بهترین مینی‌سریال‌های درام تاریخ تلویزیون

مینی‌سریال‌ها می‌توانند تنها دو قسمت داشته باشند یا حتی تا هشت قسمت یا بیشتر ادامه پیدا کنند؛ همه‌چیز به گستردگی داستان بستگی دارد. اگرچه این قالب سال‌هاست که وجود دارد، اما در دوران طلایی سرویس‌های استریم محبوبیت تازه‌ای یافته است؛ چرا که مخاطبان به دنبال داستان‌هایی با کیفیت بالا و قابل تماشا در مدت زمانی کوتاه هستند، بدون آنکه درگیر چندین فصل شوند.

نکته مهم این است که مینی‌سریال به ژانر خاصی محدود نمی‌شود. این قالب می‌تواند شامل آثار ترسناک، علمی-تخیلی، فانتزی، کمدی یا درام باشد. در سال‌های اخیر، ژانر درام در قالب مینی‌سریال‌ها بیش از پیش درخشان ظاهر شده است. ظهور پلتفرم‌های استریم به سازندگان این امکان را داده تا داستان‌هایی عمیق، واقع‌گرایانه و گاه سنگین را در قالبی فشرده و متمرکز به تصویر بکشند. بسیاری از بهترین مینی‌سریال‌های درام در قرن بیست‌و‌یکم ساخته شده‌اند و روایاتی قدرتمند و تأثیرگذار ارائه می‌دهند که شاید در قالب سریال‌های سنتی چندان موفق نبودند.

Stateless (2020)

مینی‌سریال Stateless محصول کشور استرالیا است و شامل شش قسمت می‌باشد. داستان سریال درباره‌ی چهار غریبه‌ است که در یک مرکز بازداشت مهاجران، در نقطه‌ای دورافتاده، گرفتار شده‌اند. هر یک از این افراد با شرایطی دشوار و نامطلوب دست‌وپنجه نرم می‌کنند، در حالی که منتظر تصمیم نهایی درباره سرنوشت خود هستند.

برخی از این افراد گذشته‌ای بسیار تلخ و هولناک دارند؛ مانند پناهجوی افغان که برای نجات از کشور جنگ‌زده‌اش گریخته، یا مهماندار جوانی که در حال فرار از زندگی و گذشته‌اش در یک فرقه‌ی مرموز است.

Stateless تصویری واقع‌گرایانه و تکان‌دهنده از رنج‌ها و چالش‌هایی ارائه می‌دهد که پناهجویان در مسیر رسیدن به امنیت با آن مواجه می‌شوند. در این فضای مبهم و بینابینی، افرادی از فرهنگ‌ها و هویت‌های گوناگون با یکدیگر روبه‌رو می‌شوند و در میان بلاتکلیفی و محرومیت، نوعی همدلی و پیوند شکل می‌گیرد درحالی‌که بازداشت‌شدگان در وضعیتی قرار دارند که عملاً به هیچ جایی تعلق ندارند.

قسمت پایانی سریال با افشاگری‌ای غیرمنتظره، بیننده را غافلگیر می‌کند و نگاه تازه‌ای به کل ماجرا می‌دهد؛ به‌گونه‌ای که درک و لذت مخاطب از داستان را چند برابر می‌سازد.

Essex County (2023)

Essex County یک مینی‌سریال کانادایی پنج‌قسمتی است که بر اساس رمان گرافیکی‌ای به همین نام، نوشته‌ی جف لمیر ساخته شده است. داستان در اِسِکس کانتی، واقع در نزدیکی شهر ویندزور در استان اونتاریو می‌گذرد و درباره‌ی پسربچه‌ای تنها به نام لِستر (با بازی فینلی وُژتک-هیسانگ) است.

پدر لستر عملاً در زندگی‌اش حضور ندارد، تا حدی که او حتی نمی‌داند پدرش چه کسی می‌تواند باشد. مادرش نیز به‌تازگی بر اثر سرطان فوت کرده و به همین دلیل، لستر مجبور می‌شود با عمویش، کِنی (با بازی برایان جی. اسمیت) زندگی کند.

لستر بیشتر وقت خود را با تصور اینکه یک ابرقهرمان است سپری می‌کند؛ تخیلاتی که اغلب باعث تمسخر او از سوی دیگر کودکان مدرسه می‌شود. در این میان، دوست خانوادگی آن‌ها، آن (با بازی مالی پارکر)، هم‌زمان که مراقب عموی بیمار و مبتلا به زوال عقلش است، تلاش می‌کند در زندگی لستر نیز تغییری مثبت ایجاد کند.

Essex County داستانی تأثیرگذار و احساسی از دوران بلوغ و تلاش برای یافتن جایگاه در جهان است؛ داستانی که هویت کانادایی را نیز در تار و پود خود دارد. ورزش هاکی در روایت نقشی کلیدی ایفا می‌کند و فضای زندگی در یک شهر کوچک را با تمام ویژگی‌هایش به تصویر می‌کشد؛ از جمله روحیه‌ی همیاری، پیوندهای انسانی و اهمیت حمایت متقابل در جوامع صمیمی.

Dopesick (2021)

سریال Dopesick همان‌طور که از نامش پیداست، عمدتاً درباره‌ی سوءمصرف مواد مخدر است و با حضور گروهی از بازیگران سرشناس ساخته شده است. این سریال بر اساس کتابی غیرداستانی نوشته‌ی بث میسی ساخته شده و بیننده را به نقاط مختلف ایالات متحده می‌برد تا نسخه‌ای داستانی‌شده از واقعیت را از زبان افرادی بشنود که گرفتار اعتیاد به مواد شده‌اند.

داستان سریال نشان می‌دهد که چگونه تضاد منافع بین شرکت‌های داروسازی چندمیلیون‌دلاری و نهادهای دولتی آمریکا، همراه با بازاریابی، آزمایش و توزیع داروی جنجالی OxyContin، اوضاع را وخیم‌تر کرده است.

موضوعاتی که در این سریال بررسی می‌شوند، بسیار حساس و چالش‌برانگیز هستند، اما سازندگان سریال تلاش کرده‌اند آن‌ها را با همدلی و احترام به روایت‌ها به تصویر بکشند، طوری که صدای افراد شنیده شود و نادیده گرفته نشود. بازی‌های قوی بازیگران و ریتم دقیق و حساب‌شده‌ی روایت، باعث شده Dopesick نقدهای درخشانی از منتقدان و تماشاگران دریافت کند. بسیاری از بینندگان، سریال را به‌خاطر پرداختن شجاعانه و واقع‌گرایانه به یکی از بحران‌های جدی اما اغلب نادیده‌گرفته‌شده‌ی معاصر تحسین کرده‌اند.

Baby Reindeer (2024)

سریال Baby Reindeer در زمان پخش خود سر و صدای زیادی به پا کرد و به‌خاطر کیفیت بالا و روایت متفاوتش مورد تحسین قرار گرفت. این سریال هفت قسمتی بر اساس خاطرات واقعی ریچارد گَد ساخته شده؛ کسی که خودش خالق، نویسنده و بازیگر نقش اول این اثر است.

گَد در این سریال نقش دانی را بازی می‌کند؛ نسخه‌ای داستانی‌شده از خودش. دانی کمدینی بریتانیایی است که تلاش می‌کند نامی برای خود دست‌وپا کند؛ با اجرا در باشگاه‌های محلی، هرچند عمده‌ی درآمدش از کار در یک بار به‌عنوان متصدی بار تأمین می‌شود. او در همین محل کار با زنی به نام مارتا (با بازی جسیکا گانینگ) آشنا می‌شود؛ آشنایی‌ای که زندگی‌اش را برای همیشه تغییر می‌دهد… اما نه به‌خوبی.

مارتا کم‌کم شروع به تعقیب و آزار دانی می‌کند، چه به صورت مجازی و چه حضوری. همین مسئله او را وارد چرخه‌ای از اضطراب، فروپاشی روانی و زنده‌شدن خاطرات تلخی می‌کند که مربوط به سوءاستفاده‌هایی است که پیش‌تر توسط یکی از منتورهایش در دنیای سرگرمی تجربه کرده بود.

Baby Reindeer اثری بسیار تکان‌دهنده و تلخ است؛ تلخی‌ای که با دانستن واقعیت پشت داستان، عمیق‌تر هم می‌شود. گرچه در سریال لحظاتی از طنز تلخ دیده می‌شود، اما فضای کلی آن تاریک، روان‌پریشانه و واقع‌گرایانه است. همین صداقت و روایت بی‌پرده، این مجموعه را به یکی از موفق‌ترین و پربحث‌ترین سریال‌های درام سال‌های اخیر تبدیل کرده است.

The White Queen (2013)

سریال The White Queen (ملکه سفید) بر اساس رمانی به همین نام نوشته‌ی فیلیپا گرگوری ساخته شده و در ژانر درام تاریخی قرار می‌گیرد. داستان این مجموعه در اواخر قرون وسطی و در بحبوحه‌ی جنگ‌های داخلی انگلستان، موسوم به جنگ گل‌ها روایت می‌شود؛ دوره‌ای پرتلاطم که طی آن دو خاندان رقیب برای تصاحب تاج‌وتخت انگلستان با یکدیگر می‌جنگیدند. در نهایت، خاندان تودور پیروز این نزاع شد؛ دودمانی که خاندان سلطنتی فعلی بریتانیا از آن منشأ گرفته‌اند.

در حالی که کشور درگیر آشوب و درگیری است، زنان حاضر در پشت پرده تصمیم می‌گیرند نقش خود را ایفا کنند و با حرکات سیاسی جسورانه و زیرکانه، مسیر جنگ را به نفع خود تغییر دهند. از آن‌جایی که با یک درام تاریخی روبه‌رو هستیم، بسیاری از شخصیت‌های اصلی سریال برگرفته از چهره‌های واقعی تاریخی هستند. تمرکز اصلی سریال، بر سیاست و توطئه‌های درباری است و نه میدان‌های نبرد، که همین موضوع زاویه‌ای متفاوت و منحصربه‌فرد به داستان می‌دهد.

تمرکز سریال بر زنانِ پشت قدرت و نقش حیاتی آن‌ها در شکل‌گیری تاریخ، یکی از نقاط قوت آن است؛ چرا که باعث می‌شود این چهره‌های کمتر دیده‌شده، بالاخره دیده و تقدیر شوند. The White Queen یک درام تاریخی تماشایی، پرکشش و هوشمندانه است که به یکی از شناخته‌شده‌ترین درگیری‌های تاریخ انگلستان جان تازه‌ای می‌بخشد.

Normal People (2020)

سریال Normal People (آدم‌های معمولی) یک مجموعه‌ی ایرلندی در قالب ۱۲ قسمت است که از نظر تعداد، از یک مینی‌سریال استاندارد طولانی‌تر محسوب می‌شود. این درام روان‌شناختی و بلوغ‌یاب، داستانی پر احساس و تلخ درباره‌ی دو نوجوان به نام‌های ماریان (با بازی دیزی ادگار-جونز) و کانل (با بازی پل مسکال) را روایت می‌کند.

ماریان دختری از طبقه‌ی مرفه جامعه است که ظاهراً یک دانش‌آموز نمونه و بی‌نقص به نظر می‌رسد: باهوش، رک‌گو و فعال در اجتماع. اما با این وجود، توسط همکلاسی‌هایش چندان پذیرفته نمی‌شود و مورد بی‌مهری قرار می‌گیرد، چه از روی حسادت و چه از روی نفرت واقعی. در کنار او، کانل قرار دارد؛ پسری ورزشکار و درس‌خوان که شاهد رفتار بد دیگران با ماریان است، اما ترجیح می‌دهد سکوت کند.

با وجود ظاهر بی‌نقص این دو نوجوان، سریال به لایه‌های پنهان زندگی آن‌ها نفوذ می‌کند و نشان می‌دهد که هر دو درگیر مشکلات خانوادگی، خشونت خانگی، روابط سرد و چالش‌های روانی هستند. همین نقاط اشتراک باعث شکل‌گیری رابطه‌ای متفاوت و پیچیده میان‌شان می‌شود که ابتدا با دوستی آغاز شده و سپس به رابطه‌ای عاشقانه تبدیل می‌گردد.

Normal People نگاهی تلخ، صادقانه و انسانی به زندگی نوجوانان دارد؛ نمایشی از اینکه افراد آن‌گونه که در ظاهر به نظر می‌رسند نیستند، و بسیاری از دردها و رنج‌ها پشت درهای بسته پنهان می‌مانند. این سریال ما را یادآور می‌شود که نباید به سادگی درباره‌ی دیگران قضاوت کرد، حتی اگر از دور زندگی‌شان بی‌نقص به نظر برسد.

Maid (2021)

سریال Maid داستان زنی به نام الکس (با بازی مارگارت کوالی) را روایت می‌کند که پس از جدایی از نامزد خشونت‌طلبش، همراه با دختر کوچکش، تلاش می‌کند تا زندگی تازه‌ای را آغاز کند. او برای تأمین هزینه‌های زندگی، به‌عنوان نظافت‌چی خانگی در یک شرکت خصوصی شروع به کار می‌کند، در حالی که آرزویش این است که روزی نویسنده شود. اما شرایط مالی، مسئولیت فرزندداری و فشارهای زندگی، فرصتی برای دنبال کردن رؤیاهایش باقی نمی‌گذارد.

این سریال ده‌ قسمتی که در سیاتل جریان دارد، به‌طرز واقع‌گرایانه‌ای دشواری‌های زندگی الکس را به تصویر می‌کشد: از دریافت کمک‌های دولتی و بوروکراسی خسته‌کننده گرفته تا مواجهه با خانواده‌ای پر از مشکلات روانی و عاطفی. الکس هم‌زمان باید در دنیای بی‌رحم بزرگسالی بجنگد و برای تأمین حداقلی‌ترین نیازهای خود و دخترش، بار سنگینی را به دوش بکشد.

Maid بر اساس کتابی به قلم استفنی لند ساخته شده، اما برخلاف معمول، سریال از کتاب موفق‌تر و تأثیرگذارتر ظاهر شد؛ تا جایی که با انتشار در نتفلیکس، میلیون‌ها بیننده جذب کرد و با استقبال گسترده‌ای روبه‌رو شد.

این سریال همزمان دل‌شکن، الهام‌بخش و بسیار ملموس است؛ چراکه تقریباً همه‌ی ما در مقطعی از زندگی، طعم تقلا برای بقا، تلاش برای حفظ کرامت انسانی، و جنگیدن با مشکلات طاقت‌فرسا را چشیده‌ایم. Maid روایتی است از کسی که می‌خواهد در میان هرج‌ومرج زندگی، راهی برای بهتر زیستن بیابد؛ برای خودش، و مهم‌تر از آن، برای فرزندش.

Adolescence (2025)

سریال Adolescence (نوجوانی) مینی‌سریال چهارقسمتی بریتانیایی است که با بازی اوون کوپر در نقش جیمی، یک پسر ۱۳ ساله، اولین نقش‌آفرینی خود را تجربه می‌کند. داستان با دستگیری ناگهانی جیمی توسط تیم ضربت (SWAT) آغاز می‌شود؛ او به ظن ارتکاب قتل یکی از دختران هم‌کلاسی‌اش به بازداشتگاه منتقل می‌شود. در حالی که به همراه والدینش در اداره پلیس بازجویی می‌شود، جیمی اصرار دارد که بی‌گناه است اما شواهد موجود در تلفن همراهش چیز دیگری می‌گویند. داده‌های دیجیتال نشان می‌دهند که او احتمالاً درگیر فرهنگ تاریک و خطرناک اینسل (Incel) شده است؛ پدیده‌ای که می‌تواند انگیزه‌ای برای وقوع این جنایت به شمار رود.

ویژگی چشمگیر این سریال، شیوه فیلم‌برداری آن است که هر قسمت را همچون یک برداشت پیوسته و بدون قطع نشان می‌دهد؛ روشی مدرن که باعث شده این سریال با مخاطبان امروزی، به‌ویژه والدین نوجوانان، ارتباط عمیق‌تری برقرار کند. یکی از نکات تکان‌دهنده این مجموعه، تأکید بر این واقعیت است که حتی والدینی که تصور می‌کنند همه‌چیز تحت کنترل‌شان است، ممکن است از تأثیرات پنهان و ویرانگر فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی بر فرزندان‌شان غافل بمانند.

Adolescence اثری تلخ، تکان‌دهنده و تفکربرانگیز است که پرسش‌هایی جدی در مورد مسئولیت، نظارت والدین، و ماهیت خطرناک دنیای آنلاین مطرح می‌کند. این سریال نه‌تنها موفق شده توجه گسترده‌ای در فضای مجازی جلب کند، بلکه به بحثی جدی در میان خانواده‌ها و کارشناسان مسائل اجتماعی تبدیل شده است.

The Queen’s Gambit (2020)

سریال The Queen’s Gambit (گامبی وزیر) یکی دیگر از مینی‌سریال‌هایی است که هنگام پخش با محبوبیت فوق‌العاده‌ای مواجه شد. این سریال در دوران قرنطینه‌های سراسری ناشی از همه‌گیری کووید-۱۹ منتشر شد و به‌خاطر داستان جذابش، تبدیل به سرگرمی‌ای بسیار به‌موقع برای میلیون‌ها نفر شد. سریال بر اساس رمانی به همین نام نوشته والتر تویس ساخته شده و عنوان آن برگرفته از یکی از حرکات مشهور در بازی شطرنج است که البته نقش پررنگی در روایت داستان دارد.

آنا تیلور-جوی در نقش اصلی سریال یعنی الیزابت هارمون ظاهر می‌شود؛ نابغه‌ای آمریکایی در زمینه شطرنج که در مسیر تبدیل شدن به قهرمان جهانی قدم برمی‌دارد. با این حال، راه او به هیچ وجه آسان نیست، زیرا درگیر اعتیاد به داروها و الکل است؛ مشکلاتی که او را به شدت درگیر می‌کند و مانعی بزرگ در مسیر پیشرفت حرفه‌ای‌اش می‌شوند.

اتفاقات سریال در دهه ۱۹۵۰ میلادی رخ می‌دهد و فضای بصری آن بسیار چشم‌نواز و دقیق طراحی شده است. بازی‌های درخشان بازیگران، به‌ویژه تیلور-جوی، در کنار پرداختن به مضامین انسانی همچون اعتیاد، تنهایی، رقابت، و خودشناسی، باعث شده‌اند که The Queen’s Gambit فراتر از یک سریال درباره شطرنج باشد. این اثر، داستان دختری را روایت می‌کند که با وجود تمام زخم‌ها و شکست‌هایش، با اراده‌ای کم‌نظیر برای پیروزی تلاش می‌کند و همین موضوع آن را به اثری الهام‌بخش و ماندگار تبدیل کرده است.

Chernobyl (2019)

Chernobyl یک مینی‌سریال پنج قسمتی در ژانر درام-فاجعه است که به حادثه‌ی فاجعه‌بار نیروگاه هسته‌ای چرنوبیل در سال ۱۹۸۶ می‌پردازد؛ سانحه‌ای که در نزدیکی شهر حالا متروکه‌ی پریپیات در اوکراین رخ داد و به‌عنوان بدترین فاجعه هسته‌ای و پرهزینه‌ترین حادثه در تاریخ بشر شناخته می‌شود. این سریال بر اساس گزارش‌ها و خاطرات افراد حاضر در آن زمان ساخته شده و بازیگران مشهور، نقش افرادی واقعی را ایفا می‌کنند؛ از شاهدان گرفته تا کارکنان و مسئولان درگیر در بحران.

در حالی که سریال‌های تاریخی معمولاً با نوسانات کیفی همراه هستند، Chernobyl به‌خاطر تحقیق و مستندسازی دقیق، و بازسازی فوق‌العاده‌ی واقع‌گرایانه‌ی فاجعه تحسین گسترده‌ای را به‌دنبال داشته است. این اثر نه تنها یک درام هیجان‌انگیز درباره‌ی یکی از بدترین فجایع زیست‌محیطی تاریخ است، بلکه همچون یک هشدار بزرگ درباره‌ی سهل‌انگاری در مدیریت، فساد اداری، و بی‌توجهی به استانداردهای ایمنی عمل می‌کند.

روایت کند و پرتنش سریال به‌خوبی با اتمسفر سنگین و ناراحت‌کننده‌ی داستان هماهنگ شده است. طراحی صحنه، نورپردازی، بازی‌ها و موسیقی نیز همگی دست به دست هم داده‌اند تا Chernobyl را به یکی از بهترین و به باور بسیاری، بهترین مینی‌سریال درام تاریخ تلویزیون تبدیل کنند.