زندگی در اعماق اقیانوس سخت است و چالشبرانگیزترین مسئله برای ساکنان اعماق آبها، نبود غذای زیاد است. نور کمی که از چند صد متر اول عبور میکند به قدری کم است که نمیتواند موجب تقویت فتوسنتز شود. بنابراین در بیشتر مکانها در اعماق اقیانوس، غذای جدیدی ساخته نمیشود و حیوانات یا باید تکههایی از مواد آلی که از سطح به اعماق غرق میشوند را بگیرند یا یکدیگر را شکار کنند.
به همین دلیل، ایرادگیر بودن درباره غذا برای موجودات آن اعماق معنایی ندارد و این چیزی است که ماهی بلعنده سیاه با نام علمی Chiasmodon niger آن را خوب میداند؛ تا حدی که این جانور خوردن را به افراط کشانده است!
البته در قیاس با سایر ماهیهای اعماق دریا، مانند قلابچهماهی با دندانهای نیش بلند و مارماهیهای پلیکانی با آروارههای غولپیکر، بلعندههای سیاه ظاهرشان چندان عجیب و غریب نیست. آنها نسبتاً کوچک هستند و طول آنها معمولاً حدود ۱۵ تا ۲۰ سانتیمتر است.
آنها اگر به تازگی غذا نخورده باشند، باریک و ساردینی شکل هستند، اما اگر یکی از آنها را پس از سیر شدن ببینید متوجه میشوید چرا این نام را روی آنها گذاشتهاند. بلعندههای سیاه میتوانند آروارههایشان را کاملاً باز کنند و شکم فوقالعاده کشیدهای دارند که میتواند به حدی گشاد شود که پوست اطراف شکم شفاف شود.
بالههای لگنی آنها به هم چسبیده نیست، بنابراین شکم آنها میتواند تا اندازه زیادی متورم شود. این به آن معناست که آنها به راحتی سیر نمیشوند و تقریباً هر چیزی را که پیدا کنند بدون جویدن میبلعند. آنها میتوانند ماهیانی دو برابر اندازه و ده برابر وزن خودشان را ببلعند. اگر ما انسانها توانایی آنها را داشتیم، میتوانستیم ۳۰۰ تا ۴۰۰ همبرگر را در یک وعده بخوریم.
نام دیگر بلعندههای سیاه، ماهی دندانماری است که اشارهای به سازگاری دیگر آنها برای خوردن طعمههای بزرگ است. آنها طعمهشان را از دم میگیرند، سپس دندانهایشان را مانند یک مار بوآ ذرهذره روی بدن طعمه میکشند تا زمانی که کل آن را ببلعند. این عادت غذایی بدون شک یک سازگاری مفید برای زنده ماندن بین ۷۰۰ تا ۳۰۰۰ متر عمق است، اما یک اشکال دارد. بعد از قورت دادن یک وعده غذایی بزرگ، هضم آن به زمان زیادی احتیاج دارد.
البته برای این جانور این مشکل مهمی نیست، چون آنها جایی پنهان میشوند تا غذایشان هضم شود، اما آنزیمهای گوارشی ماهی ممکن است نتوانند غذای درون معده ماهی را قبل از شروع پوسیدگی تجزیه کنند. اگر این اتفاق بیفتد، گازهای تجزیهکننده میتوانند شکم یک بلعنده سیاه را مانند بادکنک باد کنند و ماهی را به سطح آب بیاورند که معنایش یک سفر یکطرفه و کشنده است!
در یکی از همین به سطح آمدنها بود که این گونه در دهه ۱۸۶۰ کشف شد؛ یعنی زمانی که دانشمندان یک نمونه از این گونه را با شکم بزرگ و متورم روی سطح آب شناور یافتند. سال ۲۰۰۷، یک ماهیگیر در جزایر کِیمَن، یک بلعنده سیاه ۱۹ سانتیمتری را با بقایای یک ماهی خالمخالی ۸۶ سانتیمتری در معدهاش، شناور روی آب پیدا کرد.