زیباترین اشعار فارسی؛ بارانی‌ترین شعر نیما یوشیج/ من کمونیست نیستم!

در دهه ۳۰، نیما یوشیج در جامعه‌ای زندگی می‌کند که سر و سامان ندارد و او در انتظار کورسوی امیدی برای انقلاب، نه از نوعی که در کشور همسایه جریان داشت، بلکه از نوعی که با فرهنگ ما سازگار است نشسته است. با این وجود فریاد می‌زند که کمونیست نیست! این شما را یاد کدام شعر نیما می‌اندازد؟

شناسه خبر: ۴۴۶۹۱۷
زیباترین اشعار فارسی؛ بارانی‌ترین شعر نیما یوشیج/ من کمونیست نیستم!

راهنماتو- در شعر نیما، مفاهیمی چون «داروگ»، «کشتگاه»، و «باران» نه تنها نمادهایی از شرایط اجتماعی هستند، بلکه به نوعی درگیری میان اندوه و امید را به تصویر می‌کشند. امیدی که از جنس توده‌ای‌ها نیست اما طعم انقلاب دارد.

به گزارش راهنماتو، شعر داروگ نیما یوشیج به‌طور عمیقی درگیر سوالات پیچیده‌ای درباره انقلاب، تغییر و تاثیرات آن بر جامعه است. نیما در این شعر، با امید به باران انقلاب که کشتگاه خشک وطنش را آباد کند، به‌دنبال تحولی بنیادین است؛ اما آیا واقعاً تغییرات اجتماعی می‌توانند در مسیری که او آرزویش را دارد، به نفع مردم و جامعه پیش بروند؟ آیا این انقلاب‌ها که در کشورهای همسایه رخ داده‌اند، حقیقتاً به سرنوشت بهتر مردم منجر شده‌اند، یا صرفاً تغییراتی به نفع عده‌ای خاص بوده است؟ منظور او از کشور همسایه روسیه است که در آن سال‌ها درگیر انقلاب بود.

در این شعر نیما، او نیز نگران است که مبادا برای تر شدن خاک خشک وطن، خون‌های فراوانی ریخته شود. در ادامه یکی از بارانی‌ترین و تاثیرگذارترین اشعار نیما را مرور کرده و ضمن تحلیل این شعر، داروگ، به این پرسش پاسخ می‌دهیم که آیا نیما یوشیج تفکراتی کمونیستی داشت؟

بیشتر بخوانید: ۶ فیلمی که فقط در فصل امتحانات باید دید

بیشتر بخوانید: زیباترین اشعار فارسی؛ ماجرای شعر جنگل عطرآلود حمید مصدق از زبان نسرین‌دخت خطاط

بیشتر بخوانید: ارزان ترین یخچال و فریزر دوقلو چند؟ (اردیبهشت ۱۴۰۴)

شعر «داروگ» از نیما یوشیج

خشک آمده کشتگاه من
در جوار کشت همسایه.

گرچه می‌گویند:
«می‌گریند روی ساحل نزدیک
سوگواران در میان سوگواران.»

قاصد روزان ابری، داروگ!
کی می‌رسد باران؟

بر بساطی که بساطی نیست
در درون کومه تاریک من که ذره‌ای از آن نشاطی نیست
و جدار دنده‌های نی به دیوار اتاقم دارد از خشکیش می‌ترکد
– چون دل یاران که در هجران یاران–

قاصد روزان ابری، داروگ!
کی می‌رسد باران؟

آیا نیما یوشیج کمونیست بود؟

نیما یوشیج، پدر شعر نو فارسی، شاعری بود که از ابتدا تا انتهای عمرش همواره با نقد و نظر مخالف روبه‌رو بود. اگرچه او در میان محافل روشنفکری ایران جایگاه ویژه‌ای داشت و اثرات ژرفی بر تحولات ادبی و فرهنگی کشور بر جای گذاشت، اما خود را هرگز در حلقه‌های چپ یا کمونیستی قرار نداد. حزب توده، به‌عنوان نماینده مارکسیسم در ایران، در دوره‌ای تلاش کرد تا نیما را به سوی خود جذب کند، اما این شاعر بزرگ نه تنها به اندیشه‌های کمونیستی روی نیاورد بلکه به شدت از آن‌ها فاصله گرفت و نسبت به برخی از اصول آن انتقاد داشت.

نیما یوشیج خود در یادداشت‌های شخصی‌اش در سال ۱۳۳۵ نوشت:

"من کمونیست نیستم. می‌دانم که بعضی افکار من به آنها نزدیک می‌شود. اما می‌دانم که آنها بسیار زیاد نقطه‌های ضعف دارند، و عمده مادیت غلیظ آنهاست… من بزرگتر و منزه‌تر از آن هستم که توده‌ای باشم. یعنی یک فرد متفکر محال است که تحت حکم فلان جوانک که دلال و کارچاق‌ کن دشمن شمالی ماست برود و فکرش را محدود به فکر او کند. این تهمت دارد ما را می‌کشد. من دارم دق می‌کنم از دست مردم.

در زمانی که احزاب چپ‌گرا در ایران از اتحاد جماهیر شوروی و شخصیت‌هایی چون استالین حمایت می‌کردند، نیما به‌شدت از این ایدئولوژی‌ها انتقاد می‌کرد و حتی از کسانی که او را به عنوان یک کمونیست می‌شناختند، رنج می‌برد. او در نوشته‌های خود به‌وضوح بیان کرده بود که «من کمونیست نیستم» و در حالی که برخی از اندیشه‌های او به نظرات چپ‌گراها نزدیک بود، همواره در برابر آن‌ها موضعی مستقل و انتقادی داشت. در یک یادداشت شخصی نوشته بود: «من بزرگتر و منزه‌تر از این هستم که توده‌ای باشم»، و بر این باور بود که مادیت غلیظ در ایدئولوژی‌های کمونیستی با دیدگاه‌های انسانی و فرهنگی او سازگاری ندارد. او به دین و فرهنگ ایرانی ایمان داشت و حتی در برابر تفکرات مادی‌گرایانه کمونیسم، از مفاهیم روحی و انسانی سخن می‌گفت.

نیما در اشعارش از رنج‌ها و دردهای مردم می‌گفت، اما این رنج‌ها نه به‌عنوان بخشی از یک ایدئولوژی سیاسی، بلکه به‌عنوان تجربه‌های انسانی و اجتماعی بود که او آن‌ها را از درون جامعه و فرهنگ ایرانی می‌فهمید. شاعری ملی و مذهبی که در عین‌حال از آنچه که برای بسیاری از هم‌نسلانش آرمان‌های مدرن و پیشرفته به نظر می‌رسید، گریزان بود. این شکاف میان نیما و حزب توده، حتی در نگاه برخی از منتقدان، گواهی بر استقلال فکری اوست؛ شاعری که حتی در عصر خود تحت فشارهای سیاسی و فرهنگی، راه خود را می‌رفت و هیچ‌گاه اجازه نداد که یکی از این جریان‌ها او را به سوی خود بکشاند.

شعر «داروگ» و اشاره آن به انقلاب اتحاد جماهیر شوروی

شعر «داروگ» نیما یوشیج به‌طور ضمنی به انقلاب اتحاد جماهیر شوروی اشاره دارد اما همانطور که پیشتر اشاره شد این مساله را ثابت نمی‌کند که او کمونیست بود. در این شعر، نیما از زبان یک پیام‌آور روزهای بارانی، یعنی «داروگ»، خواستار آمدن باران می‌شود تا «کشتگاه» او که خشک شده است، از این خشکی رهایی یابد. در اینجا، کشتگاه شاعر نماد شرایط اجتماعی و سیاسی کشور است و خشک شدن آن نشان‌دهنده‌ی وضعیت نابسامان و بحران‌هایی است که جامعه در آن گرفتار است.

نیما به‌طور خاص به همسایه‌ای اشاره می‌کند که کشتگاهش آباد است و در کنار آن، کشتگاه خود را در حالت خشکی می‌بیند. این تضاد، استعاره‌ای از وضعیت ایران در مقایسه با اتحاد جماهیر شوروی است. شوروی در پی انقلاب اکتبر 1917 و تغییرات سیاسی و اجتماعی ناشی از آن به‌طور عمده در حال تحولات بزرگ و تغییرات بنیادین بود، در حالی که ایران همچنان در رکود به سر می‌برد. بنابراین، نیما در این شعر آرزوی باران و تغییرات انقلابی را می‌کند، به‌گونه‌ای که خشکی و بحران موجود در ایران پایان یابد و جامعه ایران هم مانند شوروی، تغییرات بنیادینی را تجربه کند.

برای اثبات این ادعا باید از مصراع‌هایی از شعر داروگ یاد کرد؛ او در این شعر می‌نویسد: «قاصد روزان ابری، داروگ! کی می‌رسد باران؟»
باران در اینجا نمادی از تغییرات انقلابی است که می‌تواند اوضاع اجتماعی و سیاسی کشور را دگرگون کند. نیما با این درخواست از داروگ، به‌طور ضمنی در پی تغییرات است که شرایط اجتماعی و سیاسی را از وضعیت خشکی و رکود به آبادانی و تحول هدایت کند.

در کنار این انتظار، نیما به وضعیت همسایه خود اشاره می‌کند که کشتگاهش آباد است، در حالی که زمین خود او خشک مانده است:
«خشک آمد کشتگاهِ من در جوارِ کشتِ همسایه.»
این تضاد بین کشتگاه خشک خود شاعر و کشتگاه آباد همسایه، به‌ویژه در برابر شرایط اتحاد جماهیر شوروی پس از انقلاب اکتبر 1917، نمادی از تفاوت وضعیت ایران و شوروی است. شوروی در آن زمان در حال تجربه تحولات و رشد بود، در حالی که ایران همچنان در رکود و زیر سایه استبداد قرار داشت. این اشاره به همسایه آباد، نارضایتی نیما از شرایط کشور خود و آرزوی او برای تغییر را به وضوح نشان می‌دهد.

نظرات
پربازدیدترین خبرها