۶ شیوه‌ای که زنان «ناآگاهانه» شرم از بدن را در همنوع خود تقویت می‌ کنند

القای حس شرم از بدن به زنان گاهی در قالب عباراتی بی‌ضرر انجام می‌شود که شاید گوینده نیت خوبی از گفتن‌شان دارد. اما نیت کافی نیست. این عبارات می‌توانند احساس ناامنی در افراد ایجاد کنند. در راهنماتو به ۶ عبارتی که ناخودآگاه استفاده می‌کنیم اما می‌توانند حس بدی به زنان بدهند، اشاره کرده‌ایم.

شناسه خبر: ۴۳۷۹۰۷
۶ شیوه‌ای که زنان «ناآگاهانه» شرم از بدن را در همنوع خود تقویت می‌ کنند

راهنماتو - بدن‌مان بخشی از هویت ماست و نگاه جامعه به آن می‌تواند تاثیر زیادی بر احساسات و رفتارهایمان داشته باشد.  اگر در دنیای مجازی به اخبار سلبریتی‌ها یا جوایز سینمایی نگاه کنید، حتما دیده‌اید که بعضی از نظراتی که درباره ظاهر زنان گفته می‌شود چقدر تند و بی‌رحمانه است.

به گزارش راهنماتو، عبارت‌هایی مثل «این چرا نی‌قلیونه» یا «لباس تو تنش زار می‌زنه»، «تو دیگه چرا ورزش می‌کنی؟ می‌خوای چیو آب کنی؟» و مواردی از این دست، جزو کلیشه‌‌ای‌ترین عباراتی هستند که در این مواقع ممکن است استفاده شوند.

آیا شما هم از جمله‌هایی مثل این استفاده کرده‌اید؟ یا آیا  در مورد دیگران یا ظاهرشان نظر داده‌اید؟ درست است که مردان نقش بزرگی در تبدیل شدن زنان به ابژه‌ یا شیء انگاری آن‌ها ایفا می‌کنند و این رفتار می‌تواند باعث نارضایتی از بدن شود. اما وقت آن رسیده که حقیقتی ناخوشایند را بپذیریم: بعضی از رفتارهای خودِ زنان هم به ایجاد تصویر بد از بدن در دیگران و در خودشان کمک می‌کند. حتی اگر این رفتارها با نیت خوب انجام شوند. فرهنگ رژیم‌داری آن‌قدر در ذهن ما ریشه دوانده که ممکن است اصلا متوجه نشویم که اینطور رفتارها چگونه ذهنیات و رفتارهای ما را هدایت می‌کنند.

با اینکه، به دلایل فرهنگی که باعث شده برخی منفی‌‌نگری‌ها و رفتارهای نامناسب در ذهن ما نهادینه شود، مسئولیت این مسائل به‌طور مستقیم بر عهده‌ ما نیست، می‌توانیم این شیوه‌های فکر و رفتار کردن را تغییر بدهیم.ما می‌توانیم از رفتارهایی که منجر به شکل‌گیری ذهنیت منفی نسبت به بدن زنانه می‌شود، آگاه شویم و با تغییر این نوع نگاه و رفتار، نسل‌های سالم‌تری تربیت کنیم.

حالا در راهنماتو ما چند شیوه رفتاری را با شما در میان گذاشته‌ایم، که ممکن است ناخودآگاه یا با نیت خوب انجام شوند، اما به شکل‌گیری احساس شرم از بدن در زنان دامن می‌زنند.

1. نظر دادن درباره وزن دیگران

بیشتر زنان می‌دانند که نباید صریح و مستقیم درباره افزایش وزن دیگران صحبت کنند، اما حتی تعریف کردن از کاهش وزن هم می‌تواند مشکل‌ساز باشد. این نوع تعریف کردن به دیگران این پیام را می‌دهد که وزن آن‌ها برای شما مهم است و به این تغییرات وزنی توجه نشان می‌دهید و اینکه احساس کنند زیر ذره‌بین توجه شما هستند، برایشان خوشایند نیست.  

وقتی از زنی تعریف می‌کنید و می‌گویید که «چقدر خوب شدی وزن کم کردی»، ممکن است به او این پیام را ارسال کند که قبل از کاهش وزن خوب نبوده است.  همین جمله، که احتمالاً با نیت بدی گفته نمی‌شود، نمی‌تواند در زنان احساس شرم از بدن ایجاد کند.  بعلاوه، ما ممکن است ندانیم که تغییر وزن او به چه دلیل بوده (مثل استرس یا بیماری) و در نهایت، مگر اصلا به ما ربطی دارد که درباره خوب یا بد شدن فردی با کم شدن یا افزایش وزن، نظر می‌دهیم؟ تغییرات بدنی در طول زندگی (مثل بارداری، بیماری، یائسگی) امری طبیعی است. پس چرا به جای نظر دادن درباره وزن، درباره دستاوردهای زنان و موفقیت‌های آن‌ها نظر نمی‌دهیم؟

2. نظر دادن در مورد غذا خوردن یا میزان غذایی که دیگران می‌خورند

بسیاری از زنان نظرات یا سوالاتی درباره‌ طرز غذا خوردن‌شان دریافت کرده‌اند که آن‌ها را معذب می‌کند یا مجبورشان می‌کند درباره عادت غذایی‌شان توضیح بدهند. دلایل زیادی وجود دارد که چرا مردم به شیوه‌ای خاص غذا می‌خورند و ما فقط بخشی از آنچه را که آن‌ها به‌طور معمول می‌خورند را می‌بینیم، بنابراین فرضیات ما ممکن است اشتباه و ناخوشایند باشد – حتی اگر احساس کنیم نظرات‌مان در راستای حمایت از آن‌هاست.

آیا تا به حال از خودتان پرسیده‌اید که «فقط سالاد می‌خوری؟» یا به کسی گفته‌اید «دسر بخور! با یه بار چاق نمی‌شی!»؟

یا شاید شما غذا خوردن را تبدیل به امری اخلاقی می‌کنید و می‌گویید: «می‌خوام دختر بدی بشم و این دسر شیرین و پر از قند رو بخورم!»  وقتی چنین نظراتی می‌دهیم، مفروضات ناسالم خودمان درباره غذا را آشکار می‌کنیم و با همین نظر دادن درباره عقاید خودمان، ممکن است به دیگران القاء کنیم که شیوه‌های غذا خوردن‌شان ناسالم است.  هیچ‌کسی نباید احساس کند نیاز دارد گزینه‌هایش برای غذا خوردن را با دیگران هماهنگ کند یا غذا را به اخلاقیات مرتبط کند. خیلی خلاصه، به جز اینکه می‌توانید از دیگران بپرسید که آیا از غذایشان لذت می‌برند یا نه، باید کم‌ترین نظر را درباره غذا خوردن دیگران بدهید.

3. صحبت کردن درباره ظاهر یا اهداف تناسب اندام‌تان به نحوی که مفروضاتی جهانی هستند

بسیاری از زنان اهداف بدنی دارند. مثلاً ما ممکن است دلمان بخواهد که باریک‌تر یا عضلانی‌تر به نظر برسیم. یا ممکن است که بخواهیم وزن کم یا زیاد کنیم. این تصمیم‌ها کاملاً شخصی هستند اما برخی زنان درباره اینکه دیگران می‌خواهند چگونه به نظر برسند، نظر می‌دهند و فرضیه‌سازی می‌کنند. ایدئال‌های بدنی هر فردی با فرد دیگر تفاوت دارد؛ همانطور که دلایل هر فردی برای ورزش کردن یا نکردن ممکن است تفاوت داشته باشد.

یکی از مفروضات رایجی که از فرهنگ تغذیه ناشی می‌شود، آن است که زنان ورزش می‌کنند تا کالری بسوزانند، وزن کم کنند و بدنی برای «سواحل» بسازند. اما قطعاً این دیدگاه‌ها درباره وزن فراگیر و جهانی نیست. از نظر دادن درباره فعالیت بدنی دیگران و اینکه چگونه به نظر می‌رسند، بپرهیزید و از جمع‌بستن عباراتی مثل «ما باید تا تابستون شکم‌مون رو آب کنیم»، پرهیز کنید. شما فقط می‌توانید درباره اهداف بدنی خودتان صحبت کنید. بهتر از آن این است که درباره رفتارهای سالمی که همه زنان را در بر می‌گیرد، صحبت کنید.

4. زیادی حرف زدن درباره فرهنگ سلبریتی‌ها و بدن‌شان

در برخی محافل صحبت کردن از فرهنگ سلبریتی‌ها رایج است و معمولاً نظراتی درباره «چاق بودن پاها»، «عالی بودن بدن» و مواردی از این دست داده می‌شود. یک گرایش رایج که اخیراً باب شده است صحبت کردن درباره «پیر نشدن» بعضی سلبریتی‌هاست که درواقع این اسطوره را تقویت می‌کند که «پیری خوب نیست.» همه ما دوست داریم که زندگی خوب و عمر درازی داشته باشیم. ستایش زنانی که پیر نمی‌شوند، باعث می‌شود مزیت پیر شدن دستکم گرفته شود و شیفتگی بیش‌ازاندازه نسبت به ظاهر جوان در جوامع شایع شود. این نظرها ممکن است در بدو امر بی‌ضرر به نظر برسند زیرا سلبریتی‌ها فرسنگ‌ها از ما فاصله دارند. اما هر زمانی که درباره اعضای بدن یک زن صحبت می‌کنیم، دیگر درباره او به مثابه یک شخص حرف نمی‌زنیم بلکه او را تبدیل به یک شیء می‌کنیم. همیشه درباره شیء انگاری زنان توسط مردان صحبت شده است، اما این نکته که خود زنان هم ناخودآگاه از بدن خودشان شیء می‌سازند، نادیده گرفته می‌شود. اگر دوست دارید درباره فرهنگ سلبریتی‌ها حرف بزنید بهتر است روی دستاوردهای آن‌ها تمرکز کنید.

5. مقایسه ظاهر آدم‌ها با همدیگر

وسوسه‌انگیز است که ظاهر شخصی را با شخصی دیگر، مثلا یک سلبریتی مقایسه کنیم. مثلاً «تو منو یاد فلان بازیگر میندازی!» یا «همه خانم‌های فامیل ما خوش‌هیکل هستند.» این نوع نظرها ممکن است در ظاهر بی‌ضرر باشند و حتی به شکل تعریف به نظر برسند اما دریافت آدم‌ها با هم تفاوت دارد و این عبارات ممکن است به مذاق همه خوش نیاید.

وقتی هب کسی می‌کند شبیه شخص دیگری است، ممکن است باعث فعال شدن احساس ناامنی او شوید یا او را به یاد یک رابطه شخصی منفی بیندازید. حقیقت آن است که همه ما شبیه به خودمان هستیم، پس بهتر است اگر می‌خواهیم راهی برای تعریف کردن از افراد پیدا کنیم، سعی کنیم ویژگی‌های منحصربه‌فرد افراد را شناسایی کنیم و به آن‌ها بگوییم که چرا آن‌ها برایمان خاص هستند.

6. نظر دادن درباره اینکه لباس به تن افراد چگونه نشسته است

مثلاً ممکن است به فردی بگوییم: «لباسی که تنت کردی خیلی باریک‌ترت کرده!» با این عبارت، ناخودآگاه، دارید به او این پیام را می‌دهید که چاق است و به واسطه لباس باریک‌تر شده است.

مثلاً در اخبار سلبریتی‌ها معمولاٌ می‌خوانیم که «فلان شخصیت چه شجاعت و اعتمادبه‌نفسی دارد که فلان لباس را پوشیده [که مثلاً بخشی از اندام او را نمایش می‌دهد] است.» ما با استفاده از این عبارات، لباس فرد را با جذابیت بدنی‌اش ارزیابی می‌کنیم. نیازی نیست که از طریق لباسی که فردی پوشیده درباره میزان جذابیت ظاهری‌اش نظر بدهیم. همان که از لباسش تعریف کنیم و مثلاً بگوییم «چه لباس قشنگی» یا «چه لباس خوشرنگی» کفایت می‌کند.

نظرات
پربازدیدترین خبرها