
راهنماتو- من شیفتهی آن طلوعی هستم که از پشت اُرسیها با شیشههای رنگی خانههای تاریخی اصفهان به درون اتاق میریزد. کاش میتوانستم همسفر تاریخ شوم و به آن دورهها بازگردم. انگار آن روزها همه چیز آبوتاب دیگری داشت. حالا به این خانهها نگاه میکنم و با چند عکس سعی میکنم خط زمانی را در هم بریزم.
به گزارش راهنماتو، خانههای تاریخی اصفهان هنر معماری این شهر، سلیقه مردم و فرهنگ آنان را بازگو میکنند. از دوره صفوی تا قاجار چه در شهر اصفهان میگذشته؟ اعیانها در چه خانههایی زندگی میکردند؟ با چه کسانی رفتوآمد میکردند؟ قصههایشان چه بوده؟ چقدر دلانگیز است مرور خاطرات آدمها در خانههای خودشان.
وقتی وارد این خانههای تاریخی میشوم سعی میکنم پیش از هر چیز کتیبهای پیدا کنم و قصه این خانه را مرور کنم. اگر از پیش فرصت داشته باشم حتما سری به کتابها میزنم تا روایت ساخت هر یک از این خانهها را بخوانم. لابه لای این آجرها گاهی قصههای عاشقانه زیبایی خوابیده.
امروز در این مطلب از راهنمای سیر و سفر همراه من به سراغ چند خانه تاریخی اصفهان میرویم و خاطرات آنها را مرور میکنیم.
1. خانه تاریخی انگورستان
خانه امینالتجار یا همان انگورستان، از همان لحظهای که واردش شدم، مرا مسحور خودش کرد. انگار تاریخ در اینجا زنده بود. وقتی پا به حیاط گذاشتم، اولین چیزی که توجهم را جلب کرد، حوض بزرگ و باغچههای اطرافش بود که حسوحال قدیمی خانه را زنده نگه داشته بودند.
وارد عمارت که شدم، چشمم به گچبریهای ظریف و آیینهکاریهای خیرهکننده افتاد. نور که از شیشههای رنگی به داخل میتابید، سایهروشنهای بینظیری روی دیوارها میانداخت. انگار وارد قصهای از دوران قاجار شده بودم. اتاقها یکی پس از دیگری با تزئینات هنرمندانهای مثل خاتمکاری و منبتکاری مرا شگفتزده میکردند.
در یکی از این اتاقها، بانویی به دنیا آمده که نامش در تاریخ اصفهان جاودانه شده: بانو نصرت بیگم امین، همان مجتهدهی نامدار. تصور اینکه او در همین خانه روزگار کودکیاش را سپری کرده، حس عجیبی داشت.
این خانه نه فقط یک عمارت قدیمی، بلکه تکهای از روح اصفهان بود، جایی که هنر و تاریخ دست در دست هم داده بودند تا چیزی بسازند که هر بازدیدکنندهای را مجذوب خودش کند.
رفتن به خانه تاریخی انگورستان یا امین التجار کار سختی نبود. من با مترو به ایستگاه شهید بهشتی رفتم و این خانه را در خیابان ملک اصفهان پیدا کردم.
بیشتر بخوانید: ۵ مکان دیدنی اصفهان برای گردش یک روزه در شهر گنبدهای فیروزهای
2. خانه مشروطیت
در یکی از کوچهپسکوچههای قدیمی اصفهان که قدم میزدم، ناگهان خود را مقابل خانهای باشکوه یافتم؛ خانه مشروطیت. وقتی وارد شدم، حس کردم تاریخ هنوز در اینجا نفس میکشد. تالارهای بزرگ، گچبریهای هنرمندانه و شیشههای رنگی که نور را به هزار رنگ در فضا پخش میکردند، چشمم را خیره کردند.
تصور اینکه روزگاری در همین اتاقها، علما، آزادیخواهان و بزرگان اصفهان گرد هم میآمدند تا درباره سرنوشت مردم تصمیم بگیرند، حس عجیبی داشت. گویی هنوز صدای بحثها و زمزمههایشان در گوشه و کنار خانه جریان داشت. اینجا نه فقط یک عمارت تاریخی، بلکه بخشی زنده از روح مشروطه در اصفهان بود.
از خانه تاریخی انگورستان تا خانه مشروطیت با ماشین تقریبا 10 دقیقه راه است اما نزدیکترین ایستگاه مترو به آن را پیدا کردم که ایستگاه شهید محققی بود. پس از خارج شدن از مترو تقریبا 800 متر با خانه مشروطیت فاصله داشتم.
3. خانه ملاباشی
در میان خانههای تاریخی اصفهان، هیچکدام بهاندازهی عمارت ملاباشی (معتمدی) مرا شگفتزده نکرد. وقتی از درِ ورودی گذشتم، انگار پا به دنیایی دیگر گذاشتم؛ دنیایی که ترکیبی از هنر، تاریخ و معماری بود.
خانه چهار بخش داشت: تابستاننشین، حیاط بیرونی، حیاط اندرونی و شاهنشین، که هرکدام زیبایی خاص خودشان را داشتند. قدمبهقدم که پیش میرفتم، شیشههای رنگی، کنگرههای چوبی و فلزکوبیهای بینظیر روی چوب، چشمانم را خیره میکرد. وقتی وارد شاهنشین شدم، انعکاس نور از میان شیشههای رنگی روی دیوارها و سقفها، فضایی رویایی خلق کرده بود.
دانستن اینکه این عمارت از دوران صفوی به جا مانده و بعدها توسط ملاباشی تغییرات چشمگیری کرده، بر جذابیتش میافزود. امروز، این خانه بازسازی شده و به یکی از محبوبترین اقامتگاههای اصفهان تبدیل شده است. هر گوشهاش داستانی برای گفتن دارد و هر لحظهاش تجربهای از دل تاریخ است.
از خانه مشروطیت تا خانه ملاباشی با ماشین 4 دقیقه راه بود، اما ترجیح دادم 11 دقیقه پیاده روی کنم تا به آن برسم. گوگل مپ در این مسیر من را یاری کرد.
4. خانه تاریخی بخردی
از خانه تاریخی ملا باشی که بیرون آمدم سردرگم بودم که به سراغ خانه سرتیپ سردهی بروم یا خانه بخردی! انگار داشتم در یک روز با همهشان عید دیدنی میکردم! اما خانه سرتیپ سردهی تقریبا با خانه ملا باشی 45 دقیقه با ماشین فاصله داشت. بنابراین تصمیم گرفتم سر راهم به سراغ خانه بخردی بروم که پیاده 40 دقیقه و با ماشین 12 دقیقه بود. من تصمیم گرفتم پیاده روی کنم چراکه نم بارانی میزد و هوا بسیار دلپذیر بود.
خلاصه در دل بافت قدیمی اصفهان، قدمزنان به خانهای رسیدم که تاریخ در گوشهگوشهاش زمزمه میکرد؛ خانه بخردی. این عمارت زیبا با معماری سنتیاش، حسوحال خانههای ایواندار دوران صفوی را زنده نگه داشته بود. فضای خانه به طرز شگفتانگیزی آرامشبخش بود؛ حیاطی با حوضی آبیرنگ در میان، دیوارهای خشتی و ایوانهایی که انگار برای نشستن و غرقشدن در تاریخ ساخته شده بودند.
وقتی فهمیدم که این خانه روزگاری کاروانسرا بوده و شاهد آمدوشد مسافران از دوران صفوی تا قاجار بوده، جذابیتش برایم دوچندان شد. امروزه، این خانه به یکی از خاصترین اقامتگاههای اصفهان تبدیل شده و مهمانهایی از سراسر دنیا را در آغوش میگیرد. اقامت در اینجا یعنی زندگی در دل تاریخ، جایی که هر آجرش داستانی برای گفتن دارد.
5. خانه وثیق انصاری
خانه وثیق انصاری هم با خانه تاریخی بخردی، پیاده، 19 دقیقه راه بود و با ماشین 9 دقیقه! تصمیم گرفتم باز هم قدم زنان و با استفاده از گوگل مپ سری به این خانه بزنم.
خلاصه دیدم در دل بنبست وثیق، خانهای قدیمی و باوقار جا خوش کرده است؛ خانه وثیق انصاری. همین که پا به داخل گذاشتم، چشمم به تزئینات شاهنشین افتاد. چیزی که بیش از همه نظرم را جلب کرد، ترکیب پارچهها و کاغذدیواریهایی بود که بهطرزی هنرمندانه در دکوراسیون بهکار رفته بودند.
اما شگفتی اصلی در اتاق ضلع غربی خانه انتظارم را میکشید. نزدیک به ۵۰ نقشونگار زیبا روی دیوارها، فضایی کمنظیر خلق کرده بودند. هر گوشهای را که نگاه میکردم، ردی از هنر و ظرافت میدیدم. تصور اینکه این خانه ۱۵۰ سال تاریخ را در دل خود جای داده، حس عجیبی داشت؛ گویی هنوز قصههای روزگار گذشته را در سکوت خود زمزمه میکرد.
البته شهر اصفهان و نقاشی دیواریهایشان به راحتی میتواند با فلورانس برابری کند. توصیه میکنم برای آشنایی بیشتر با این نقاشی دیواریها مطلب سفر به فلورانس ایران: حیرت انگیزترین نقاشی های دیواری تاریخی اصفهان را بخوانید.