اما سگهایی که ژنی مرتبط با علائمی شبیه به اوتیسم دارند، هماهنگی کمتری در این زمینه نشان دادند.
تا پیش از این مشخص شده بود که مغز انسانها هنگام تعامل با یکدیگر هماهنگ میشود، اما این اولین باری است که این پدیده بین دو گونه مختلف مشاهده شده است.
الگوهای فعالیت در مغز و بدن ما در تعاملات اجتماعی به شکلی هماهنگ درمیآیند و بهطور ناخودآگاه، ضربان قلب، تنفس و فعالیت نورونهای مغزمان با افراد اطرافمان همگام میشود.
تحقیقات اخیر نشان داده که موشها، خفاشها و میمونها هم هنگام تعامل با همنوعان خود، هماهنگی مغزی را تجربه میکنند.
اما تا به حال در هیچ مطالعهای هماهنگی مغزی بین اعضای دو گونه مختلف مشاهده نشده بود.
محققان برای بررسی این موضوع، انسانها و سگها را به دستگاههای EEG متصل کردند تا سطح فعالیت مغزی آنها را اندازهگیری کنند.
سگها به این دلیل انتخاب شدند که تحقیقات پیشین نشان دادهاند که این حیوانات ارتباطی عمیق با انسانها دارند.
در طی این آزمایش، سگ ها و انسان هایی که پیش از این با هم ناآشنا بودند، در سه شرایط مختلف قرار گرفتند: در اتاقهای جداگانه، در یک اتاق بدون تعامل با یکدیگر و با نوازش و برقراری تماس چشمی.
نتایج نشان داد زمانی که انسان ها و سگ ها در حال تعامل با هم بودند، هماهنگی مغزی بیشتری نسبت به زمانی که تنها در یک اتاق بودند، داشته اند.
محققان توضیح دادند که برای اولین بار، هماهنگی عصبی میان انسان و سگ، بهویژه در نواحی جلویی و جداری مغز که با توجه اشتراکی (joint attention) مرتبط هستند، مشاهده شده است.
سطح هماهنگی مغزی در طول پنج روز آزمایش، به موازات افزایش آشنایی این دو گونه، بهشدت افزایش یافت.
در آزمایش دیگری، شرکتکنندگان یا سگها را بدون تماس چشمی نوازش کردند یا فقط به چشمان آنها نگاه کردند.
هر دو نوع تعامل باعث افزایش هماهنگی مغزی شد، اما تماس چشمی بیشتر نواحی جلویی مغز و نوازش، نواحی جداری را فعال کرد.
نکته جالب این بود که هماهنگی مغزی حاصل از ترکیب نگاه و لمس، بیشتر از مجموع این دو بهطور جداگانه بود.
این موضوع نشان میدهد که تعاملاتی که شامل چندین نوع شیوه ارتباطی به صورت همزمان هستند، در سطح عصبی ارتباط قویتری ایجاد میکنند.
همچنین محققان از این نتایج برای پیشبرد تحقیقات در زمینه اختلالات طیف اوتیسم (ASD) استفاده کردند.
آنها با استفاده از تکنیک ویرایش ژنتیکی کریسپر، سگهایی با جهش در ژن SHANK3، یکی از عوامل خطر اصلی در ابتلا به اوتیسم، ایجاد کردند.
سگهایی که این جهش ژنتیکی را داشتند، رفتارهایی شبیه به اوتیسم نشان دادند و هماهنگی مغزی آنها هنگام تعامل با انسانها بهشدت کاهش یافت.
دکتر یونگ ژانگ، از آکادمی علوم چین، توضیح داد که «اختلال در هماهنگی مغزی می تواند بهعنوان یک نشانگر زیستی برای اوتیسم مورد استفاده قرار گیرد».
همچنین محققان در یک کشف غیرمنتظره دریافتند که یک دوز از داروی LSD می تواند تقریباً تمامی این اثرات را معکوس کند.
به سگها دوزی معادل ۷.۵ میکروگرم LSD به ازای هر کیلوگرم وزن بدنشان داده شد که معادل دوز ۶۰۰ میکروگرم برای یک انسان ۸۰ کیلویی است.
بعد از انجام آزمایش مجدد ۲۴ ساعت پس از تزریق LSD، مشاهده شد که هماهنگی مغزی در نواحی جلویی و جداری بهشدت افزایش یافته است.
محققان معتقدند که این یافتهها میتوانند به درمان یا مدیریت برخی از علائم اختلالات طیف اوتیسم در انسانها کمک کنند.
ممکن است که LSD یا مشتقات آن بتوانند به بهبود علائم اجتماعی اوتیسم کمک کنند.