
تصاویر منتشرشده از هرمز نشان میدهد که مسافران نوروزی این جزیره، در خلال سفر به هرمز خاک نقرهای این جزیره را همراه با خودشان بردهاند و به اکوسیستم چندهزار ساله سواحل هرمز آسیب جدی زدهاند. در این میان بسیاری معتقدند که «حرمت امامزاده به متولی آن است» و متولیان و فعالان امر گردشگری در این سالها باید فرهنگسازی لازم برای حفظ و نگهداری اکوسیستم طبیعی اماکن مختلف کشور را در میان عامه مردم و در دل جامعه، جا میانداختند. برخی دیگر بر این باورند که طبیعت نیز مانند هر جای قیمتی و گرانبهای دیگر نیاز به پاسبان و نگهبان دارد و این پاسبانی و نگهبانی زمانی ممکن میشود که در یک سیستم و توسط نهادهای نظارتی تعریف شود.
تجدیدپذیری ساحل نقرهای هرمز بهآسانی صورت نمیگیرد
روزنامه فرهیختگان نوشت: خاک هرمز به سرقت رفت، غارت شد و یا برای تبرک و سوغاتی در چمدان مسافران و گردشگران جا داده شد. اسمش هر چه که باشد، در نهایت چیزی نیست جز از دست دادن طبیعت چندهزار ساله توسط تعدادی هموطن که درنهایت سواحل جنوب کشور را تا شهرهایشان توسعه دادند. برخیها معتقدند که ساحل نقرهای هرمز تجدیدپذیر است و عدهای دیگر بر این باورند که ساحل نقرهای هدیه طبیعت به ما در طول چندین هزار سال بود و باید چند هزار سال بگذرد تا بار دیگر ساحل نقرهای شود. مصطفی حمزهای، راهنمای بینالمللی تور فرهنگی از جمله کسانی است که معتقدند عمر ما دیگر به دیدن ساحل نقرهای قد نخواهد داد. «تجدیدپذیری این ساحل بهراحتی و آسانی نیست. این خاکی که در جزیره هرمز وجود دارد، سالها و هزاران سال است که به این شکل ایجاد شده است. این خاک به رنگ نقرهای تبدیل شده و ممکن است میلیونها سال طول بکشد تا چنین خاکی تشکیل شود. ریشهیابی این موضوع نشان میدهد که آموزش کافی به افراد داده نشده است.»
راهنمای بینالمللی تورهای فرهنگی: گردشگری ایران خودمحور است
حمزهای ادامه داد: «گردشگری ما، گردشگری سیستممحور نیست؛ بلکه خودمحور و خودسرانه است. برای مثال، در جزیره هیچگونه مراقبتی از خاک و آثار طبیعی انجام نمیشود. نه این افراد در مدرسه آموزش دیدهاند و نه در جامعه. جامعه خود با مشکلات اقتصادی و معیشتی دستوپنجه نرم میکند. دیگر هیچ پدری فرصت ندارد که بچهاش را برای آموزش فرهنگی جایی بفرستد. در مدارس هم متأسفانه اوضاع طوری است که اصلاً چنین آموزشی وجود ندارد. این مشکل ریشهاش در عدم آموزش است. ما باید از مسیر آموزش پیش برویم و به این موضوع توجه کنیم. نتیجهدادن کار فرهنگی زمانبر است، اما در حال حاضر میتوانیم از طریق کنترل اجتماعی به این موضوع رسیدگی کنیم. مثلاً برای جزیره هرمز گارد حفاظتی قرار دهیم تا از وقوع اتفاقات جلوگیری شود. مثلاً برای نقاط حساس مانند غار رنگینکمان، میتوانیم افرادی را از همین درآمدی که از گردشگران بهدست میآید، برای مراقبت از این مکانها به کار بگیریم. این افراد میتوانند با استفاده از بلندگوها پیامهایی را برای گردشگران پخش کنند و به آنها یادآوری کنند که خاک جزیره را نبرند. اگر کسی از خاک برداشت، باید با او برخورد شود.»
این راهنمای تورهای فرهنگی معتقد است که خرید و فروش این خاکها هنوز هم ادامه دارد. او افزود: «بخش دیگر این مشکل هم به خود بومیها برمیگردد. بومیها نیز در این مسئله نقش دارند و همین موضوع به مشکلات دامن میزند.»
راهنمای گردشگری: فضای جزایر هرمزگان از لحاظ مدیریت گردشگر کاملاً رهاست
یک راهنمای گردشگری که سابقه فعالیت گردشگری در بخش خصوصی را دارد و ریشه بخشی از اتفاقات هرمز را فرهنگی و بخش دیگر را مربوط به نبود زیرساخت میداند. او در گفتوگو با «فرهیختگان» گفت: «اگر بخواهم یک مثال واقعبینانه بزنم، فرض کنید که شما در لیوانی آب میریزید، بیشتر از ظرفیتش که آب بریزید، آب سرریز میشود. کل آن قسمت و آن فضا و شرایطی که به هر حال وجود دارد، به هم میریزد. زمانی که شما در هرمز ۳هزار نفر جمعیت دارید، چرا باید ۵ هزار گردشگر در یک روز وارد جزیره شوند؟»
نبود متولی در ساماندهی گردشگران بلای مشترک جزایر هرمزگان است
این راهنمای گردشگری هرمزگان بر این باور است که چنین مسائل و موضوعاتی باعث شده که منابع طبیعی ما از بین برود و نکته ناراحتکننده این است که هیچ برنامهای هم بابت این داستان نداریم. او ادامه میدهد: «زمانی که شما وارد هرمز میشوید، یک جزیره میبینید که یک کمربندی ۲۲ کیلومتری دارد. کل جزیره یک کمربند ۲۲ کیلومتری دارد و یک گردشگر میتواند کامل دور آن را بگردد. زمانی که پایش را میگذارد در این مسیر، هیچگونه فرهنگسازیای درمورد اینکه گردشگر از کجا شروع کند و کجا شروع نکند، وجود ندارد. به محض اینکه وارد میشود، چند موتور سیکلت آنجا هستند که میخواهند خدمات بدهند. سوار آن موتورهای سهچرخ میشوند و دور تا دور جزیره را میچرخند. هر بلایی که بخواهد بر سر آثار طبیعی جزیره بیاید، میآید. ما الان، مگر فقط این ساحل ماسهای هرمز را داریم؟ ما در هنگام نیز همین وضعیت را داریم. ما در قشم هم همین بلا را تجربه کردهایم. در فضای جزایر همهچیز رهاست، یعنی برای گردشگر هیچ برنامهای تدوین نشده و چون رهاست، هر اتفاقی ممکن است بیفتد. زباله میریزد و محیطزیست را آلوده میکند. هیچگونه تعریفی برای گردشگر وجود ندارد که از کجا باید وارد شده و از کجا باید خارج شود و به چه شکل باید رفتار کند.»