باستانشناسان حفاظت از بناهای تاریخی استان لوبلین به تازگی از کشف گور یک کودک «خونآشام» در باغهای کاخ اسقفهای متحد خبر دادند. این کاخ بخشی از مجموعه کلیسای جامع مریم مقدس است که سال ساخت آن به اوایل قرن هجدهم برمیگردد.
گورهای موسوم به «تدفین خونآشام در لهستان در دوره قرون وسطی و اوایل دورههای مدرن رایج بود، زیرا تصورات اشتباه درباره مرگ در اثر بیماریهایی مانند سل، آمیخته با ادبیات عامیانهی لهستان، سبب ایجاد ترس درباره «بازگشت مردگان به زندگی» شده بود. به همین دلیل در مورد برخی از مردگان، شیوههای تدفینی مختلفی به کار گرفته میشد تا اطمینان حاصل شود که مرده از قبر برنمیخیزد یا روحش توسط جادوگران به خدمت گرفته نمیشود.
برخی از این روشها در این گور تازه کشفشده دیده میشود، برای مثال، سر این کودک بریده شده، جمجمهاش رو به پایین قرار داده شده و اسکلتش با سنگهای قرار داده شده روی آن سنگین شده است. باستانشناسان بر اساس یافتههای اولیهشان، شک ندارند که این گور نشانههای روشنی از شیوههای «تدفین خونآشام» دارد.
سنگهای سنگین که روی تنه اسکلت قرار داده شدهاند
کشف این بقایا بسیار اتفاقی انجام شد؛ در حالی که کارگران در حال کندن ریشههای درختان از باغ بودند بقایای جسد دو کودک را پیدا کردند که در گور یکی از آنها شواهد اقدامات «ضد خونآشامی» مشاهده شد.
سر اسکلت از بدنش جدا شده بود و رو به پایین دفن شده بود، در حالی که کل جسد را با سنگ سنگین کرده بودند تا از برخاستنش از قبر جلوگیری کنند. این گور احتمالاً با ستونهایی روی زمین نیز علامتگذاری شده بود، چون دو سوراخ در دو طرف قبر وجود دارند که شاید راهنمای مقامات کلیسا بودند تا به محل دفن آنها بازگردند و ببینند آیا قبر به دلیل فعالیتهای ماوراء طبیعی مختل شده است یا خیر.
بقایای اسکلتی یافتشده حین برداشتن ریشه درختان
تاریخچه هولناک تدفین خونآشامهای لهستانی
باستانشناسان در حال علامتگذاری محوطهی کشف گورها
این کشف، تازهترین مورد از رشته اکتشافاتی است که تاریخچه هولناک تدفین خونآشامها در لهستان را نشان میدهد. برای نمونه، در ژوئن گذشته، کشف یک گور دستهجمعی شامل بیش از ۴۰۰ خونآشام فرضی نزدیک کلیسایی در لوزینو متعلق به قرن ۱۸ گزارش شد.
دو ماه بعد، گور کودک دیگری با شواهد خونآشام فرض کردن آن کودک گزارش شد که بقایای او نزدیک پییِن کشف شد. در این مورد نیز کودک با صورت رو به پایین دفن شده بود و قفل فلزی ضدخونآشام اطراف مچ پایش بسته شده بود. آن زمان، داریوش پولینسکی، باستانشناس، گفت: «چنین اعمالی ناشی از باورهای عامیانه هستند که گاهی ضدخونآشام توصیف میشوند.»
باستانشناسان در حال بررسی و حفر اسکلت
پولینسکی افزود: «راههای محافظت در برابر بازگشت مردگان شامل بریدن سر یا پاها، قرار دادن فرد با صورت رو به زمین در گور، سوزاندن و خرد کردن بدن او با سنگ و یا قرار دادن قفلهای فلزی یا داس بر روی اجزای مختلف جسد میشد».
باستانشناسان در حال ثبت یافتههای خود در محل دفن خونآشام قرون وسطایی
با این حال، شیوههای تدفین «ضدخونآشامی» فقط در شرایطی که مرگ ناشی از سل بود، استفاده نمیشد. اتهامات خونآشامی علیه کسانی که به شکل نابهنگامی جانشان را از دست داده بودند نیز مطرح میشد، از جمله خودکشی.
طبق باور عامیانه، داس از زنان در حال زایمان، کودکان و مردگان در برابر ارواح شیطانی محافظت میکرد. همچنین در مراسمی که برای مقابله با جادوی سیاه و جادوگری طراحی شده بودند، نقش داشت.
این اکتشافات غیرمعمول نیستند، اما هر گور «خونآشام» جدیدی که کشف میشود، تاریخ هولناک آداب تدفین لهستانی قرنها پیش را روشنتر میکند.