
راهنماتو- اگر عشق را نه در انحصار دو نگاه خیره، بلکه در آزادیِ پرواز جان جستوجو کنیم، نقاشی «عشاق» از رضا عباسی ترجمانی بصری از همین مفهوم است؛ در این نقاشی چهرهها به بیرون نگاه میکنند، اما دلهایشان در گفتوگویی خاموش، به جهان معنا میبخشند.
به گزارش راهنماتو، در مینیاتور ایرانی، عشق همواره حضوری نمادین و رازآلود داشته، اما در اثر ماندگار «عشاق» از رضا عباسی، عشق شکلی دیگر به خود میگیرد؛ شکلی که نه در محصور بودن دو نگاه، بلکه در آزادی و رهایی آنها معنا میشود. نقاش با هوشمندی کمنظیر، چهره زن و مرد را از روبهرو تصویر کرده، بدون آنکه آنها خیره به یکدیگر باشند. این انتخاب، فراتر از یک ترفند بصریست؛ نوعی بیان درونی است از عشقی که نگاهش به جهان است، نه صرفاً به معشوق. در این تابلو، عشق در خود نمیپیچد، بلکه به بیرون از خویش راه میجوید؛ و از همینجاست که بیننده، نه تنها تماشاگر یک رابطه عاشقانه، بلکه شاهد انقلابی درونی میشود که عاشقان را به حیات، هستی و معنای انسانی پیوند میزند.
بیشتر بخوانید: با کاروان الجایتو به سمت زنجان؛ بلندترین برج آجری جهان کجاست؟
بیشتر بخوانید: زیباترین اشعار فارسی؛ جهان بدون عشق در این شعر حسین منزوی
بیشتر بخوانید: زیباترین اشعار فارسی؛ رمانتیکترین شعر اجتماعی فریدون مشیری
نقاشی «عشاق» اثر رضا عباسی
روایت رضا عباسی از آزادی دو عاشق
تابلوی «عشاق» از رضا عباسی، یکی از درخشانترین نمونههای نگارگری ایرانی است که در آن، عشق نه به عنوان مفهومی محصور در احساسات شخصی، بلکه همچون نیرویی روحانی و رهاییبخش به تصویر کشیده شده است. برخلاف سنت کلاسیک نقاشی غرب که همواره نگاه به عشق زن و مرد را در قالبی گناهآلود و متاثر از اسطورهی آدم و حوا میبیند، در این اثر عباسی، حضور دو عاشق در طبیعت، نوعی اتحاد آزادانه و صلحآمیز میان انسان، عشق و زمین را بازتاب میدهد. فضای بدون مرز میان آسمان و زمین، نگاههایی که به بیرون از قاب هدایت شدهاند، و پویایی در ترکیب اندام و دستان، همگی بر حس آزادی، توازن، و ارتباطی متعالی میان دو انسان تأکید دارند.
رضا عباسی با نگاهی فراتر از سنتهای رایج نگارگری، موفق شده تصویری مستقل از عشق ارائه دهد؛ تصویری که نه وابسته به روایت داستانی یا منظومهای کلاسیک، بلکه حاصل تجربه و درک شهودی هنرمند از مفهوم عشق است. در اینجا، فرمگرایی هوشمندانه بر رنگپردازی غالب شده، کمپوزیسیون ساده و شاعرانه، در خدمت معنایی ژرف قرار گرفته است. این نقاشی نهتنها نقطهعطفی در تحول نگارگری ایرانی محسوب میشود، بلکه اثری است که توانسته در بستر هنر جهانی، به عنوان تفسیری متفاوت و انسانی از عشق، دیده و ستایش شود.