
نکات کلیدی:
- یک سریال جنایی پرکشش، تاریک و چندلایه با کیفیت بالا از اپل تیویپلاس
- ساختهشده توسط پیتر کریگ (نویسنده فیلمهای بتمن) و ریدلی اسکات که کارگردانی قسمت پایلوت و تهیهکنندگی اجرایی را بر عهده داشتهاند.
- با بازی درخشان برایان تایری هنری و واگنر مورا در نقشهای اصلی
- اقتباسی آزاد از رمان تحسینشده دنیس تافویا (۲۰۰۹)
مشخصات فنی:
- عنوان اصلی: Dope Thief
- کشور/سال: آمریکا ۲۰۲۵
- مدت زمان: ۸ قسمت × ۴۵ دقیقه
- شورانر: پیتر کریگ
- کارگردانان: ریدلی اسکات، مارسلا سعید، جاناتان وان تولکن، پیتر کریگ، تانیا همیلتون
- بازیگران: برایان تایری هنری، واگنر مورا، مارین ایرلند، کیت مولگرو، امیر آریسون، وینگ ریمز، داستین نگوین، نستا کوپر
تصویری معمول از محلههای فقیرنشین آمریکا: خانههای قدیمی و زندگی روزمرهای که در جریان است، اما پشت دیوارهای همان خانهها، بستههای مواد مخدر آماده میشود و پولهای کثیف در جایگاههای مخفی انبار میگردد. گروهی از نوجوانان مدرسهای یکی از همین کسبوکارهای کوچک را اداره میکنند، بدون آنکه بدانند دو مأمور سازمان مبارزه با مواد مخدر (با کتهای مخصوص) زیر نظرشان دارند. وقتی این دو مرد به خانهشان یورش میبرند و همه را به زمین میخوابانند، سپس هم پول و هم مواد را تصاحب میکنند، بچهها هرگز نمیفهمند که این یک طرح از پیش تمرینشده سرقتی بوده است.
رِی (با بازی برایان تایری هنری) و مَنی (با بازی واگنر مورا)، دو دوست صمیمی که خود را پلیس جا میزنند، در این کار استادند. سریال «Dope Thief» که توسط پیتر کریگ نوشته شده و ریدلی اسکات (به عنوان تهیهکننده و کارگردان قسمت اول) در آن مشارکت دارد، از همان ابتدا با سرعت وارد ماجرا میشود: دیالوگهای کلاسیک در ماشین که شخصیتهای اصلی را معرفی میکند، بهسرعت جای خود را به اکشن پرتنش میدهد. اما از همان دقیقههای اول، باید روی یک نکته عجیب چشمپوشی کنید: این دو همکار در محدودهای بسیار کوچک فعالیت میکنند، و در طول ماهها، هیچ یک از قربانیانشان متوجه کلاهبرداری نشده یا به فکر انتقام نیفتاده است. البته این شاخصترین مشکل در میان نکات مثبت سریال است.
در نگاه اول، «سارق مواد» (Dope Thief) آن چیزی نیست که معمولاً در مجموعههای پرزرقوبرق اپل تیویپلاس انتظار دارید؛ این یعنی سریال بیشتر مناسب شبکههایی مثل HBO به نظر میرسد. این سریال، جدیت واقعگرایانهی «The Wire» و «We Own This City» را با طنز سیاه «بریکینگ بد» و «فارگو» ترکیب میکند و به یک مفهوم تاریک، خشن و نفسگیر میرسد که به اندازهی فضای داستان (فیلادلفیای زمخت و بیرحم) خشن و بیپرده است.
ریدلی اسکات (تهیهکننده اجرایی و کارگردان قسمت پایلوت) و پیتر کریگ (نویسنده و کارگردان قسمت پایانی) این مینیسریال را خلق کردهاند؛ دومین همکاری آنها پس از «گلادیاتور ۲» و اولین فیلمنامه سریالی کریگ که برداشتی آزاد از رمان جنایی تحسینشده دنیس تافویا است. داستان اصلی که حول بحران مواد مخدر و جنایتهای مرتبط با آن میچرخید، اکنون به اوایل سال ۲۰۲۱ و اوج همهگیری کووید-۱۹ منتقل شده است.
ری دریسکال (برایان تایری هنری) و منی کاروالو (واگنر مورا) دو خلافکار کوچک هستند که از بحران اقتصادی و شرایط نابسامان شمال فیلادلفیا سوءاستفاده میکنند. روش آنها این است: با نشانهای جعلی مأموران مبارزه با مواد مخدر (DEA) و ژاکتهای دستدوم، به سراغ موادفروشان میروند و پول، مواد و اسلحههایشان را میدزدند. شریک آنها، سون فام (داستین نگوین)، رهبر یک باند ویتنامی-آمریکایی، به آنها میگوید از کدام محلهها باید دوری کنند و چگونه اجناس دزدیده شده را بفروشند. قربانیان معمولاً فقط نشانها را به خاطر میآورند، نه چهرهها! و این یک شغل کمخطر، مثل آب خوردن است! اما این شوخی وقتی تلخ میشود که بفهمی بیشتر قربانیان، نوجوانان هستند.
به همین جهت ری به خودش تلقین میکند که دارند «عدالت» را اجرا میکنند. آنها فقط از ضعیفها میدزدند و به بچهها «درس زندگی» میدهند. اما مشکل اینجاست: فیلادلفیا دیگر جایی برای دزدی ندارد. ترزا (کیت مولگرو)، مادرخواندهی ری، به پول نیاز دارد، و دوست منی، شری (لیز کاریبل سیرا)، از او میخواهد به فکر تشکیل خانواده باشد. در نتیجه برای یک سرقت بزرگ نهایی، آنها به توصیهی ریک (اسپنسر گرانیز)، دوست غیرقابلاعتمادشان که تازه از زندان آزاد شده، گوش میدهند و هدفی خارج از شهر انتخاب میکنند. تصمیمی که به تحقیقات حرفهای نیاز دارد.
اما به جای برنامهریزی دقیق، بیننده وارد جریان ذهنی آشفتهی ری میشود: خاطرات تصادف رانندگی مرگباری که دوستش مارلتا (کاسی والفال) را کشت، صحنههایی از فیلم وسترن کلاسیک که در تلویزیون پخش میشود، نظارت نیمبند روی یک مزرعهی مخروبه در اوتسویل، حضور در جلسهی معتادان الکلی گمنام و سپس لغزش دوباره، همراه با آهنگ «I Started a Joke» از بی جیز که به شکلی تراژیک، هشدارهای پنهان آهنگ را نادیده میگیرد.
خیلی زود، حتی بیننده هم از دور متوجه میشود که آن مزرعهی بهظاهر بیاهمیت، در واقع بزرگترین انبار مواد مخدر ساحل شرقی است و دزدها به دام افتادهاند. حداقل دو نفر در آنجا اصلاً موادفروش نیستند، درست همانطور که ری و منی مأمور DEA نیستند. آدمها کشته میشوند. دوستان با چندصد هزار دلار و مقدار زیادی شیشه فرار میکنند، دقیقاً قبل از اینکه کل مزرعه منفجر شود و یک چرنوبیل کوچک رخ دهد! اما در هیاهوی فرار، آنها کارت ویزیت خود را جا میگذارند: مدرکی که آنها را به دست یک دشمن خطرناک میاندازد، کسی که به چیزهای بیشتری غیر از یک بسته آبنبات علاقه دارد.
قسمت پایلوت با کارگردانی ریدلی اسکات، یکی از بهترین قسمتهای پایلوت سریالهای جنایی سالهای اخیر است، یک فصل زندگیتغییردهنده که در آن آهنگ «Point and Kill» از لیتل سیمز (که در تیتراژ شنیده میشود) جهت داستان را تغییر میدهد: این یعنی شکارچیان تبدیل به شکار میشوند. در قسمتهای بعدی، با تغییر لحن بصری (فیلمبرداری: اریک مِسِرشمیت) و استفاده از نماهای مستندگونه، شخصیتهای اصلی باید عزیزانشان را نجات دهند و بفهمند چه کسی تعقیبشان میکند.
سفر آنها یک موش و گربهبازی خشن و خونین است، با رویاروییهای نفسگیر و پیچهای غافلگیرکننده که همه چیز را زیر و رو میکند. ری و منی فراریهایی هستند که نمیتوانند فرار کنند، گرفتار گذشتهای که «مثل کثافت به کفشهایشان چسبیده». آنها با وجود ترس و وحشت، بهخاطر شیمی فوقالعادهی بازیگران اصلی، غیرقابلانفکاک هستند. واگنر مورا ترس و وحشت را بهخوبی نمایش میدهد، درحالیکه برایان تایری هنری با نگاه خاص خودش، قلب داستان است. یک بازندهی ذاتی که به دنبال رستگاری است، اما مطمئن است لیاقتش را ندارد.
تصمیم اشتباه ری و منی به یک مشکل خانوادگی تبدیل میشود. گروههای مختلف وارد ماجرا میشوند: یک گروه آمیش به نام «باغبانان عدن»، باند موتورسواران نژادپرست «Zero Fucks Given»، یک گروه نظامی نئونازی، و کارتل مکزیکی. اما تعقیبکنندهی اصلی آنها مینا (مارین ایرلند)، مأمور مخفیای است که از انفجار مزرعه جان سالم به در برده و به دنبال انتقام مرگ همکارش است. او در طول داستان دوباره به زندگی بازمیگردد، صدایش را پیدا میکند و حتی روایت را به دست میگیرد.
فیلمنامه هیچ مرزی بین خوب و بد، پلیس فیک و دلال فیک قائل نیست—همه بازندهاند، فقط بعضیها سختتر مبارزه میکنند. لهجهی فیلادلفیایی، شخصیتهای کارگر و خیابانی، اشارههای فرهنگی و موسیقی متن (از «Philadelphia Lawyer» وودی گاتری تا «Full Effect» فریوی) به شکلی خیرهکننده حس اصالت را منتقل میکنند. کیت مولگرو در نقش ترزا، با صداقت خیرهکنندهاش، احتمالاً دلیل اصلی این است که فیلادلفیا به عنوان بیادبترین شهر آمریکا شناخته میشود!
«سارق مواد» بیشتر از خود جنایت، به این موضوع علاقه دارد که چرا شخصیتها با اینهمه درگیری، به یکدیگر وفادار میمانند؟ این موضوع در قسمت ششم، که بهترین و در عین حال مضحکترین قسمت سریال است به اوج میرسد، جایی که تمام خطوط داستانی و شخصیتها (تحت تأثیر مواد مخدر!) به هم میرسند تا ری را نجات دهند، خیانت کنند یا بکشند؛ تا جایی که او خودش اسلحه را به سمت خودش میگیرد، چون دیگر تحمل «مسخره شدن» را ندارد (در حالی که آهنگ «As Long as You Love Me» بکاستریت بویز در پسزمینه پخش میشود!).
اما برخلاف انتظار، این پایان ماجرا نیست همیشه کسی هست که چیزهای بیشتری برای از دست دادن دارد. ساختار داستان به برنامه ۱۲ قدمی معتادان گمنام شباهت دارد: باید تا انتها سقوط کنی تا بتوانی دوباره بالا بیایی. و شاید در اعماق این خاکها، عشقی پیدا کنی که از خون هم قویتر است. به هر حال، فیلادلفیا را «شهر عشق برادرانه» مینامند، یک شوخی آمریکایی دیگر که نمیدانی به آن بخندی یا گریه کنی.
در نتیجه Dope Thief یک مینیسریال خشن، هوشمند و بهشدت جذاب است که با اجرای درخشان بازیگران و کارگردانی بینقص، یکی از بهترین تولیدات جنایی سال خواهد بود.