راهنماتو- استوانه کوروش بزرگ تنها یکی از مهمترین آثار باستانی ایران است که هماکنون در بریتانیا نگهداری میشود.
به گزارش راهنماتو، وقتی کارستن نیبور به ایران، مصر و بینالنهرین سفر کرد غربیها متوجه شدند که باید کاوشهای باستانشناسی در ایران را جدی بگیرند. این مساله مربوط به سالهای ۱۷۶۰ تا ۱۷۷۰ میشود. اما، از همان روزهای ابتدایی، غربیها برای رمزگشایی از خط باستانی ایران سر و دست میشکاندند. اما، در قرن ۱۹ میلادی بود که کاوش باستانشناسی در خاور نزدیک برای انگلیسیها مطرح و مهم شد. چراکه این سه کشور مهد تمدنها بزرگ در سطح جهان بودند. حال در این مطلب از راهنماتو ابتدا به این مساله میپردازیم که چطور آثار باستانی ایران به بریتانیا منتقل شد، بعد مهمترین آثار را بررسی کرده و در نهایت به این موضوع أشاره میکنیم که آیا این آثار باستانی مهم به ایران باز خواهند گشت یا نه!
آثار باستانی ایران چطور به بریتانیا رسید؟
برای بررسی این مساله که چطور آثار باستانی ایران امروز چطور در موزههای بریتانیا، فرانسه و آرمیتاژ نگهداری میشوند باید نگاهی به دوره قاجار انداخت. دورهای که باستانشناسی در سطح جهان به جز ایران و کشورهای همسایه مورد اهمیت قرار گرفته بود، اما اهمیت آن برای خود این کشورهایی که در روزگاران کهن مهد تمدنهای بزرگ بودند روشن نبود.
در آن دوران پادشاهان قاجار با امضای معاهدهای با دولت فرانسه، حق خروج آثار باستانی کشف شده در ایران به جز طلا و نقره و نصف آثار پیدا شده را به آنها دادند. برخی دیگر از آثار باستانی ایران نیز در کشورهای دیگری مثل ترکیه پیدا شد و باتوجه به بالا و پایینهای سیاسی از ترکیه خارج و به بریتانیا رسید. بعلاوه، بسیاری از آثار باستانی به شکل قاچاقی از ایران خارج شد. نمونه بارز چنین قاچاقهایی در همین سال ۱۴۰۲ با آن همه تدابیر امنیتی که در فرودگاهها برقرار است اتفاق افتاد و بعد دولت بریتانیا مساله را به ایران اطلاع داده و پی از مدنی آن سنگنگاره را به این بازگرداند.
به عنوان مثال اجازه دهید به چگونگی خروج استوانه کوروش بزرگ از ایران اشاره کنیم.
"منشوری که در قرن نوزدهم کشف شد، در شهر باستانی بابل که زمانی بخشی از امپراطوری ایران بوده، پیدا شده است. با این حال، محل دقیق کشف این اثر تاریخی در سرزمین بینالنهرین امروزی (عراق کنونی) بوده و نه در خاک ایران کنونی. این نشان میدهد که مرزهای سیاسی امپراطوریها و کشورها در طول تاریخ تغییر کرده و مکانهای باستانی ممکن است امروزه در کشورهای دیگری قرار داشته باشند.
ارزشمندترین آثار باستانی ایران در موزه بریتانیا
اگرچه تعداد آثار باستانی ایران در موزه بریتانیا بسیار زیاد است، اما در این مطلب به چند نمونه از آن اشاره میکنیم که از نظر تاریخی ارزش بسیار زیادی داشته یا بخشی از هنر ایرانیان باستان را نشان میدهد.
۱. استوانهٔ کوروش بزرگ
استوانه کوروش، لوحی گلی است که در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به فرمان کوروش بزرگ نگاشته شده و در موزه بریتانیا نگهداری میشود. این سند تاریخی، روایتی از فتح بابل توسط کوروش و سیاستهای مدبرانه او در بازسازی شهر و معابد آن را ارائه میدهد.
در این متن، کوروش خود را به عنوان یک پادشاه عدالتخواه و مدافع حقوق بشر معرفی میکند که با اراده الهی به قدرت رسیده است. او از آزادی ادیان و بازگشت تبعیدشدگان به میهن خود حمایت کرده و با اعمار بناها و بازسازی معابد، به شکوفایی بابل کمک کرده است. استوانه کوروش، یکی از قدیمیترین اسناد حقوق بشری در جهان محسوب میشود و اصول بنیادینی همچون آزادی، برابری و عدالت را ترویج میدهد.
کشف این استوانه، گامی مهم در شناخت تاریخ و تمدن ایران باستان بوده است. این سند ارزشمند، نه تنها به ما اطلاعاتی درباره شخصیت و سیاستهای کوروش بزرگ میدهد، بلکه به درک بهتر از روابط بینالمللی و فرهنگی در آن دوره کمک میکند. استوانه کوروش، امروزه به عنوان یکی از نمادهای مهم میراث فرهنگی ایران و جهان شناخته میشود و در بسیاری از موزهها و کتابخانههای جهان به عنوان یک سند تاریخی بینظیر مورد مطالعه قرار میگیرد.
۲. بشقاب نوازندگان
بشقاب نوازندگان، یک اثر هنری ارزشمند از دوران ساسانیان است که در موزه بریتانیا نگهداری میشود. این بشقاب نقرهای که با طلا تزئین شده، در منطقه طبرستان یافت شده است. روی این بشقاب، صحنهای از یک ضیافت شاهانه به تصویر کشیده شده است که در آن، یک شاه یا بزرگواری در حال نوشیدن است و گروهی از نوازندگان برای او موسیقی اجرا میکنند. اطراف این صحنه، تصاویری از یک اجاق روشن، درختی با پرندهای نشسته و ابزارهای موسیقی مختلف دیده میشود. این اثر هنری، شاهدی بر شکوه و عظمت هنر و موسیقی در دوران ساسانیان است و تصویری زنده از یک جشن باشکوه در دربار ساسانیان به ما ارائه میدهد.
۳. سنگنگاره ویرانی شوش
سنگنگاره ویرانی شوش، تصویری دردناک از یک پیروزی نظامی است که در موزه بریتانیا نگهداری میشود. این اثر باستانی، روایتگر فتح خونین شهر شوش توسط آشوریان به رهبری آشوربانیپال در سال ۶۴۷ پیش از میلاد است. در این سنگنگاره، صحنههای ویرانگری شهر، غارت اموال و اسارت مردم به طرز وحشتناکی به تصویر کشیده شده است. کتیبه آشوربانیپال که بر روی این سنگنگاره حک شده است، به صراحت از تخریب عمدی معابد، شکستن زیگورات و به اسارت بردن زنان و کودکان سخن میگوید. این سنگنگاره، علاوه بر نمایش قدرت نظامی آشوریان، بیانگر روحیه ستیزهجویی و بیرحمی آنها نیز هست و تصویری تلخ از جنگ و ویرانی را به نمایش میگذارد. این اثر تاریخی، به عنوان یک سند مهم، جنبههای مختلفی از تاریخ باستان را روشن میکند. از جمله این جنبهها میتوان به قدرت نظامی آشوریان، اهمیت شهر شوش در تمدنهای باستانی، و همچنین روشهای تخریب و غارت در جنگهای باستانی اشاره کرد. سنگنگاره ویرانی شوش، یادآور این واقعیت است که جنگ، همواره ویرانی و رنج به همراه داشته است و تمدنهای بزرگ نیز در طول تاریخ، قربانی جنگها و ستیزهجوییها شدهاند.
۴. ارابه طلایی چهار اسب
ارابه طلایی چهار اسب، یکی از ارزشمندترین آثار باستانی دوران هخامنشی است که در گنجینه آمودریا کشف شده است. این ارابه باشکوه، که قدمتی ۳۰۰ تا ۵۰۰ ساله دارد، تصویری از قدرت و شکوه امپراطوری هخامنشی را به نمایش میگذارد. این ارابه طلایی که در موزه بریتانیا نگهداری میشود، با جزئیات دقیق و ظریفی ساخته شده و نشان از هنر و صنعت پیشرفته این دوره دارد. دو نفر با لباسهای هخامنشی بر روی این ارابه سوار هستند که نشان از اهمیت این ارابه در مراسم تشریفاتی و مذهبی دارد.
گنجینه آمودریا که این ارابه طلایی از آن کشف شده است، در قرن نوزدهم میلادی در منطقه تاجیکستان امروزی به دست آمده است. این گنجینه شامل اشیاء ارزشمند دیگری نیز هست که نشان از وجود یک نیایشگاه مهم در این منطقه دارد. با توجه به موقعیت جغرافیایی این منطقه و گستردگی امپراطوری هخامنشی، میتوان حدس زد که این اشیاء به عنوان هدیه یا نذر به این نیایشگاه تقدیم شدهاند. کشف این گنجینه، اطلاعات ارزشمندی در مورد فرهنگ، هنر و باورهای مذهبی مردم در دوران هخامنشی در اختیار باستانشناسان قرار داده است.
۵. بازوبند طلایی بز و پرنده هما
بازوبند طلایی شیردال، یکی از زیباترین و ارزشمندترین آثار به جا مانده از دوران شکوه و عظمت هخامنشیان است. این بازوبند که در گنجینه آمودریا کشف شده، با دو شیردال رو به روی هم مزین شده است و نمادی از قدرت، شکوه و ارتباط با جهان اساطیری است که در موزه بریتانیا نگهداری میشود. این اثر هنری بینظیر، با سنگهای قیمتی و نگینهای گرانبها آراسته بوده است که متأسفانه بخش عمدهای از آن از بین رفته است.
شیردال، موجودی اساطیری با سر عقاب و بدن شیر، در بسیاری از تمدنهای باستانی از جمله مصر، بینالنهرین و ایران باستان، به عنوان نمادی از قدرت، محافظت و ارتباط با جهان ماوراءالطبیعه مورد احترام بوده است. در فرهنگ ایران باستان، شیردال نماد نگهبانی از اماکن مقدس و گنجینهها بوده و بر روی بسیاری از آثار هنری از جمله ستونهای تخت جمشید دیده میشود. بازوبند طلایی شیردال، علاوه بر زیبایی چشمنواز، نشان از اهمیت نمادهای اساطیری در باورهای مردم آن دوران و جایگاه ویژه آنها در هنر و فرهنگ هخامنشیان دارد.
۶. پلاک طلایی مرد ماد با خنجر
لوح طلایی مرد ماد با خنجر، یکی از ارزشمندترین آثار به جا مانده از تمدن کهن ماد است که در گنجینه آمودریا کشف شده است. این لوح طلایی که در موزه بریتانیا نگهداری میشود، تصویری از یک مرد ماد را به تصویر میکشد که در حال انجام یک آیین مذهبی است. او دستهای از برسم را در دست دارد که نشان از اهمیت گیاهان مقدس در آیینهای مذهبی مادها دارد. این لوح و دیگر اشیاء طلایی و نقرهای که در این گنجینه کشف شدهاند، در یک نیایشگاه در منطقه تخته قباد تاجیکستان پنهان شده بودند و احتمالاً به عنوان هدیه یا نذر به این مکان مقدس تقدیم شده بودند.
گنجینه آمودریا، که قدمت آن به سدههای پنجم و چهارم پیش از میلاد میرسد، پنجرهای رو به دنیای اسرارآمیز آیینها و باورهای مردمان ماد باز میکند. این گنجینه که شامل انواع مختلفی از اشیاء زرین و سیمین است، نشان از ثروت و شکوه تمدن ماد و همچنین اهمیت آیینهای مذهبی در زندگی روزمره مردم این تمدن دارد. لوح طلایی مرد ماد با خنجر، به عنوان یکی از مهمترین قطعات این گنجینه، به ما کمک میکند تا به درک عمیقتری از باورها، آداب و رسوم و هنر مردمان ماد دست یابیم.
چرا نمیتوانیم این آثار باستانی را به ایران برگردانیم؟
بازگرداندن آثار باستانی ایران که در موزههای خارجی، به ویژه موزه بریتانیا نگهداری میشوند، موضوعی پیچیده و چند وجهی است که دلایل متعددی برای آن وجود دارد.
اولین دلیل، قوانین بینالمللی و قوانین داخلی کشورهایی مانند انگلیس است. این کشورها اغلب قوانینی دارند که بازگرداندن آثار باستانی را دشوار میسازد. به عنوان مثال، برخی از این قوانین بیان میکنند که آثار باستانی که مدت زمان طولانی در یک موزه نگهداری شدهاند، بخشی از میراث فرهنگی آن کشور محسوب میشوند. همچنین، این کشورها ممکن است ادعا کنند که این آثار به خوبی در موزههای آنها نگهداری میشوند و بازگرداندن آنها ممکن است به آسیب رسیدن به آنها منجر شود.
دلیل دوم، مسائل سیاسی و دیپلماتیک است. بازگرداندن آثار باستانی میتواند به یک موضوع سیاسی تبدیل شود و روابط بینالمللی را تحت تأثیر قرار دهد. کشورهایی که آثار باستانی را در اختیار دارند، ممکن است از این آثار به عنوان ابزاری برای مذاکره یا فشار بر کشورهای دیگر استفاده کنند. همچنین، برخی از کشورها ممکن است نگران باشند که بازگرداندن آثار باستانی به کشور مبدأ، به دلیل نبود امکانات مناسب برای نگهداری و حفاظت از آنها، باعث آسیب دیدن این آثار شود.
دلیل سوم، چگونگی خروج این آثار از کشور مبدا است. بسیاری از آثار باستانی ایران در دوران استعمار و در شرایطی که قوانین حفاظت از آثار فرهنگی به اندازه امروز دقیق نبودهاند، از ایران خارج شدهاند. اثبات مالکیت قانونی بر این آثار و پیگیری حقوقی برای بازگرداندن آنها، بسیار دشوار است.
با وجود این چالشها، تلاشهای زیادی برای بازگرداندن آثار باستانی ایران به کشور انجام شده است. دولت ایران و سازمانهای میراث فرهنگی، به طور مداوم در حال مذاکره با کشورهای خارجی برای بازگرداندن این آثار هستند. همچنین، افکار عمومی و متخصصان میراث فرهنگی در ایران و جهان نیز بر اهمیت بازگرداندن این آثار به کشور مبدا تأکید دارند.
با این حال، بازگرداندن همه آثار باستانی ایران به کشور، یک فرآیند طولانی و پیچیده است که نیازمند همکاری بینالمللی و تلاشهای مستمر است.