محیطهای تخریبپذیر
مشخصا سایلنت هیل ۲ چیزی شبیه سری Red Faction نشده، فرانچایزی که برای محیطهای قابل تخریبش شهرت دارد. اما به لطف موتور بازیسازی قدرتمند آنریل انجین 5، بلوبر تیم توانسته جزئیات بینظیری به این اثر اضافه کند. همه چیز داخل دنیای بازی شامل لایههای جدید شده و فیزیک محیط هم قابل پیشبینی عمل میکند.
برای مثال، پوسترها، پرچمها و پارچهها به شکل واقعگرایانهای با وزش باد تکان میخورند و شیشهی مغازهها و ماشینها قابل شکستن است. حتی بعضی مواقع این اعمال باعث دریافت آیتم و کشف مکانهای جدید میشود. مکانهای صحنهسازی شده زیادی هم وجود دارند که هیولاهای بازی قادر هستند تا دیوارشکنیهای مضحکی رقم بزنند (مانند Nemesis در رزیدنت اویل ۳). در کل میشود گفت این تخریبپذیریها سایلنت هیل ۲ را ترسناکتر کردهاند.
پازلهای جدید بر اساس رنگ سفید
همان اوایل بازی، یک سرنخ وجود دارد که میگوید پارچه سفید مسیر را به ما نشان میدهد. برای مثال، اگر یک پنجره یا درب گاراژ با پارچه سفید نشان داده شده است، یعنی بازیکنان میتوانند با آن تعامل داشته باشند. یکی از پازلهای اوایل بازی بازیکنان را مجبور میکند تا سطل آشغالی را که با پارچه سفید نشان داده شده کنار پنجرهای ببرند و از آن برای بالا رفتن استفاده کنند. این المان معماها کاملا شبیه به چیزیست که در ریمیک رزیدنت ایول 4 هم دیدیم که پازلها و اجسام قابل تعامل با رنگ زرد مشخص بودند.
ریمیک سایلنت هیل ۲ در کنار خاص بودن، اشارههای جالبی هم به عناوین دیگر ژانر وحشت داشته است. پازلها در کل دشوارتر شدهاند و از المانهای کوچک به ماموریتهای طولانیتر گسترش یافتند. به عنوان مثال میشود پازل یافتن عقربههای ساعت را با مونتاژ دوباره صفحه گرامافون مقایسه کنید. خوشبختانه اما راهنماییهای پارچه سفید برای کم کردن سطح سختی پازلها کمک بزرگی به ما میکنند.
پیچشهای مبارزه
مبارزات نسخه اصلی سایلنت هیل ۲ به اندازهای که باید عالی نبودند. فرانچایز سایلنت هیل همیشه برای فوقالعاده بودن پازلهایش شناخته میشود، برعکس رزیدنت اویل که مبارزات درصد بالایی از گیمپلی را در بر میگیرند. با اینکه ریمیک تجربه شوتر خالصی ارائه نمیدهد، ولی با پیشرفتهای زیادی در زمینه مبارزه مواجه شده است. برای مثال میشود به عوض کردن سلاح با استفاده از D-Pad دسته بازی اشاره کرد. در نسخه اصلی این بازی همه چیز داخل منو انتخاب میشد، چیزی که اکثر اوقات دست و پا گیر بود.
البته الان هم بازیکنان قادر هستند تا از منو برای انتخاب اسلحه و دارو بهره ببرند، اما میانبرهای خوبی جهت راحتی در بازی قرار داده شدهاند. جاخالی هم به مبارزات با سلاح سرد اضافه شده که به جیمز فضای بیشتری برای اجتناب از حملات دشمنان میدهد. به نشانهگیری تفنگها هم بد نیست اشاره کنیم چون آزادی عمل بسیار بیشتری نسبت به گذشته دارند و بازیکنان میتوانند انتخاب کنند که نشانه اسلحه به چه شکل نمایش داده شود. سنگین بودن جیمز زمان کنترل هم فوقالعاده تاثیرگذار است چون شدیدا باعث سستی او میشود. بهترین نمونه این قضیه زمان جاخالی دادن است که عملکردی شل و سستتر را از او مشاهده میکنیم.
زاویههای دوربین دیگر ثابت نیست
داخل ریمیک سایلنت هیل ۲ زوایای دوربین به حالت سوم شخص از روی شانه و کنترل کاملا دستی تغییر یافته است. همان طور که میدانید قبلا به خصوص در دوره پلیاستیشن ۱ زوایای دوربین حالتی ثابت داشتند. پویایی زاویه دوربین باعث راحتتر شدن گشت و گذار در خیابانهای سایلنت هیل شده است، البته که هنوز تاریکی محیط میتواند کمی گیج کننده باشد. به طور عادی، بازیهای ترسناک گذشته با قرار دادن زاویه دوربین ثابت قصد داشتند تا به بازیکن احساس خطر و نداشتن کنترل کامل را خیلی بهتر و قویتر القا کنند. قطعا این مسئله در گذشته کارساز بود، اما عناوین ترسناک فعلی به خوبی ثابت کردهاند که میشود بدون این سبک دوربین هم حس وحشت را خیلی عالی انتقال داد.
گسترش دنیا و داستان بازی اصلی
پایه و اساس داستان نسخه اصلی در ریمیک دست نخورده باقی مانده است. همه کاراکترهای کلیدی داستان دوباره حضور پیدا کردهاند تا راهنمای جیمز باشند، از Laura با رفتارهای عجیب و غریبش گرفته تا ماریا و صحبتهای جالبش. همچنین جالب است که دو پایانبندی متمایز از نسخه اصلی سایلنت هیل ۲ هم برای بازی در نظر گرفته شده است و مجموع پایانها به تعداد هشت رسیده است. بیشتر تغییرات اما حول شخصیتهای دیگر شکل گرفته، برای مثال ماریا تنها کاراکتریست که مدت زمان قابل توجهی کنار جیمز حضور دارد.
ماریا واکنشهای بیشتری به اعمال جیمز نشان میدهد، از کشتن هیولاها گرفته تا شکستن شیشهها. در کل دنیای بازی هم گسترش خوبی داشته، علیالخصوص داخل بخشی که همراه ماریا هستیم. بازیکنان قادر هستند تا همراه ماریا برای ادامه داستان به هتل بروند یا با گشت و گذار دنبال مراحل جانبی بگردند. اگرچه ریمیک سایلنت هیل ۲ یک بازی ترسناک جهانباز نیست، ولی حداقل دیگر به اندازه نسخه اصلی حس کلاستروفوبیک بودن را ندارد.
باس فایتها و دشمنان
دشمنان از چند لحاظ مختلف پیشرفتهای قابل توجهی داشتند. هوش مصنوعی آنها به خوبی ارتقا یافته، طوری که انیمیشنهای جدیدشان دیوانگی و روانی بودنشان را بهتر نشان میدهد. برای مثال، مانکنها دومین نوع هیولاهایی هستند که بازیکنان با آنها برخورد میکنند، موجوداتی که گویا دو دسته پای چسبیده شده به بالاتنه میباشند. وقتی آنها دست به حمله میزنند، طوری نگاه میکنند که انگار توسط انیمیشن استاپموشن فیلمبرداری شدهاند.
به نظر میرسد در کل هیولاهای بیشتری وجود دارند که حتی داخل راحتترین سطح سختی هم شدیدا پرخاشگر و تهاجمی هستند. دشمنان تازهای هم معرفی شدند که جلوی پلیرها قد علم میکنند، مثل موجودات انساننمای عنکبوت مانند با قابلیت بالا کشیدن از دیوار. باس فایتها هم پیشرفت جالبی کردهاند تا برای بازیکنان درگیرکننده و سختتر باشند. هر دیدار با یک دشمن داخل بازی میتواند آخرین نفسهای جیمز باشد که باعث جذابیت این شاهکار ژانر ترس و بقا میشود.
خب دوستان نظر شما چیست؟ دیگر چه مواردی داخل این ریمیک توجه شما را به خود جلب کردند؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.