افسانه شهرها: تبریز را چه کسی ساخت؟

تبریز، شهری با تاریخی پر از رمز و راز، از دل افسانه‌ها سر برآورده است. قصه‌هایی مثل معجزه زبیده خاتون و تونل‌های مخفی زیرزمینی، این شهر را به مقصدی جذاب برای عاشقان تاریخ و داستان تبدیل کرده‌اند.

شناسه خبر: ۴۴۰۰۷۹
افسانه شهرها: تبریز را چه کسی ساخت؟
راهنماتو- تبریز، شهری کهن و پر رمز و راز در قلب آذربایجان، با تاریخی غنی و پر فراز و نشیب، همیشه موضوع داستان‌ها و افسانه‌هایی بوده که از نسلی به نسل دیگر منتقل شده‌اند. این شهر که امروز به‌عنوان یکی از پایتخت‌های فرهنگی و تاریخی ایران شناخته می‌شود، در پس دیوارهای بلند ارگ علیشاه، بازار بزرگ سرپوشیده و مساجد باشکوهش، قصه‌هایی نهفته دارد که ترکیبی از واقعیت و تخیل‌اند.
 
به گزارش راهنماتو، بیایید با هم به سفری در دل این افسانه‌ها و روایت‌های تاریخی برویم و ببینیم تبریز چگونه در ذهن مردم و تاریخ شکل گرفته است.
 

زبیده خاتون و راز نام تبریز

یکی از معروف‌ترین افسانه‌ها درباره بنیاد تبریز به زبیده خاتون، همسر هارون‌الرشید، خلیفه عباسی، برمی‌گردد. می‌گویند روزی زبیده در سفری به این منطقه دچار تب شدیدی شد. او که از بیماری رنج می‌برد، در چشمه‌ای شفابخش در نزدیکی این سرزمین شست‌وشو کرد و به‌طور معجزه‌آسا بهبود یافت. زبیده از این رویداد چنان شگفت‌زده شد که دستور داد شهری در این مکان بنا کنند و نامش را "تب‌ریز" گذاشتند، به معنای جایی که تب می‌ریزد یا از بین می‌رود. حمدالله مستوفی و یاقوت حموی، دو تاریخ‌نگار برجسته، این داستان را در نوشته‌های خود آورده‌اند و آن را به‌عنوان وجه تسمیه تبریز ذکر کرده‌اند. هرچند که این روایت بیشتر رنگ و بوی افسانه دارد، اما در میان مردم تبریز هنوز هم با شیرینی نقل می‌شود و نشان‌دهنده باور به قدرت شفابخش این سرزمین است.
 

تورژ، شهر گمشده و ریشه‌های باستانی

در لایه‌های عمیق‌تر تاریخ، نام تبریز به "تورژ" یا "تاوْرِژ" برمی‌گردد، شهری که گفته می‌شود بر ویرانه‌های آن، تبریز کنونی بنا شده است. افسانه‌ای قدیمی می‌گوید که تورژ زمانی پایتخت پادشاهان اشکانی‌تبار ارمنستان بود و شهری پررونق و ثروتمند در مسیر جاده ابریشم به شمار می‌رفت. اما این شهر در قرن چهارم میلادی، به‌دست فاجعه‌ای طبیعی یا جنگی بزرگ ویران شد و برای سال‌ها به قریه‌ای کوچک تبدیل گشت. برخی روایت‌ها می‌گویند که این ویرانی به‌دست اردشیر بابکان، بنیان‌گذار سلسله ساسانی، رخ داد تا انتقام پادشاهی اشکانیان را بگیرد. هرچند ولادیمیر مینورسکی، تاریخ‌نگار معروف، این داستان را بیشتر ریشه‌ای عامیانه می‌داند تا حقیقتی مستند، اما هنوز هم در ذهن مردم، تبریز با این گذشته اسرارآمیز پیوند خورده است.
 

رواد ازدی و دیوارهای نخستین

وقتی پای تاریخ مستندتر به میان می‌آید، نام رواد ازدی، مردی از قبیله یمنی ازد، در زمان خلافت منصور عباسی (حدود سال ۱۳۷ هجری قمری) به‌عنوان بنیان‌گذار تبریز مدرن مطرح می‌شود. افسانه‌ای محلی می‌گوید که رواد در سفری به آذربایجان، شیفته آب‌وهوای خنک و خاک حاصلخیز این منطقه شد. او که مردی بلندپرواز بود، تصمیم گرفت قریه کوچک تبریز را به شهری بزرگ تبدیل کند. فرزندانش به کمک او آمدند و نخستین دیوارهای شهر را ساختند تا تبریز را از گزند دشمنان محافظت کنند. مردم می‌گویند که این دیوارها نه‌تنها پناهگاه شهر بودند، بلکه نمادی از اراده‌ای آهنین برای ساختن آینده‌ای باشکوه. این داستان، که با روایت‌های یاقوت حموی و دیگر مورخان همخوانی دارد، تبریز را به‌عنوان شهری معرفی می‌کند که از خاکستر قریه‌ای کوچک، به قامت یک پایتخت سر برآورد.
 

تونل‌های مخفی و شهر زیرزمینی

یکی از جذاب‌ترین افسانه‌های تبریز، داستان شهر زیرزمینی و تونل‌هایی است که گفته می‌شود از ارگ علیشاه تا محله‌های اطراف، مانند والمان، کشیده شده‌اند. مردم محلی نقل می‌کنند که در روزگاران قدیم، سربازان و حاکمان تبریز از این تونل‌ها برای فرار از دشمنان یا دور زدن مهاجمان استفاده می‌کردند. در سال‌های اخیر، کشف بناهایی تاریخی در محله والمان این افسانه را زنده کرده است. برخی معتقدند که این تونل‌ها بخشی از شهری پنهان در زیر تبریز هستند که هنوز رازهایش برملا نشده. این داستان‌ها، که از پدران به فرزندان رسیده، تخیل هر شنونده‌ای را به پرواز درمی‌آورد و تبریز را به شهری اسرارآمیز تبدیل می‌کند که زیر پاهایش جهانی دیگر نهفته است.
 

پل قاری و پیرزن نیکوکار

در میان داستان‌های محلی، قصه پل قاری جایگاه ویژه‌ای دارد. می‌گویند در زمان‌های قدیم، پیرزنی نیکوکار در تبریز زندگی می‌کرد که پس‌اندازش را برای سفر به مکه کنار گذاشته بود. اما وقتی دید مردم برای عبور از رودخانه مهران‌رود (قوری‌چای) با مشکل روبه‌رو هستند، تصمیم گرفت پولش را صرف ساخت پلی کند تا زندگی را برای همشهریانش آسان‌تر سازد. این پل که به "قاری کورپوسو" (پل پیرزن) معروف شد، هنوز هم در تبریز پابرجاست و نمادی از سخاوت و انسان‌دوستی است. این افسانه، گرچه ریشه‌های تاریخی‌اش به دوران قاجار بازمی‌گردد، اما در دل مردم تبریز به‌عنوان داستانی شیرین و الهام‌بخش جاودانه شده است.
 

تبریز، شهر اولین‌ها و رویاهایش

تبریز نه‌تنها در افسانه‌ها، بلکه در واقعیت هم شهری بوده که بارها از خاکستر خود برخاسته است. زلزله‌های ویرانگر، جنگ‌ها و تهاجمات نتوانسته‌اند روح این شهر را خاموش کنند. هر بار که تبریز فرو ریخته، مردمانش با دستان خود آن را دوباره ساخته‌اند و این شاید بزرگ‌ترین افسانه‌ای باشد که به حقیقت پیوسته: داستان شهری که هرگز تسلیم نمی‌شود. از دوران سلجوقیان که طغرل در نزدیکی‌اش جشن ازدواجش را برپا کرد، تا روزگاری که به پایتخت صفویان بدل شد، تبریز همیشه در مرکز رویدادها بوده و قصه‌هایش، چه واقعی و چه خیالی، بخشی از هویتش شده‌اند.
 

پایان سفر در افسانه‌ها

افسانه‌ها و داستان‌های ساخت تبریز، مانند تاروپود فرش‌های نفیس این شهر، با هم تنیده شده‌اند و تصویری رنگارنگ از گذشته‌اش به ما نشان می‌دهند. از زبیده خاتون که تب را از تنش ریخت، تا رواد ازدی که دیوارهایش را بالا برد، و پیرزنی که پلش را به یادگار گذاشت، این قصه‌ها تبریز را به چیزی بیش از یک شهر تبدیل کرده‌اند: یک رویای زنده که در هر کوچه و خیابانش نفس می‌کشد. پس اگر روزی به تبریز سفر کردید، گوش به زنگ باشید؛ شاید نسیمی از گذشته، یکی از این داستان‌ها را در گوش‌تان زمزمه کند!

 

نظرات
پربازدیدترین خبرها