آیا زمان زخم‌های روانی را حل می‌کند؟ حقیقت چیست؟

از کجا بدانیم که زخم‌های عاطفی درمان‌نشده داریم؟

شناسه خبر: ۴۱۰۴۲۱
آیا زمان زخم‌های روانی را حل می‌کند؟ حقیقت چیست؟

راهنماتو- به ما گفته می‌شود که «ببخش»، «فراموش کن» و «رها کن»، اما شفای عاطفی همیشه به این سادگی‌ها نیست. زخم‌های روانی حل‌نشده می‌توانند طولانی شوند و به صورت غیرمنتظره به شکل اشک، خشم یا اجتناب به سطح بیایند.

به گزارش راهنماتو، خردمندی نسل‌های قدیمی‌تر جذاب‌تر است. داستان‌های آن‌ها نشان می‌دهد که چگونه رویدادهای گذشته، حتی آن‌هایی که در اعماق‌شان دفن کرده‌اند، هنوز می‌تواند احساسات قوی را برانگیزد. این پدیده فقط به تجربه‌های شخصی مربوط نیست. حتی کسانی که از یک تراژدی بزرگ مثل جنگ یا زلزله نجات یافته‌اند، ممکن است به راحتی نتوانند با روان‌زخم‌های گذشته‌شان مواجه شوند و درباره آن صحبت کنند.

زخم‌های عاطفی در مقایسه با زخم‌های جسمی

ما اغلب به اشتباه شفای عاطفی را معادل شفای فیزیکی در نظر می‌گیریم. اگر به خوبی از زخم فیزیکی مراقبت کنیم، با گذر زمان به صورت کامل درمان می‌شود. اما زخم‌های عاطفی اگر درمان‌نشده باقی بمانند، می‌توانند آسیب‌های ماندگار ایجاد کنند. نادیده گرفتن درد عاطفی و احساسی معادل نادیده گرفتن یک بریدگی عمیق است. ممکن است درمان بریدگی عمیق در کوتاه‌مدت آسان جلوه کند، اما پیامدهای ویرانگری را به وجود خواهد آورد.

شناسایی زخم‌های عاطفی درمان‌نشده

از کجا بدانیم که زخم‌های عاطفی درمان‌نشده داریم؟

اجتناب: اگر مدام از بحث درباره برخی موضوعات، خاطرات یا آدم‌ها طفره می‌روید، این می‌تواند نشانه‌ای از روان‌زخم‌های درمان‌نشده باشد.

احساسات شدید: آیا محرک‌های ناچیز باعث می‌شود واکنش‌های احساسی بسیار شدید بروز بدهید؟ این امر می‌تواند نشان‌دهنده روان‌زخم طولانی‌شده باشد.

یادتان باشد که همه زخم‌های عاطفی واضح و شفاف نیستند. برخی ممکن است در زیر سطح خفته بمانند و با ظرافت روی آگاهی هشیارمان و زندگی‌مان اثر بگذارند.

2

سفر شفا یافتن

مشاهده عکس‌های گذشته و گفت‌وگو درباره آن‌ها می‌توانند روان‌زخم‌های فراموش‌شده ما را به سطح بیاورند و منجر به کشف شادی و صلح شود. شفای زخم‌های عاطفی نیازمند شجاعت است اما برای همه ممکن است. تکنیک‌هایی برای این کار وجود دارد که شامل موارد زیر است:

خاطره‌نویسی روزانه

هنر درمانی

گفتار درمانی

گروه‌های حامی

بازسازی شناختی (تغییر الگوهای فکری منفی)

درست مثل زخم‌های فیزیکی، شفای زخم‌های روانی نیز در وهله نخست با پذیرش وجودشان، زدودن عفونت (احساسات ناخوشایند) و فرصت دادن به آن برای شفا یافتن، آغاز می‌شود. این فرایند ممکن است دردناک باشد اما برای بهبودی ماندگار ضروری است.

در آغوش کشیدن زندگی زیبا

مهم نیست که چه تجربه‌ای داشته‌اید، شفا امکان‌پذیر است. نیاز به تلاش و کار دارد اما ما با شفای زخم‌های عاطفی‌مان، آغوش خودمان را به سمت امکان‌های متفاوت برای برخورداری از زندگی زیبا باز می‌کنیم.

این موارد کارهایی است که می‌توانیم برای تقویت شفا انجام دهیم:

خود-مراقبتی را در الویت قرار دهید: عادات سالم را تمرین کنید، در فعالیت‌هایی مشارکت کنید که ذهن، بدن و روح‌تان را درگیر می‌کنند.

معنایابی کنید: به دنبال درس‌ها یا دیالوگ‌های طلایی در تجربه‌های دردناک‌تان باشید. این تجربه‌ها چگونه هویت فعلی و کیستی‌تان را شکل داده‌اند؟

فراموش کنید: فراموشی به معنای فراموش کردن یا چشم‌پوشی به روی فعالیت‌های مضر نیست بلکه به معنای آزاد کردن خود از بار خشم و کینه است.

گام آخر: شفای کامل

از کجا بفهمیم که کاملا درمان شده‌ایم؟ هر زمانی که توانستیم رویداد دردناک را بدون تجربه احساسات منکوب‌کننده به خاطر بیاوریم، شفا یافته‌ایم. درواقع به جای احساس روان‌زخم و درد، احساس پذیرش و صلح داریم. یادتان باشد که هیچ‌کدام‌مان در تقلاهایمان تنها نیستیم. جهان پر از چیزهای زیبا و آدم‌های حامی است. هر زمانی که نیاز داشتید کمک بگیرید و نترسید که درخواست حمایت کنید.

در آخر،

زمان همه زخم‌ها را درمان می‌کند اما در صورتیکه فعالانه برای در فرایند درمان مشارکت کنیم. از طریق قبول کردن، پرداختن به و مراقبت کردن از زخم‌های عاطفی، می‌توانیم رو به جلو حرکت کنیم و یک زندگی پر از شادی، هدفمندی و صلح بسازیم.

نظرات
پربازدیدترین خبرها