فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
ساقی حدیث سرو و گل و لاله میرود
وین بحث با ثلاثه غساله میرود
میده که نوعروس چمن حد حسن یافت
کار این زمان ز صنعت دلاله میرود
شکرشکن شوند همه طوطیان هند
زین قند پارسی که به بنگاله میرود
طی مکان ببین و زمان در سلوک شعر
کاین طفل یک شبه ره یک ساله میرود
آن چشم جادوانه عابدفریب بین
کش کاروان سحر ز دنباله میرود
از ره مرو به عشوه دنیا که این عجوز
مکاره مینشیند و محتاله میرود
باد بهار میوزد از گلستان شاه
وز ژاله باده در قدح لاله میرود
حافظ ز شوق مجلس سلطان غیاث دین
غافل مشو که کار تو از ناله میرود
شرح لغت: نو عروس چمن: به استعاره مقصود گل /دلاله: به فتح اول و تشدید دوم زنی که زن خواه و مردجوی را به یکدیگر رهنما شود /محتاله: به ضم اول و سکون دوم زن حیله گر یا محیل /ژاله: شبنم
تفسیر عرفانی:
ساقی در محفل ما سخن از سرو و لاله است و این بحث با نوشیدن سه جام شراب صورت میگیرد. مقصود او از این شعر این است که چرخ گردون همواره در پی فریب همگان است و عاشقان را از مسیر اصلی خود که همان دستیابی به سرمنزل محبوب است، منحرف میسازد. پس باید با نوشیدن جرعهای از شراب محبت دوست، فریب چرخ گردون را نخورد و به بارگاه حقیقی او دست یافت.
تعبیر غزل:
اگر میخواهی کاری انجام دهی، تمام همت خود را در آن به کار گیر و در آن کاهلی مکن که پشیمان میشوی و آن را سهل مگیر که نتیجهی خوبی از آن به دست میآوری. اگر میخواهی به نیکنامی برسی، با افراد بد هم صحبت مشو. خودپسندی را رها کن که از نشانههای نادانی است.