به عنوان یک گیمر، خیلی اوقات چیزهایی وجود دارند که برای ما لذت بخش هستند، از انجام دادن آن لذت می‌بریم و ساعت‌ها زمان صرف انجام دادن آن کارها می‌کنیم. اما با این وجود، بعضی از این فعالیت‌ها، برای گیمرهای عادی یا کژوال و یا افرادی که فقط تفریحی به انجام بازی‌های ویدیویی می‌پردازند، ممکن است عجیب جلوه کند. در این مقاله، به سراغ کارهایی می‌رویم که فقط گیمرهای واقعی لذت و جذابیت آن‌ها را درک می‌کنند!
۱ – ماندن در منوی بازی و گوش دادن به موسیقی اثر
بعضی از بازی‌های ویدیویی آنچنان با مخاطب ارتباط برقرار می‌کنند که فراموش کردن یا نادیده گرفتنشان تقریبا غیرممکن است. از سوی دیگر، موسیقی در بازی‌های ویدیویی کاملا با روح و روان مخاطب ارتباط برقرار کرده و می‌تواند به عمیق‌ترین لایه‌های شخصیتی ما نفوذ کند. یکی از جذاب‌ترین بخش‌هایی که موسیقی می‌تواند برای ما گیمرها لذت بخش باشد، هنگامی است که در منوی اصلی (Main Menu) هستیم و با شنیدن موسیقی بازی، غرق در افکار و خیالات خود می‌شویم. به شخصه بارها در منوی دو بازی Skyrim و Dark Souls 3 توقف می‌کردم تا موسیقی بازی را کامل بشنوم و در دنیای جادویی آن‌ها غرق شوم. قطعا شما نیز این مورد را با آثار محبوب خود تجربه کرده‌اید.
۲- گذراندن ساعت‌ها زمان در فروشگاه‌ها، آهنگری‌ها و یا بخش ساخت و ساز
دوستی دارم که به گفته خودش بیش از ۵۰۰ ساعت بازی Fallout 4 را تجربه کرده و بارها این اثر را به اتمام رسانده است. یکی از چیزهای جالبی که همیشه به من می‌گفت، این بود که شاید حداقل ۱۰۰ ساعت از زمان کلی تجربه‌اش، صرف بخش ساخت و ساز پایگاه و پناهگاه، دیوارکشی، برق‌کشی و موارد اینچنینی شده و در کنار صرف وقتی عظیم در بخش ساخت و ساز، ساعت‌ها به Crafting و ارتقای سلاح‌ها و موارد مختلف پرداخته است. خصوصا اگر مثل من به نقش‌آفرینی‌های کلاسیک و بزرگ علاقه داشته باشید، قطعا بین ماجراجویی‌ها و مراحل مختلفی که تجربه می‌کنید، به پایگاه خود برگشته و زمان زیادی را صرف ساخت سلاح یا زره ایده‌آل، ارتقای وسایل خود و ساخت و آزمایش بهترین ابزار و امکانات موجود می‌کنید و یا ساعت‌ها در منوی فروشگاه‌های بازی غرق شده و با دقت و وسواس خاص، تک تک موارد را بررسی می‌کنید! این از آن مواردی است که گیمرهای واقعی کاملاً آن را درک می‌کنند.
۳- ساعت‌ها تلاش و زحمت برای کسب یک سلاح، آیتم و یا زره خاص
دلایل و انگیزه‌‌های زیادی وجود دارند که چرا مخاطبان یک بازی ویدیویی، اصطلاحا به Grind می‌پردازند و ساعت‌ها وقت صرف قوی یا ثروتمند شدن می‌کنند. در این بین، یکی از اهداف Grind می‌تواند به دست آوردن آیتم یا سلاحی بسیار خاص باشد که فکر و ذهن مخاطب را درگیر کرده تا تمام تلاشش را به کار گیرد و به هدف خود یعنی کسب آن آیتم برسد. یکی از لذت‌هایی که در دنیای بازی‌های ویدیویی وجود دارد، همین تلاش و Grind در جهت کسب آیتم مورد نظر است. حال این آیتم می‌تواند ست زره مخصوص The Witcher باشد یا پتک ثور در بازی Assassin’s Creed Valhalla یا وسیله نقلیه Oppressor در بازی GTA Online یا ده‌ها مثال دیگری که در آثار و فرنچایز‌های مختلف، با آن‌ها برخورد داشته‌اید. در نگاه گیمرهای معمولی، این فعالیت‌ها هدر دادن زمان در نظر گرفته می‌شود اما گیمرهای هاردکور، از تلاش و Grind برای به دست آوردن آیتم مورد نظر خود لذت می‌برند و با دستیابی به آن، یک حس فوق‌العاده ناب را تجربه می‌کنند.
۴- استفاده از Auto Save و Auto Load برای آزمایش و بررسی وقایع مختلف!
خیلی خوب به خاطر دارم هنگام تجربه‌ی آثاری مثل Skyrim یا Dishonored، مدام سیو می‌کردم تا تمام احتمالات دنیای بازی را تجربه کنم. از کیف قاپی یا کشتن یک NPC بدبخت گرفته تا وارد شدن به مناطق ممنوعه و یا انتخاب دیالوگ‌های ریسکی و خطرناک! این یکی از لذت‌بخش‌ترین کارهایی است که می‌توانید در بازی‌های ویدیویی انجام دهید و با استفاده از امکاناتی که بازی در اختیار شما قرار داده و همچنین قوه تخیل خودتان، می‌توانید سناریو‌های مختلفی را پیش برده و پیاده‌سازی کنید. صد البته انجام مکرر این کار، ممکن است این خیال را در شما ایجاد کند که یک سیو به موقع، می‌تواند مشکلات و تصمیمات اشتباه را برطرف سازد، اما متاسفانه در دنیای واقعی این امکان وجود ندارد و عواقب تک تک جملات و اعمال ما، غیرقابل پیش‌بینی یا تغییر است.
۵- مطالعه و تماشای ویدیوها و خواندن تئوری‌های مختلف در مورد آثار مورد علاقه!
به شخصه یکی از اولین کارهایی که بعد از اتمام یک بازی انجام می‌دهم، رفتن به شبکه‌های مجازی مختلف و بررسی نظرات دیگر مخاطبان است تا ببینم چه اندازه نظرات مشابه‌ای با من داشتند و یا چه مواردی برای آن‌ها مهم‌تر بوده است. در این بین، یک فعالیت اعتیادآور وجود دارد که فقط و فقط عاشقان دنیای بازی‌های ویدیویی جذابیت و لذت آن را کامل درک می‌کنند و آن نیز تحقیق، مطالعه و پژوهش در مورد شخصیت‌ها، داستان‌ها، تئوری‌ها و موارد اینچنینی است. به شخصه مطمئنم که حداقل بیست تا سی ساعت محتوای مختلف فقط در مورد اثری مثل Bloodborne خوانده یا تماشا کرده‌ام و خود را در دل تئوری‌ها، داستان‌ها و اطلاعات مختلف بازی غرق کرده‌ام. برخی از ما گیمرها، نه تنها زمان زیادی صرف تجربه یک بازی ویدیویی می‌کنیم، بلکه در ادامه ساعت‌ها به تحقیق یا بررسی بیشتر و عمیق‌تر این آثار نیز می‌پردازیم و حال اگر این بازی دارای راز و رمز‌های فراوان (مثل آثار میازاکی) و یا دنیاسازی عظیم و گسترده باشد (مثل سری Elder Scrolls)، تحقیق و کسب اطلاعات بیشتر و پی بردن به راز و رمز‌ها، لذتی بی‌نظیر به همراه خواهد داشت که می‌تواند فوق‌العاده اعتیادآور باشد!
۶- وقت گذراندن در بخش Photo Mode
یکی از جذاب‌ترین ویژگی‌های آثار مدرن، حالت Photo Mode است که امکان ثبت و ادیت تصاویر از محیط بازی را به ما مخاطبان می‌دهد تا لحظات و قاب‌های ماندگاری در طی ماجراجویی‌های خود ثبت کنیم. مهم نیست گلزار‌های رنگارنگ Ghost of Tsushima است یا طبیعت بکر Horizon Forbidden West، مکان‌های زیادی برای لذت بردن و مناظر زیادی برای ثبت کردن وجود دارند. Photo Mode می‌تواند به مخاطبان کمک کند تا لحظات جادویی تجربه‌ی خود را ثبت کرده و با دیگران به اشتراک بگذارند.
۷- تماشای چندین و چند باره‌ی تریلر‌ها برای هایپ شدن!
به خاطر دارم که هنگام معرفی Watch Dogs، فوق‌العاده هیجان زده بودم و بعد از انتشار تریلر معرفی این اثر، بارها و بارها به تماشای دوباره این تریلر می‌پرداختم و هیجان و هایپ بیشتری در خود خود ایجاد کرده و برای تجربه این اثر روزشماری می‌کردم. از طرف دیگر، قطعا شما نیز مشتاقانه برای تجربه آثار مختلف روزشماری کرده و می‌کنید و در این بین یکی از راه‌های برطرف کردن عطش تجربه، تماشای تریلر‌های مختلف آن اثر است که برای لحظاتی هم که شده، ما را به دنیای بازی برده و در رویا غرق می‌سازد.
۸- گرفتن تروفی/اچیومنت و صد در صد کردن بازی
سال‌ها پیش، آنچنان علاقه یا شوقی نسبت به کسب تروفی یا اچیومنت نداشتم و کوچک‌ترین اهمیتی به آن نمی‌دادم. اما از شروع نسل نهم، به طور آزمایشی شروع به کسب تروفی پلاتینیوم کردم و همان طور که برخی افراد می‌گویند، به طور تفریحی شروع کردم اما به سرعت گرفتار شدم! این چیزی است که گیمرهایی که به کسب تروفی و اچیومنت علاقه دارند آن را به خوبی درک می‌کنند. کسب تمام تروفی‌ها، یک حس رضایت و کمال را به مخاطب می‌دهد و این احساس را ایجاد می‌کند که تجربه‌ای کامل از آن اثر اتفاق افتاده است.
از طرف دیگر، تجربه‌ی تمام محتوای یک بازی و صد درصد کردن آن نیز یکی دیگر از فعالیت‌ها و لذت‌هایی است که هر کسی نمی‌تواند آن را درک کرده و یا تجربه کند. خصوصا اگر آن عنوان باکیفیت باشد و کاملا شما را در دنیای خود غرق کند. البته نباید نادیده گرفت که عدد صد، یک حس کمال و موفقیتی خاصی نیز در دل خود جای داده است!
