عاشق کور نیست؛ تاثیر عشق بر درک ما از دیگران

عشق پرشور، علاوه بر نقص‌های شناختی، شامل نقص‌های قابل ارزیابی نیز هست. دانستن تفاوت این نقص‌ها برای برخورداری از یک شریک عاطفی مناسب ضرورت دارد. با راهنماتو همراه باشید تا درباره این دو وضعیت با شما صحبت کنیم.

شناسه خبر: ۴۱۱۶۳۲
عاشق کور نیست؛ تاثیر عشق بر درک ما از دیگران

راهنماتو-وقتی می‌گوییم عاشق «کور» است، منظورمان این است که به لحاظ شناختی نمی‌تواند نقص «معشوق» را ببیند. کوپید، رب‌النوع عشق رومی، بازنمایی پسری با چشم‌بند است، که درواقع تصویری است که از عشاق، به خصوص در جوانی ترسیم می‌شود. به این معنی که آن‌ها در برابر خطاها و نقص‌های معشوق کور هستند.

به گزارش راهنماتو، عشق پرشور، علاوه بر نقص‌های شناختی، شامل نقص‌های قابل ارزیابی نیز هست. دانستن تفاوت این نقص‌ها برای برخورداری از یک شریک عاطفی مناسب ضرورت دارد. با راهنماتو همراه باشید تا درباره این دو وضعیت با شما صحبت کنیم.

مقیاس‌های شناختی و ارزیابی

«مفهوم قدیمی: عاشق کور است؛ ازدواج چشم‌ها را باز می‌کند. مفهوم جدید:عاشق کور نیست، عشق صرفا ما را قادر به دیدن چیزهایی می‌کند ک دیگران نمی‌توانند آن‌ها را ببینند.» یوهان سباستین باخ

چهار عنصر تشکیل‌دهنده احساسات شامل شناخت، ارزیابی، انگیزه و احساسات هستند. عنصر شناخت به اطلاعات درباره هر موقعیت خاص ارجاع می‌دهد؛ عنصر ارزیابی، اهمیت آن اطلاعات برای شخص را ارزیابی می‌کند؛ عنصر انگیزشی آمادگی ما برای عمل کردن را بررسی می‌کند و عنصر احساسات وضعیت آگاهی ماست و وضعیت خود ما را بیان می‌کند.

در این مقاله روی نقش عناصر شناخت و ارزیابی در شکل دادن به نگرش عاشقانه افراد تمرکز می‌کنیم. این نگرش شامل دو مقیاس می‌شود: مقیاس شناختی (از 1 تا 10)، دامنه خصلت‌های فرد (و موفقیت‌ها) را اندازه‌گیری می‌کند و مقیاس ارزیابی (از 1 تا 5)، اهمیت هر خصلت (و موفقیت) را ارزیابی می‌کند.

برای اینکه این مقیاس‌ها را بهتر درک کنید، به این مکالمه واقعی دقت کنید که با مردی جوان انجام شده که مدعی است همسرش را عاشقانه دوست دارد:

مشاور: همسرتان زیباست؟

مرد: زشت نیست.

مشاور: همسرتان عاقل است؟

مرد: احمق نیست.

مشاور:همسرتان مهربان است؟

مرد: بله. او خیلی مهربان است.

این مرد، همسرش را زنی بسیار مهربان می‌داند (روی مقیاس شناختی نمره 10 از 10 می‌گیرد) اما او را عاقل یا زیبا نمی‌داند (احتمالا 6 از 10). او در ادامه مهربانی را در مقیاس ارزیابی خصلتی بسیار مهم (5 از 5) انتخاب می‌کند و خرد و جذابیت را به همان اندازه فاقد اهمیت می‌داند (5 از 5).

درک شناختی عینی‌تر از خرد و ظاهر همسرش احتمالاً ۳ از ۱۰ خواهد بود، نه ۶. این نقص‌های شناختی، همین‌طور عدم تناسب پایین بودن اهمیت عقل و زیبایی ظاهری، باعث شده که این مرد عاشق همسر مهربانش باقی بماند.

بگذارید تفاوت بین مقیاس ارزیابی و شناختی را در یک گفت‌وگوی دیگر که بین شرکت‌کنندگان در یک مسابقه همسریابی تلویزیونی و مشاوران انجام شده را نیز بررسی کنیم:

یکی از مردان با زنی هم گروه شده بود که اصلا برایش جذاب نبود و روان‌شناسان این مرد را متقاعد کردند که در طی رابطه جذابیت ایجاد خواهد شد. این مرد نیز موافقت کرد که جذابیت ایجاد خواهد شد اما جواب داد:

«چرا باید از ابتدا از نقطه‌ شروعی چنین پایین آغاز کنم؟»

این پاسخ مناسب محدودیت مؤلفه ارزیابی را در درک مثبت شریک زندگی منعکس می‌کند. یک آستانه شناختی وجود دارد، که در زیر آن، مولفه ارزیابی نمی‌تواند ادراک افراد را به سمت مثبت تغییر دهد. خیلی ساده:

«هر قورباغه‌‌ای با یک بوسه تبدیل به شاهزاده نمی‌شود.»

ترکیب مقیاس‌های شناختی و ارزیابی به ما کمک می‌کنند تا عشق‌مان به شریک عاطفی‌مان را افزایش دهیم. هر دو مقیاس مبتنی بر عوامل عینی و ذهنی هستند اما عوامل ذهنی در مقیاس ارزیابی بزرگ‌تر از مقیاس شناختی هستند و مقیاس شناختی بیش‌تر مبتنی بر واقعیت است.

عشاق گرایش دارند فضائل و دستاوردهای عشق‌شان را درشت کنند و در عوض ضعف‌های آن‌ها را کوچک‌تر کنند یا کلا نادیده بگیرند. یکی از ویژگی‌های مهم مقیاس ارزیابی، تمرکز بر چند عامل کلیدی مثبت و منفی است که در یک شریک احتمالی بیشترین اهمیت را دارند.

در عشق رمانتیک، ارزیابی مثبت عمیقی از چند ویژگی معشوق وجود دارد که به طور مثبت روی سایر ویژگی‌های او اثر می‌گذارند.

بنابراین، عشاق لزوما واقعیت را مخدوش نمی‌کنند و نسبت به خطاها و نقص‌های معشوق نیز کور نمی‌شوند. صرفا احساس نمی‌کنند که این خطاها چندان مهم باشد.

درحقیقت، در مطالعه فیشر (2004)درباره عاشقان، 60درصد از آن‌ها با این گزاره موافق بودند که همه چیز معشوقشان را دوست داشتند و هرچند که معشوقشان ایرادهایی داشت، برای آن‌ها آنقدرها مهم نبود و آزارشان نمی‌داد.

اهمیت دادن به ویژگی‌های کیفی یک وظیفه شناختی نیست که بتوان آن را درست یا نادرست دانست، بلکه یک وظیفه ارزیابی است که تا حد زیادی به فرد بستگی دارد.

در واقع، باورهای مثبت رمانتیک ارتباط زیادی با کیفیت رابطه ـ مانند میزان عشق، رضایت و تعهد. بنابراین، عشق دقیقاً کور نیست.

ایدئولوژی رمانتیک که بر اساس آن «عشق می‌تواند کوه‌ها را جابه‌جا کند»، میزانی از کور شدن، نه تنها در برابر نقص‌های معشوق بلکه در برابر موانع خارجی رابطه، مثل فاصله جغرافیایی، را تشویق می‌کند. با همه این موارد، باز هم عشق به طور کامل کور نیست. بستگی دارد در ارزیابی ما از معشوق چه مواردی برجسته تر باشد! همین!

نظرات
پربازدیدترین خبرها