتباس ممکن است بهترین اقتباس از رمان ۱۸۱۸ شلی باشد.
رونمایی از بازیگران، هیجان را تشدید کرده است. اندرو گارفیلد در نقش ویکتور فرانکنشتاین بازی میکند و شدت بازی خاص خود را به دانشمند روانی میآورد، در حالی که میا گاث با ایفای نقش هیولای فرانکنشتاین اجرایی فراموشنشدنی ارائه میدهد. دل تورو اشاره کرده که از کلیشه «هیولای لرزان» فاصله گرفته و به جای آن، موجودی دلسوز و سخنگو خلق کرده که رنج وجودیاش بازتابی از دیدگاه اصلی شلی است. بازیگران مکمل، از جمله تیلدا سوئینتون در نقش دکتر پریتوریوس مرموز و مارک رافالو در نقش مربی افسرده ویکتور، لایههایی از اعتبار و جذابیت اضافه میکنند.
از نظر بصری، فیلم به رمانتیسم گوتیک دل تورو تکیه دارد، با طرحهای مفهومی لو رفته که اروپای قرن نوزدهم یخزده، آزمایشگاههای پر از ماشینآلات استیمپانک و طراحی هیولا، موزاییکی از پوست دوختهشده و مکانیک زیستی عریان که هم وحشت و هم تراژدی را برمیانگیزد را به نمایش میگذارند. همکاری دل تورو با افسانه جلوههای موجودات، دیوید گراسو، واقعگرایی ملموس را تضمین میکند. آهنگساز خاویر ناوارته قول موسیقی را میدهد که هراس و زیبایی ملانکولیک را ترکیب میکند.
مارکتینگ Universal با تیزرهای مرموز هیجان را برانگیخته: یک فانوس لرزان که چشم هیولا را روشن میکند، ضربان قلب تحریفشده که روی دیالوگ نمادین «زنده است!» طنینانداز میشود. با نزدیک شدن به تاریخ انتشار این اثر، Frankenstein گواهی است بر قدرت ادبیات کلاسیک در بازآفرینی خود.
۷) فیلم Mortal Kombat 2: روایت جهان Netherrealm ادامه دارد
جانی کیج، کیتانا و شائو کان! افسانههای فراموشنشدنی Mortal Kombat به دنیای سینما میآیند.
فیلم Mortal Kombat 2 از استودیو برادران وارنر، هیجانی دیوانهوار در میان هواداران فرنچایز مبارزهای افسانهای MK برانگیخته است. این دنباله، با ساختارشکنی روی موفقیت خشن ریبوت سال ۲۰۲۱، قول میدهد خشونت، عمق داستانی، و قدرت ستارهای را که فیلم اول را به یک اثر جهانی تبدیل کرد، تشدید کند و همزمان به اسطورهشناسی بازی عمیقتر بپردازد.
هیجان ابتدا با بازگشت شخصیتهای محبوب و اضافه شدن چهرههای جدید آغاز شد. لوئیس تان نقش کول یانگ، قهرمان اصلی فیلم اول را تکرار میکند. جسیکا مکنامی در نقش سونیا بلید، جاش لاوسون در نقش کانو، و هیرویوکی سانادا در نقش اسکورپیون باز میگردند. توجه اصلی معطوف به اولین حضور کارل اوربن در نقش جانی کیج است؛ انتخابی که با تحسین جهانی روبرو شد. کاریزما و زمانبندی کمدی اوربن، او را به گزینه ایدهآل برای لحن همیشگی کیج تبدیل کرده، در حالی که شایعات حضور جنگجویان افسانهای مانند کیتانا، باراکا و حتیً شائو کان، مجموعهای درخور میراث بازی را نوید میدهد.
تماشاگران مشتاقانه منتظر نتیجه ریتینگ R این دنباله و خشونت امضای فرنچایز هستند. صحنههای مرگبار فیلم اول، از جداکردن ستون فقرات توسط ساب-زیرو تا کلاه تیغهای معروف کونگ لائو، معیاری بالا تعیین کردند اما Mortal Kombat 2 وعده میدهد مرزها را فراتر ببرد. عکسهای درزکرده از نبردهای پیچیده و اشارهها به Fatality اژدهای لیو کانگ، روزشمار انتظار هواداران را راه انداخته است.
از نظر داستانی، انتظار میرود فیلم به تورنمنت بینابعادی مشهور سری بپردازد و Earthrealm را در برابر Outworld در نبردی برای بقا قرار دهد. این دنباله به پتانسیل چندجهانی بازی تکیه میکند و تئوریهایی درباره تقاطع داستانها یا حضور غافلگیرانه شخصیتهای قدیمی را شدیدتر کرده است. هیجان Mortal Kombat 2 فقط درباره خونریزی نیست؛ درباره میراث است. جایگاه ۳۰ ساله این فرنچایز در فرهنگ عامه، مخاطبان ثابتی را تضمین میکند در حالی که موفقیت گیشه فیلم اول جذابیت جریان اصلی آن را ثابت کرد. با بازیگران، خونریزی، و احترام به منبع اقتباس، خشنترین رویداد سینمایی ۲۰۲۵ آماده است تا به رقبای خود FINISH HIM بزند.
۸) فیلم Wake Up Dead Man: A Knives Out Mystery: قسمتی دیگر در جهان مملو از معمای رایان جانسون
رایان جانسون باری دیگر با یک معمایی جذاب از راه خواهد رسید.
فیلم Wake Up Dead Man: A Knives Out Mystery به کارگردانی رایان جانسون، اکنون به یکی از پرحاشیهترین فیلمهای سال ۲۰۲۵ تبدیل شده است و قول داده تا فرانچایز محبوب Knives Out را به اوجی جدید برساند. این سومین قسمت از سری محبوب معمایی جانسون است. پس از موفقیت بیسابقه قسمت قبلی، Glass Onion، که رکوردهای نتفلیکس را شکست و نامزدی اسکار را به دست آورد، این دنباله آماده است تا هم در سینماها و هم در استریمینگ غوغا کند و ترکیبی از طنز تیز، طرحهای پیچیده و نقد اجتماعی تلخ را ارائه دهد.
عنوان Wake Up Dead Man به روایتی خشنتر اشاره دارد که گمانهزنیها را برانگیخته که بلانک اینبار با شخصیترین معمای خود روبهرو خواهد شد. نکته متمایزکننده Wake Up Dead Man زمانبندی آن است. در دورانی که دنیا مشتاق داستانهای اصیل است، فرنچایز Knives Out به عنوان یک برند سینمایی نادر شناخته میشود که بر پایه داستانپردازی هوشمندانه و متفاوت ساخته شده است. وعده این فیلم برای ارائه نقد اجتماعی تازه، چه درباره غولهای فناوری، نخبگان سیاسی یا خودشیفتگی فرهنگی، در جهانی قطبی شده، عمیقاً طنینانداز است.
۹) فیلم Mission: Impossible – The Final Reckoning: آخرین ماجراجویی ایتان هانت در راه است
ایتان هانت را برای آخرین بار در یک ماجراجویی بزرگ همراهی خواهیم کرد.
تعهد مرگبار تام کروز به انجام حرکات بدلکاری عمقی و میراث پرکشش فرنچایز Mission: Impossible «از فیلمهای پرهیجان» Mission: Impossible – The Final Reckoning را به یکی از پرحاشیهترین و موردانتظارترین فیلمهای سال ۲۰۲۵ تبدیل کرده است. این دنباله، که رسماً با عنوان The Final Reckoning شناخته میشود، به عنوان پایان انفجاری ماجراهای چند دههای ایتان هانت افسانهای وعده داده شده است؛ نه فقط یک فیلم، بلکه یک پدیده فرهنگی که اکشن نفسگیر، هیجانات احساسی و پایانبندی مورد انتظار هواداران از سال ۱۹۹۶ را با یکدیگر ترکیب میکند.
این فیلم به کارگردانی کریستوفر مککوئری، که تحسینشدهترین قسمتهای این سری را کارگردانی کرده، قصد دارد از لحاظ مقیاس و جاهطلبی از تمام قسمتهای پیشین پیشی بگیرد. پایان باز بخش اول این داستان، که نبرد هانت را در برابر یک هوش مصنوعی سرکش تهدیدکننده ثبات جهانی نشان میداد، تماشاگران را مشتاق حل و فصل داستان باقی گذاشت. عکسهای لو رفته از صحنهها و تریلرها به حرکات بدلکاری حتی جسورانهتر اشاره دارند؛ از جمله پرواز کروز با هلیکوپتر در طوفان و صحنه پرش از ارتفاع که در شرایط بیوزنی فیلمبرداری شده است. این شاهکارها، که بدون استفاده از CGI انجام شدهاند، فلسفه «واقعی یا هیچ» فرنچایز را تجسم میبخشند و هیجان را به اوج میرسانند.
گروه بازیگران فیلم، شامل ستارگان بازگشتی و محبوبی مانند ربکا فرگوسن، سایمون پگ و وینگ ریمز، به اکشن و داستان عمق میبخشند. تازهواردانی مانند هالت مککالانی و جانت مک تیر در هالهای از رمز و راز قرار دارند. مهارت مککوئری در بافتن درام شخصی میان جاسوسیهای جهانی، تضمین میکند که The Final Reckoning فقط درباره نجات جهان نیست، بلکه درباره حل و فصل روابط هانت، به ویژه با ایلسا فاوست، با بازی فرگوسن و گریس، با ایفای نقش هیلی اَتول، دزد تبدیل شده به متحد، نیز هست.
به عنوان نقطه اوج یک سفر ۳۰ ساله، عنوان Mission: Impossible – The Final Reckoning فقط یک بلاکباستر معمولی نیست؛ سفری است به احترام فیلمسازی عملی و تعهد بیهمتای کروز به بدلکاری حرفهای. با پیشبینیهای فروش گیشهشکن و میراثی برای حفظ کردن و به تصویر کشیدن، Mission: Impossible سال ۲۰۲۵ تنها یک فیلم پرحاشیه نیست؛ پایان یک دوره اکشن و تکرارنشدنی از تاریخ سینما است.
۱۰) فیلم The Naked Gun: از لزلی نیلسون به لیام نیسون
لیام نیسون با وجود سابقه جدی و اکشن خود، مهارت کمدی بیحد و مرزی دارد.
فیلم The Naked Gun موجی از انتظار را برانگیخته و آن را به یکی از موردانتظارترین کمدیهای سال ۲۰۲۵ تبدیل شده است. این احیای فرنچایز افسانهای دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، که با کمدی پَخمهبازی پوچ، طنز خشک و اجرای افسانهای لزلی نیلسون در نقش کارآگاه کمدی فرانک دربین شناخته میشد، قول میدهد ژانر محبوب کمدی را در عصری که تشنه مسخرهبازی بیپروا است، زنده کند. فیلم The Naked Gun به کارگردانی آکیوا شَفِر (عضو گروه The Lonely Island) و با بازی لیام نیسون در نقشی کمدی و شوکهکننده به عنوان دربین جونیور (فرزند شخصیت نیلسون)، میان نوستالژی و هرج و مرج تازه تعادل برقرار میکند.
انتخاب بازیگر ایرلندی، لیام نیسون، برای ایفای نقش اصلی کنجکاوی جهان را برانگیخت. این بازیگر، که با نقشهای اکشن خشن (Taken) و عناوین دراماتیکی چون Schindler’s List شناخته میشود، انتقال او به کمدی پَخمهبازی هم جسورانه و هم نابغه به نظر میرسد و یادآور تغییر خود نیلسن از بازیگری جدی به نماد کمدی است. اشارههای اولیه به اجرای خشک و مهارتهای فیزیکی کمدی نیسون، همراه با استعداد شَفِر در پوچی، برداشتی وفادارانه اما مدرنشده را به نمایش گذاشته است.
هیجان زمانی اوج گرفت که پارامونت تیزری برای این اثر منتشر کرد که روی فراکمدی (Meta Humor) تمرکز داشت، جایی که نیسون دیوار چهارم را میشکند. تریلر با جوکهای سریع، بازیهای بصری و ارجاعات به سبک کمدی کلاسیک The Naked Gun به سرعت وایرال شد و میلیونها بازدید جمع کرد. هواداران سه گانه اصلی مشتاقاند ببینند شَفِر چگونه به آثار قدیم ادای احترام و آن را با محتوای جدید ترکیب خواهد کرد؛ مخصوصاً در عصری که فیلمهای پارودی در جلب توجه موفق نبودهاند. نویسندگان دن گِرگور و داگ مَند (How I Met Your Mother) به فیلمنامهای اشاره کردهاند که مملو از طنز کلاسیک نیلسونی خواهد بود.
حاشیههای این فیلم بالاست. ادامه سریهای کمدی تا این حد محبوب اغلب با شک مواجه میشوند اما The Naked Gun از فرمولی فرازمانی بهره میبرد:
جوکهای بدون توقف، قهرمانی با ظاهری جدی در سناریوهای مضحک و کمدی کلاسیک و نوستالژیک.
گفته میشود نمایشهای آزمایشی اولیه «خندههای بیوقفه» را برانگیخته و اکثر تسترها تعهد لیام نیسون به نقش خود را تحسین کردهاند. فیلم The Naked Gun سال ۲۰۲۵ نشاندهنده شرطبندی روی آینده کمدی است. آیا طنز فیزیکی و بازی با کلمات در عصر TikTok و جلوههای CGI میتواند باری دیگر رشد کند؟ نشانههای اولیه میگویند بله.
با بازیگری رده بالا و بااستعداد که جسارت در آغوش گرفتن مسخرهبازی دارد، کارگردانی که در متعادلسازی حماقت و هوش مهارت داشته، نویسندهای که سابقه خلق کمدی خالص را دارد و فرنچایزی که بر پایه خندیدن به خودش ساخته شده، عنوان The Naked Gun سال ۲۰۲۵ بدون شک یکی از بزرگترین و ریسکیترین عناوین سال خواهد بود؛ یک ضدحمله قدرتمند کمدی که میتواند دوران طلایی کمدی را بازگرداند. برای هواداران خنده بیمرز، سال ۲۰۲۵ حقیقتاً یکی از هیجانانگیزترین سالهای اخیر است.