
راهنماتو- زندگی هیچ ارزشی ندارد، اما هیچ چیز ارزشمندتر از زندگی نیست؛ این جملهای است که شمس لنگرودی در یکی از مصاحبههایش گفته بود و شاید بتوان انعکاس این تفکر را در شعر حکایت زندگی او نیز ردیابی کرد.
به گزارش راهنماتو، در نگاه لنگرودی، حکایت زندگی نه تنها با لحظات شیرین و دلپذیر بلکه با دشواریها و موانع آن نیز گره خورده است. زندگی همانند دریا، سرشار از آرامش و طوفان است. گاهی از شادمانی و موفقیت لذت میبریم، گاهی در تاریکی و ناامیدی فرو میرویم، اما همیشه میتوانیم از آن تاریکی بیرون بیاییم و به نور و امید دست یابیم.
این روند رفت و برگشت میان دریای آرامش و طوفان، نمایانگر روند طبیعی زندگی است، جایی که به رغم تمامی چالشها و سختیها، همیشه امید و قدرت برای بازگشت به سطح وجود دارد. با این وصف او از کدام دریچه به حکایت زندگی مینگرد؟ آیا او پیرو گاندی است یا اندیشه اگزیستانسیالیستیش به ژان پل سارتر برمیگردد؟ شاید هم حافظ سر لوحه زندگی اوست که در مصائب زندگی سخن میگوید و از آنها عبور میکند؛ بر خلاف برخی دیگر از شاعران که به رویاهای بیپایان میپردازند.
احتمالا با شعری که از او در ادامه میخوانیم انعکاس نگاه او به زندگی را درخواهیم یافت؛ شعری از او که با نام «آرام باش عزیز من» یا «حکایت دریاست زندگی» شناخته میشود. اما برای واکاوی بیشتر به بطن تفکرش نسبت به چالشهای زندگی وارد خواهیم شد.
بیشتر بخوانید: ارزان ترین ماشین لباسشویی ۷ کیلویی بازار چند؟ ( اردیبهشت ۱۴۰۴)
بیشتر بخوانید: زیباترین اشعار فارسی؛ چشم انتظارترین شعر هوشنگ ابتهاج
شعر آرام باش عزیز من از شمس لنگرودی
آرام باش عزیز من
آرام باش.
حکایت دریاست زندگی،
گاهی درخشش آفتاب،
برق و بوی نمک،
ترشح شادمانی،
گاهی هم فرو میرویم،
چشمهایمان را میبندیم،
همه جا تاریکی است.
آرام باش عزیز من
آرام باش
دوباره سر از آب بیرون میآوریم
و تلالو آفتاب را میبینیم
زیر بوتهای از برف
که این دفعه
درست از جایی که تو دوست داری طالع می شود.
شمس لنگرودی پیرو تفکر کیست؟
تفکر شمس لنگرودی بهطور قابلتوجهی تحت تأثیر اندیشههای گاندی و ژان پل سارتر قرار دارد. از دیدگاه لنگرودی، گاندی با گفتهی خود «خوشبختی یعنی آرامش خاطر» به او آموخت که خوشبختی نه صرفاً در دنیای بیرونی بلکه در درون ذهن و روح انسانها نهفته است. او معتقد است که آرامش و رضایت واقعی در زندگی بستگی به تغییر نگرش و ذهنیت فرد دارد، نه به عواملی بیرونی. از سوی دیگر، تأثیرات اندیشههای سارتر در لنگرودی به شکلی برجسته مشاهده میشود.
او در مصاحبهای با ایسنا به جملات سارتر «آنطوری زندگی خواهید کرد که فکر میکنید» اشاره کرده و به این نتیجه رسیده که ذهن انسان قدرت شکلدهی به واقعیتها را دارد. از این رو، لنگرودی به فردیت و انتخابهای شخصی باور دارد و بر این عقیده است که تصمیمات و نگرشهای ما زندگیمان را میسازد. در کنار این تأثیرات، شمس لنگرودی بهطور خاص از حافظ نیز تأثیر پذیرفته است. حافظ که در شعرهایش از مواجهه با سختیها و مصائب زندگی سخن میگوید، بهطور همزمان به امید و زیبایی آینده نیز اشاره دارد.
این رویکرد حافظ به زندگی که در عین پذیرش درد و رنج، به نیکوییها و زیباییها توجه میکند، تأثیر زیادی بر لنگرودی گذاشته است. شمس لنگرودی در شعر خود با عنوان «آرام باش عزیز من» تصویری از زندگی ارائه میدهد که در آن نوسانات و تضادهای طبیعی وجود دارد. او زندگی را به دریا تشبیه میکند که گاهی درخشش آفتاب و شادمانی را تجربه میکنیم و گاهی به عمق تاریکی فرو میرویم.
این مفهوم بهنوعی تکمیلکننده نگرش او به زندگی است که در آن پذیرش سختیها و خوشیها ضروری است. لنگرودی با اشاره به تلالو آفتاب بعد از عبور از تاریکیها، نشان میدهد که در زندگی همیشه امید وجود دارد و از دل مشکلات، روشناییها پدیدار میشوند. این نگرش به زندگی همچنان به فلسفهی حافظ نیز نزدیک است، جایی که حافظ به رغم پذیرش مصائب زندگی، به امید و آرامش در آینده ایمان دارد. شمس لنگرودی با پیوند دادن این سه اندیشه، به ما یادآوری میکند که زندگی را با تمامی چالشها و زیباییهایش باید پذیرفت و برای رسیدن به آرامش، باید در درون خود جستوجو کرد.