تیمی از محققان با همکاری دانشگاه ساوتهمپتون، دانشگاه آکسفورد و موزهی تاریخ طبیعی در مطالعهای جدید که در مجلهی جانورشناسی انجمن Linnean منتشر شده است، تلاش کردند حقایق را در مورد پرندهی دودو (Raphus cucullatus) مشخص کنند. این مطالعه جامعترین بررسی را در مورد طبقهبندی دودو و کبوتر رودریگز، نزدیکترین خویشاوند آن ارائه میدهد.
نیل گاستلینگ، نویسندهی ناظر مطالعه و استاد تکامل و دیرینزیستشناسی در دانشگاه ساوتهمپتون، استدلال میکند که تصور اکثر مردم از دودو کاملا نادرست نیست، بلکه مسائل بزرگتری را که در پس انقراض آن وجود دارد، نادیده میگیرند.
دودو نه چاق بود و نه احمق، بلکه با اکوسیستم بومیاش سازگار بود
گوستلینگ میگوید: «اگر دودو را تصور کنید، پرندهای کوتاه و تپل و کمی احمق به ذهنتان میآید که سزاوار انقراض است؛ اما اینطور نیست. دودو نه چاق بود و نه احمق، بلکه با اکوسیستم جزیرهی موریس که میلیونها سال در آن زندگی میکرد، سازگار بود.»
بااینحال، آنچه دودو و کبوتر رودریگز، گونهی خواهرش، برای آن سازگار نشده بودند، نیروی خشن و استعمارگر جامعهی مدرن بود. ملوانان هلندی اولینبار در سال ۱۵۹۸ پس از رسیدن به جزیرهی موریس، واقع در ۱۱۳۴ کیلومتری شرق ماداگاسکار در اقیانوس هند، با دودو روبرو شدند.
پرندگان جزیره بدون وجود هیچ شکارچی بزرگی تکامل یافته بودند و درنتیجه احتیاط غریزی نسبت به انسان نداشتند. همین مسئله آنها را به طعمهی آسانی برای خدمهی گرسنهی کشتی و تاجران بینالمللی تبدیل میکرد. در کمتر از یک قرن، دودو از روی زمین ناپدید شد؛ نه به این دلیل که به طور گسترده خورده یا در باغوحشها نمایش داده میشد، بلکه به این دلیل که نمیتوانست با تغییرات سریع و فشارهای ناشی از استعمار انسان کنار بیاید.
دشمنان اصلی دودو، خود انسانها نبودند، بلکه همهی چیزهایی بود که در حین ایجاد یک بندر تدارکاتی برای شرکت هند شرقی هلند در موریس با خود آورده بودند. دامهایی مانند خوک، لانهی دودو، این پرندگان زمینی را زیر پا له میکردند، در حالی که موشها، تخمها و جوجههای کوچک آنها را میخوردند. درهمینحال، سگها، گربهها و سایر حیوانات مهاجم دودو را شکار و درعینحال بر سر منابع غذایی محدود جزیره رقابت میکردند. تا سال ۱۶۶۲، دودو منقرض شد. تقریباً یک قرن بعد، کبوتر رودریگز به دنبال آن از بین رفت. با وجود تنها ۶۴ سال مستندات انسانی از دودو، طولی نکشید که واقعیت در مورد این پرنده با داستان آمیخته شد.
گوستلینگ گفت: «دودو اولین موجود زندهای بود که ثبت شد و سپس ناپدید شد.» بهگفتهی وی، قبل از انقراض دودو، تصور نمیشد که ممکن باشد انسان بتواند تأثیر زیادی بر محیطزیست بگذارد.
مارک یانگ، استاد دانشگاه ساوتهمپتون و نویسندهی اصلی مقاله، میگوید در اوایل قرن نوزدهم، برخی افراد حتی دودو و کبوتر رودریگز را «جانوران اسطورهای» میدانستند. در دههی ۱۸۰۰ بود که دانشمندان ویکتوریایی سرانجام تأیید کردند که هر دو گونهی پرنده واقعاً وجود داشتهاند. اما با گذشت زمان، تصویر دودو تا حد زیادی از نماد تأثیرات غالباً فاجعهبار بشریت بر محیطزیست، به نمونهای نادرست و صحیحدرکنشده از «بقای اصلح» تغییر کرد.
در مورد شهرت دودو به عنوان پرندهای دستوپاچلفتی، نگاهی دقیقتر به بقایای اسکلتی آن نشان میدهد که این باور درست نیست. تیم تحقیقاتی متوجه شد که دودو تاندونی در پای خود داشت که ضخامتش تقریباً به اندازهی استخوان بود. این ویژگی امروزه در سایر پرندگانی که به سرعت و چابکی در بالارفتن معروف هستند، یافت میشود و نشان میدهد که دودو درواقع حیوانی فوقالعاده سریع و فعال بوده است.
یانگ گفت: «حتی بعد از چهار قرن، ما چیزهای زیادی برای یادگیری در مورد این پرندگان داریم. تعداد کمی از گزارشهای مکتوب از دودوهای زنده میگوید که این [پرنده] حیوانی بود که به سرعت حرکت میکرد و عاشق جنگل بود.»
محققان فکر میکنند که با نگاهی دقیقتر به دودو و کبوتر رودریگز، میتوانیم داستانهای نادرست را پاکسازی و تاریخ واقعی آنها را بهتر درک کنیم. در نهایت، انقراض آن پرندگان به دلیل ضعیفبودن یا سازگاری ضعیف یا نتیجه شکست تکاملی آنها نبود، بلکه به دلیل تأثیر مضر انسان بر محیط زیست خود بود.