
در عصری که فناوریهای نوین و هوش مصنوعی بهسرعت در حال تغییر محیطهای کاری هستند، تقویت مهارتهای حرفهای همچنان برگ برندهای است که میتواند جایگاه افراد را در بازار کار تثبیت کند.
واژهی «مهارتهای نرم» شاید در ظاهر کماهمیت به نظر برسد، اما در حقیقت بسیار حیاتی است. در واقع بسیاری معتقدند این واژه باید به «مهارتهای حرفهای» تغییر پیدا کند. توصیف این تواناییها بهعنوان مهارتهای «نرم» باعث میشود ارزش آنها دستکم گرفته شود، در حالیکه عبارت «مهارتهای حرفهای» جایگاه واقعیشان را در موفقیت شغلی نشان میدهد. هرچه از این مهارتها بیشتر برخوردار باشید، حرفهایتر خواهید بود. فارغ از اینکه در چه صنعت یا چه جایگاه شغلیای فعالیت میکنید، برخورداری از مجموعهای قوی از مهارتهای حرفهای همواره یک مزیت محسوب میشود و کارفرمایان بیش از پیش به دنبال چنین افرادی هستند. در ادامه، به ده مهارت کلیدی که به باور پژوهش پیرسون برای موفقیت در دوران هوش مصنوعی ضروری هستند، میپردازیم:
۱. مهارتهای ارتباطی
تعجبآور نیست که ارتباطات مؤثر همواره در صدر فهرست مهارتهای حرفهای قرار میگیرد. توانایی برقراری ارتباط روشن از بروز سوءتفاهمها و اشتباهات پرهزینه جلوگیری میکند، تنشهای درون تیمی را میکاهد و از فرسودگی شغلی جلوگیری میکند. مهارت ارتباطی نهتنها به شما کمک میکند ایدهها و نیازهای خود را بهخوبی منتقل کنید، بلکه به شنیدن فعالانه صحبتهای دیگران نیز میانجامد و به همین دلیل است که در تمامی صنایع، این مهارت بسیار پرتقاضا است.
۲. کار تیمی مؤثر
چه در محیط حضوری کار کنید و چه بهصورت دورکار، کیفیت تیم شما تأثیر مستقیمی بر تجربهی شغلیتان دارد. تیمهای قوی به مراتب از تیمهای گرفتار در تعارضات داخلی یا بیانگیزگی مؤثرتر عمل میکنند. بنابراین توانایی همکاری مؤثر با دیگران، شما را در موقعیتی ممتاز قرار میدهد. خبر خوب این است که حتی اگر همتیمیهای شما عملکرد مطلوبی ندارند، میتوانید با پیشقدم شدن و رفتار حرفهای، نمونهای از کار تیمی خوب ارائه دهید.
۳. ارتباط کلامی
جالب است بدانید که از میان چهار مهارت نخست فهرست پیرسون، سه مورد به ارتباطات مربوط میشود. ارتباط کلامی با بازگشت کارکنان به دفاتر و افزایش تعاملات چهرهبهچهره بیش از پیش اهمیت یافته است. این مهارت فقط دربارهی نحوهی سخن گفتن نیست، بلکه شامل برقراری تماس چشمی مناسب، گوش دادن فعالانه و نشان دادن علاقه واقعی به دیدگاه دیگران نیز میشود.
۴. ارتباط نوشتاری
در عصر هوش مصنوعی که میتواند متن تولید کند، آیا هنوز به مهارت نوشتن نیاز داریم؟ پاسخ قطعاً مثبت است. حتی اگر از محتوای تولیدشده توسط هوش مصنوعی بهعنوان نقطهی شروع استفاده کنیم، شکلدهی ایدهها، نگارش استدلالهای قانعکننده و ویرایش نهایی همچنان نیازمند مهارت انسانی است. توانایی نوشتن مؤثر و انتقال اندیشهها هیچگاه منسوخ نخواهد شد.
۵. مهارتهای سازماندهی
زندگیهای امروز پر از حواسپرتی است؛ بسیاری از ما در طول روز بارها بین وظایف شخصی و حرفهای جابهجا میشویم. مهارتهای اجرایی، یعنی توانایی سازماندهی کارها، برنامهریزی و حل مسئله، برای مدیریت مؤثر زندگی ضروری است. افراد سازمانیافته میتوانند بهخوبی اولویتها را تشخیص داده و خود را با نیازهای متغیر هماهنگ کنند.
۶. مهارتهای میانفردی
توانایی ایجاد و حفظ ارتباط انسانی از مهمترین مؤلفههای موفقیت حرفهای است. افراد با مهارتهای میانفردی قوی دیگران را در تعاملاتشان «دیدهشده»، «شنیدهشده» و «ارزشمند» احساس میکنند. این توانایی باعث افزایش انگیزه، مشارکت و نگرش مثبت در تیمها میشود. تقویت تماس چشمی، گوش دادن فعال و اعتباربخشی به دیدگاه دیگران از سادهترین راههای بهبود این مهارت است.
۷. سواد رایانهای
آیا مهارتهای رایانهای جزو مهارتهای حرفهای محسوب میشود؟ بدون تردید بله. هدف استفاده از رایانهها در نهایت تسهیل تعاملات انسانی و بهبود عملکرد کاری است. توانایی کار با فناوریهای دیجیتال به شما اجازه میدهد بیشتر بر همکاری و انجام وظایف متمرکز شوید تا درگیر مسائل فنی روزمره.
۸. مهارتهای رهبری
رهبری وابسته به عنوان شغلی نیست. هر فردی که بتواند دیگران را بهطور مثبت تحت تأثیر قرار دهد، یک رهبر است. حتی اگر فقط درصد اندکی از نسل زِد به دنبال نقشهای رهبری رسمی هستند، باز هم میتوانند مهارتهای کلیدی رهبری مانند داشتن چشمانداز، همدلی، مذاکره، کار تیمی و ارتباطات مؤثر را تمرین کنند. در واقع، مهارتهای حرفهای در عالیترین شکل خود در رفتار رهبران برجسته نمود پیدا میکند.
۹. حل مسئله
توانایی حل مسئله یکی از معیارهای اصلی در استخدام افراد است. کارفرمایان به افرادی نیاز دارند که بتوانند مشکلات روزمره را بدون وابستگی بیش از حد به دیگران حل کنند. فراتر از تفکر انتقادی، نگرش فرد نسبت به مشکلات تعیینکننده است. فردی با هوش فنی بالا اما رویکردی منفعل در مواجهه با مشکلات، حلکنندهی مؤثری نخواهد بود
۱۰. توجه به جزئیات
این مهارت، یکی از ارزشمندترین و در عین حال کمتر مورد توجه قرار گرفتهشدهترین مهارتها است. توجه به جزئیات تفاوت بین عملکرد خوب و عملکرد عالی را رقم میزند. افرادی که بهدقت در کار خود توجه میکنند، کیفیت نهایی بالاتری ارائه میدهند. البته این به معنای کمالگرایی نیست، بلکه به معنای اهمیت دادن به کیفیت نتایج است و چنین افرادی همواره در بازار کار بسیار پرطرفدار هستند.
یادگیری مهارتهای حرفهای یک فرآیند همیشگی است؛ هیچگاه به نقطهی کمال کامل نمیرسیم. همین ویژگی باید ما را به رشد مستمر تشویق کند. در حالیکه به نظر میرسد امروزه فناوری در صدر اولویتهای بازار کار قرار گرفته است و همه باید روی مهارتهای فنی تمرکز کنند، اما بدون مهارتهای حرفهای، حتی قویترین مهارتهای فنی نیز کارایی نخواهند داشت. در نهایت، آنچه بیشترین اهمیت را دارد انسانها هستند، نه ماشینها.
پایداری شغلی و پیشرفت حرفهای شما بیش از آنکه به مهارتهایی وابسته باشد که در چند سال از رده خارج میشوند، به تعهد همیشگی شما به رشد و ارتقای مهارتهای حرفهای بستگی دارد. این مهارتها همان «ارز پایدار آیندهی شغلی» محسوب میشوند که همهی ما به آنها نیازمندیم.