
راهنماتو- ژان شاردن، تاجر و سیاح فرانسوی بود که در زمان شاه عباس دوم صفوی به ایران سفر کرد و حاصل مشاهدات خود در این سفرها را در کتاب مفصلی به رشته تحریر درآورد که امروزه آن را دقیقترین و واقع بینانهترین توصیفات اروپائیان از ایرانیان میدانند.
به گزارش راهنماتو، ژان شاردن طی دو سفر، در سالهای ۱۶۶۵ میلادی و ۱۶۷۱ میلادی به ایران سفر کرد. در سفر اول بیشتر مشاهدات او حول شهر اصفهان معطوف بود و در سفر دوم که مدت زمان بیشتری طول کشید سعی کرد تا تحقیق و دقت بیشتری در احوال ایرانیان داشته باشد.
نگارش سفرنامه شاردن
ژان شاردن پس از دو سفر مهم خود به ایران (۱۶۶۵ و ۱۶۷۱) و مشاهده زندگی، فرهنگ و ساختار سیاسی این کشور، تصمیم گرفت تا تجربیات و مشاهداتش را به صورت یک سفرنامه تدوین کند. دلیل اصلی او برای نوشتن این اثر، ثبت جزئیات دقیق از ایران صفوی و انتقال دانستههایش به مخاطبان اروپایی بود.
شاردن احتمالاً کار بر روی یادداشتها و مشاهداتش را بلافاصله پس از بازگشت از ایران در سال ۱۶۷۷ آغاز کرد و نسخه نخست سفرنامه او در سال ۱۶۸۶ میلادی با عنوان «Voyages de Monsieur le Chevalier Chardin» در پاریس منتشر شد. شاردن نسخههای تکمیلی و مفصلتری از سفرنامه خود ارائه کرد که نسخهای جامعتر در سالهای بعد در آمستردام منتشر شد.
«اصفهان، نصف جهان»؛ معمای جمعیت اصفهان برای شاردن
شاردن توصیف شهر اصفهان را با مثل مشهور «اصفهان، نصف جهان» آغاز میکند و پس کنایهای مختصر به این مثل تلاش میکند برآوردی درست از جمعیت این شهر در زمان شاه عباس دوم صفوی ارائه دهد.
وی در این خصوص مینویسد: «اصفهان به انضمام حومهاش، یکى از بزرگترین و پهناورترین شهرهاى جهان است، و درازاى محیطش از دوازده تا بیست و چهار میل کمتر نیست؛ ایرانیان براى نمایاندن بزرگى پایتخت کشورشان مىگویند: «اصفهان، نصف جهان» و قول آنان بیانگر این معنى است و مىنمایاند که از نیمه دیگر جهان کاملا بىخبرند، و نمىدانند در پهنه گیتى بسى شهرهاى عظیمتر هست که این توصیف درباره آنها بیش از اصفهان صادق مىباشد.
گروهى از نویسندگان و محققان، عده ساکنان این شهر را افزون بر یک میلیون و صدهزار دانستهاند، امّا در مقابل گروهى دیگر آوردهاند که جمعیّت اصفهان از ششصد هزار تن بیرون نیست. اسناد و مدارکى که من درباره جمعیّت پایتخت ایران به دست آوردهام کاملا با هم متفاوت است. اگر در مورد جمعیّت اصفهان میان محققان اختلاف نظر وجود دارد، در عوض عقیده ایشان درباره عده بناهاى این شهر کاملا به هم نزدیک است. آنان بر این باورند که پایتخت ایران در حدود سى و هشت هزار و دویست، تا سى و هشت هزار و سیصد و هشتاد خانه دارد که بیست و نه هزار و چهارصد و شصت و نه بنا در داخل شهر، و هشت هزار و هفتصد و هشتاد خانه بیرون آنست. کاخها، مسجدها، گرمابهها، بازارها، کاروانسراها، دکانها، نیز در شمار این بناها در آمدهاند؛ زیرا قریب به همه دکانها وسیعند، و در مرکز شهر جدا از خانههاى مسکونى ساخته شدهاند.
تصویر باغ سعادت آباد اصفهان در سفرنامه شاردن
در کشورهاى اروپا میان جمعیّت شهرها، و عده خانههاى مسکونى آنها نسبتى برقرار است، و با توجّه به شمار عمارات مىتوان به تقریب عده نفوس آنها را سنجید، امّا در ایران چنین محاسبه درست و دقیق درنمىآید. زیرا بازارها که گذرگاههاى سرپوشیدهاى هستند، از یکسوى شهر تا سوى دیگر امتداد یافتهاند، و در نقاطى که یکدیگر را قطع مىکنند، داراى دکانهایى مىباشند که شبهنگام کسى در آنها سکونت ندارد، و هیچکس نیز از آنها حفاظت نمىکند. بنابراین محاسبه جمعیت به نسبت ساختمان، درست از کار درنمىآید. به هر حال به اعتقاد من جمعیت اصفهان از عده ساکنان لندن که پرجمعیّتترین شهرهاى اروپاست، کمتر نیست.
در بازارها جمعیت چنان متراکم است که افرادى که سواره قصد گذر کردن از آنها دارند، باید یک یا چند نوکر پیاده پیشاپیش آنان حرکت کنند تا جمعیت را بشکافند، و راه را بگشایند. زیرا در بیشتر نقاط بازار مردم از سر و دوش هم بالا مىروند. امّا فقط در بازارها جمعیت زیادى رفت و آمد مىکنند، و آمد و شد دشوار است، و در نقاط دیگر شهر حرکت کردن آسان مىباشد. با وجود این اگر به این نکته مهم که زنان ایران، جز آنان که بسیار فقیر مىباشند غالبا در خانه ماندن را بر بیرون شدن ترجیح مىنهند، و جز براى انجام کردن کارهاى ضرورى از خانه خارج نمىشوند، آشکارا مىگردد که پایتخت ایران به راستى یکى از پرجمعیّتترین شهرهاى جهان مىباشد.»
بدین ترتیب شاردن با اینکه عدد خاصی را ارائه نمیدهد اما معتقد است که جمعیت این شهر از جمعیت لندن در آن زمان کمتر نبوده است. برآوردهای تاریخی از جمعیت شهر لندن در دهه های 1660 و 1670 میلادی نشان میدهد که پایتخت بریتانیا چیزی در حدود 500 هزار نفر جمعیت داشته است. این بدان معناست که شاردن جمعیت اصفهان را نیز در همین حدود فرض کرده است. البته همانگونه که خود شاردن هم اشاره دارد، منابع معاصر جمعیت اصفهان در آن عصر را در کمترین حالت حدود 600 هزار نفر برآورد کردهاند که اگر این اعداد درست باشد اصفهان به مراتب از لندن پرجمعیتتر بوده است.