نقد و بررسی فیلم «نظم ۲۰۲۴» با بازی جود لا

نظم ۲۰۲۴: جود لا در یک فیلم جنایی با نئونازی‌ها رو‌به‌رو می‌شود و مسئولیت مقابله با آنها را برععهده می‌گیرد.

شناسه خبر: ۴۲۸۷۹۱
نقد و بررسی فیلم «نظم ۲۰۲۴» با بازی جود لا

نیکلاس هولت در نقش رهبر شورشیان برتری طلب سفیدپوست در آخرین بازسازی جاستین کورزل از داستان‌های ترسناک واقعی نقش آفرینی می‌کند.

در شروع فیلم جذاب «نظم» به کارگردانی جاستین کورزل، پیش از اینکه تصویری بر روی پرده ظاهر شود، صدای بازیگر مارک مارون را می‌شنویم که درگیر تماس‌های فردی یهودستیز بر فراز امواج رادیویی است. در دقایق اولین این فیلم شاید گیج شوید که داستان در چه سالی اتفاق می‌افتد. این گفت‌و‌گو بسیار سرد است و نکته اصلی به سرعت بیان می‌شود: گذشته آمریکا چندان دور یا قابل تمایز با حال این کشور نیست. فیلم‌های دیگر کورزل عبارتند از «شهر برفی» (۲۰۱۱) که درباره قتل‌های تکان‌دهنده‌ای است که استرالیا، زادگاه این کارگردان، را در دهه ۱۹۹۰ لرزاند، و فیلم وحشتناک «نیترام» در سال ۲۰۲۱، که داستان تیراندازی که پشت قتل‌عام پورت آرتور در سال ۱۹۹۶ بود را نشان می‌دهد.

در این فیلم جدید، آقای کارگردان هشدار دیگری را در قالب یک داستان جنایی آمریکایی ارائه می‌دهد؛ هشداری که با ورود به سینما‌ها یک ماه پس از انتخابات ایالات متحده، بسیاری آن را دیر تلقی می‌کنند. داستان این فیلم در سال ۱۹۸۳ اتفاق می‌افتد و مارون نقش یک مجری رادیویی یهودی را بازی می‌کند که قرار است ظرف یک سال توسط نئونازی‌ها ترور شود. ما داستان را از دید تری هاسک، با بازی جود لاو، دنبال می‌کنیم. او یک افسر کار کشته اف بی آی است. او پس از سال‌ها تعقیب و دستگیری اوباش و اعضای گروه نژاد پرست کو کلاکس کلن که باعث از هم پاشیدن ازدواج و سلامت او شده است، در این شهر مسئولیت یک اداره ساکت و تک نفره را برعهده می‌گیرد. تلاش‌های بی‌پایان او در گذشته برای دستگیری و پایان دادن به نژادپرستی او را به دنبال کردن افراد مشکوک معتاد کرده است. چشمان بیش از حد هوشیار او هر چیزی را که می‌بیند دنبال می‌کند، گویی تلاش می‌کند تا پازلی بی‌پایان را کنار هم بگذارد.

تری قرص‌هایی مصرف می‌کند که باعث خونریزی بینی می‌شود. زندگی خانوادگی او به هم ریخته است. او به سرعت مشغول به پخش آگهی‌های استخدام نژادپرستان سفیدپوست در اطراف شهر می‌شود، سرقت‌ها و بمب گذاری‌ها در سراسر مرز ایالتی واشنگتن را دنبال می‌کند. تری یک معاون کلانتر محلی آرمانگرا به نام جیمی بوون با نقش آفرینی تای شریدان را به عنوان حامی غیررسمی خود انتخاب می‌کند تا به او کمک کند همه چیز را به هم متصل کند. او هنوز آگاه نیست، اما او به پاسخ تمام سؤالات خود نزدیکتر از آن چیزی است که فکر می‌کند. نیکلاس هولت بازی کاملاً متفاوتی از خود نسبت به نقش خود در فیلم دیگری که قرار است در این ماه اکران شود، اعتماد به نفس سردی را در نقش باب ماتیوس، رئیس یک هسته تروریستی برتری‌طلب سفیدپوست و افراطی به خوبی به تصویر می‌کشد.

این گروه برتری‌طلب تا حدی افراطی هستند که از گروه اولیه خود به رهبری ریچارد باتلر (با بازی ویکتور اسلزاک) جدا می‌شوند. ریچارد باتلر برنامه‌ای برای به دست گرفتن قدرت سیاسی دارد و به پیروان خود قول می‌دهد: «در ۱۰ سال آینده، ما در کنگره حضور خواهیم داشت.» با این حال، ماتیوس که از او جوان‌تر است به همراه بخشی دیگر از این گروه از انتظار خسته شده‌اند و به دنبال راهی برای فعالیت در حال حاضر هستند. ماتیوس به این ترتیب به راحتی با وعده‌های نژادپرستانه و بیگانه هراسانه و نگرانی‌ها برای امنیت اقتصادی کشور مردانی ناراضی از شرایط موجود کشور را استخدام می‌کند.

این فیلمنامه توسط زک بیلین با الهام از کتاب غیرداستانی کوین فلین و گری گرهارت به نام «برادران خاموش: درون زیرزمین نژادپرست آمریکا» اقتباس شده است. زک بیلین قهرمانانی از جمله هاسک، بوون و جوآن کارنی (با بازی جرنی اسمولت)، را به داستان اضافه کرده است. همکاران سابق تری هاسک از اف بی آی به مأموریت او می‌پیوندد تا ماتیوس را دستگیر کنند. داستان این قهرمانان زاده تخیل نویسنده است، اما جزئیات داستان برگرفته از زندگی واقعی در آن زمان است. جزئیاتی از جمله اینکه چگونه رمان دیستوپیایی یک ناسیونالیست سفیدپوست به نام «خاطرات ترنر» در سال ۱۹۷۸ طرحی برای انقلاب مسلحانه ارائه کرد و بر بمباران اوکلاهما سیتی و قیام ۶ ژانویه ۲۰۲۱ تأثیر گذاشت.

کارگردان این فیلم، پلیس و جنایتکار داستان خود را در مسیر برخورد‌هایی خونین قرار می‌دهد و در عین حال حملات ماتیوس در دنیای واقعی را به خوبی بازسازی می‌کند. ادام آرکاپاو، فیلمبردار و همکار قدیمی کورزل، در طی فیلم مناظر کوهستانی و سایه‌های شگفت انگیز را ثبت می‌کند. درگیری‌های شبانه در طول فیلم به طور یکسان مملو از رنگ‌های نارنجی و آبی تیره است که به فیلم حالتی افسانه‌ای می‌بخشد.

شاید بتوان گفت هاسک و ماتیوس دو روی یک سکه متعصب هستند که با درکی طبیعی از یکدیگر پیوند خورده‌اند. به تصویر کشیدن جرم و جنایت‌های ماتیوس در کنار سختی‌های زندگی واقعی او به این معنا نیست که کارگردان و نویسنده سعی در نادیده گرفتن یا کوچک کردن جنایات او را دارند. بلکه این دید به بیننده یادآوری می‌کند که او نیز یک انسان است؛ همانطور که تروریست‌های پیش از او و کسانی که راه او را دنبال خواهند کرد نیز انسان هستند. ماتیوس در لحظات نهایی زندگی خود در این فیلم اذعان می‌کند که بدنامی آرمانش عمری طولانی‌تر از او خواهد داشت. بخش ترسناک فیلم «نظم» این است که درک کنیم او در این مورد راست گفته بود!

منبع : فرارو
نظرات
پربازدیدترین خبرها