راهنماتو- در سراسر جهان اسطورهها و افسانههای متفاوتی از خدا-فیل گانش تا خدایان جگوار در فرهنگ مایا تا انواع مختلفی از فرشتگان، گابلینها و هیبتهای پری-شکل وجود دارد که اسامی متفاوت اما مؤلفههای مشترکی دارند.
به گزارش راهنماتو، هر فرهنگی چیزی منحصربهفرد برای عرضه دارد، در عینِ حال آنقدر تعداد مفاهیم همراستا ـاگر نگوییم مشابه ـ در این فرهنگها زیاد است که ما را از این لحاظ به شگفتی وا میدارد که چطور میشود فرهنگهای دور از هم که هیچ تماسی با هم نداشتهاند تا این حد دارای مفاهیم و اسطورههای همخوان هستند.
با راهنماتو همراه باشید تا برخی از این مفاهیم اسطورهای مشترک را با هم مرور کنیم:
1.همه چیز از دل تاریکی بیرون آمد
جهان چگونه خلق شد؟ چطور ما به وجود آمدیم؟ چرا زندهایم؟ چیزها چطور آغاز شدند و به وجود آمدند؟ این پرسشها برای انسانهای اولیه، پرسشهایی عادی برای کنجکاوی بودند.
در مورد خلقت یک اسطوره مشترک وجود دارد که در فرهنگ مصر، هندوییسم و چین و بسیاری جاهای دیگر تکرار شده است. این فرهنگها باور داشتهاند که جهان از یک گودال قیرگون به وجود آمده است. در انجیل یهودیان نوشته شده: «از هیچ آغاز شد و خدا گفت بگذار نور باشد و [آن نور] جهان و زمین و ...را به وجود آورد.»
تصویری از «افعی رنگین کمان» روی صخره ای در استرالیا که به بومیان استرالیایی تعلق دارد
در چین باستان باور داشتند که پانگو، ربالنوعی اولیه که پشمالو و شاخدار بود، جهان، زمین و آسمانها را در یک دوره 18000ساله خلق کرده است. در هر خلقتی موجوداتی انسان-شکل یا حیوانی وجود دارند که اغلب قادر به تکلم و تغییرشکل هستند و قوانین فیزیک و واقعیت را دور میزنند، مثل مار سخنگو و سیب باغ عدن.
اسطورههای بومیان استرالیایی این دوره را «دوره رویا/خواب» مینامند و باور دارند که مار افعی رنگینکمان خالق جهان بوده است. در اسطورههای سرخپوستان آمریکای شمالی [Ojibwe]، یک جوجهتیغی شاخههای تیغداری را روی پشتش میگذارد تا خرس نتواند او را بخورد، و در آینده همه فرزندان او با تیغ به دنیا میآیند.
اسطورههای خلقت دورانی را بازنمایی میکنند که در آن قوانین فیزیک بسیار «سیال» بودند و میشد از حصار زمان و فضا به راحتی عبور کرد. این اسطورهها بسیار فراواقعی هستند.
2.جنگ در میان خدایان، جاییکه یک گروه دیگری را شکست میدهد
اغلب در اسطورههای جهان گروهی از خدایان جوانتر و خلاقتر هستند که طبقهای از خدایان قدیمیتر را شکست میدهند که بعدا عناصر اولیهای مانند زمان-فضا و هرجومرج را بازنمایی میکنند. یونانیان باستان باور داشتند که خدایان تایتانها را ساقط کردند. کرونوس خدای نسل بعدی خدایان شامل زئوس بود که با کودتا به خدایی رسید.
در اسطوره ودایی هندو خدایان آسور در مقابل خدایان دِوا قرار میگیرند و آسورها برنده میشوند. در اسطورههای نورس [اسکاندیناوی]، خدای ایسر در مقابل خدای وانیر قرار میگیرد و اودین و برادرانش وانیر را شکست میدهند تا حکومت بر جهان را در دست بگیرند.
خدای میترا در حال کشتن گاوی نر در میتراییوم در روم
در میان خدایان سلت، توآتا دِ دانان بر فوموریانها پیروز میشود.
این مضمونی دائماً تکرارشونده در سراسر جهان است. مردمان باستان باور داشتند که همواره چیزهای قدیمی با چیزهای جدید جایگزین میشوند و شما باید تجدد و پیشرفت را بپذیرید وگرنه با چیزی نوآورانهتر جایگزین خواهید شد.
در انجیل نیز به نحوی دیگر به نبرد در بهشت اشاره شده که در آن خدا پیروز میشود و شیطان و «فرشتگان سقوطکرده» نمیتوانند او را شکست دهند بلکه اوست که آنها را از بهشت میراند و اخراج میکند.
3.نخستین انسان
یکی از مضامین پرتکرار در اسطورههای جهانی خدایانی هستند که نخستین زن و مرد را خلق کردند. آنها اغلب ترکهای دارند و همه انسانها از آنها نشأت گرفتهاند. شاید برایمان سوال باشد که چرا خدایان همان ابتدا همه را یکباره خلق نکردهاند. چرا همیشه باید یک جفت اصلی و واحد باشند که بقیه از آنها به وجود بیایند؟
انسان های نخستین چینی
در بسیاری از کتب دینی به آدم و حوا، در اسطورههای چینی به فو شی و نو وا و در اسطوره هندو به مانو و شاتاروپا اشاره شده است. این زوجهای نخستین میتوانستند مستقیم با خدا صحبت کنند و در همان دوران خلقتی که قوانین علم مانند قوانین زندگی امروزی ما نبودند، میتوانستند با خدا مکالمه کنند. مثلا در باغ عدن ماری سخنگو وجود دارد و سیبی که دانش عظیمی را در اختیار آدم قرار میدهد.
4.اسطوره سیل
اسطوه سیل یکی از مضامین رایج در عالم اسطورههاست که بر اساس آن خدایان سیلی عظیم نازل و جهان را تخریب میکنند و این سیل اغلب تنبیه یا وسیلهای برای پاکسازی جهان است. این سیل مثل «بازیایی» مجدد جهان یا «شروعی مجدد» است که بعد از سقوطهای مکرر بشر رخ میدهد تا جهانی تازه را خلق کند.
در اسطوره «پیدایش» در انجیل یهودی، خدا تصمیم میگیرد به دلیل ذات گناهکار آدم سیلی عظیم بر زمین نازل کند. اسطوره کشتی نوح نیز اسطورهای جهانی است که طی آن نوح یک جفت از هر حیوانی را با خود به کشتی بزرگی منتقل میکند. نسل بعدیای که بعد از سیل روی زمین قدم میگذراند، از نسل این جفتها هستند.
نقاشی قرن نوزدهمی سیل بزرگ که توسط لسر یوری از روی توصیفات انجیل ترسیم شده است.
در اسطوره هندوی مانو، در حماسه گیلگمش، در داستانهای سیل در بینالنهرین، در داستان دوکالیون در اسطورههای یونانی و ....کشتی نوح با اسامی دیگری تکرار شده است.
در اسطوره مصر باستان، خدای خورشید به نام «را» سیلی از خون نازل میکند که در جشنوارهای با شراب انگور جشن گرفته میشد.
نوح و دکالیون آدمهای یکسانی نبودند، با اینحال به آغازگران نسلی از انسانهایی تبدیل شدند که از پاکسازی جهان نجات پیدا کردند و بعد از آن رشد و نو کردند، به عبارت دیگر، این آدمها جدیدترین اجداد بشریت محسوب میشوند.
بومیان استرالیا نیز اسطورههای زیادی دارند و 300نسل از آنها میتوانند وفادارانه داستانهایی را تعریف کنند که به ندرت در طی نسلها تغییری کرده و اکنون مطالعات علمی نیز آنها را ثابت کردهاند.
توانایی این قبایل برای بیان داستانهایی کاملا مشابه با وجودِ فاصله فیزیکی بسیار و بیارتباطی آنها با هم چیزی فراتر از رویدادی شگفتانگیز است. برخی از این قبایل اسطورههایی درباره قلل مرتفع کوههایی دارند که در هنگام سیل عظیم به آن پناه بردهاند و حتی اکنون کوه دقیق را نیز جانمایی کردهاند که نشاندهنده دقت بالای این سنتهای شفاهی است.
پیدا کردن فسیل ماهی در زمینهای خشک امروزی، از ویومینگ تا نزدیکی قله اورست، نشانههای علمیای هستند که این اسطورهها را تأیید میکنند.
5.کوه مقدس
در اسطورههای جهانی کوهی وجود دارد که از همه کوهها بلندتر و مقدسترین مکان جهان است. این کوه جایی است که خدایان و یا چیزی مقدس در آن زندگی میکند.
این اسطوره احتمالا ناشی از «شیفتگی انسان به چیزی بسیار مرتفع و در بالا» است و با این فرض مطرح میشود که کوه نسبت به ما به بهشت نزدیکتر است.
کوه المپ در یونان باستان محل استقرار معبد پانتئون است. کوه کایلاش در داستانهای هندو محل استقرار شیوا است. کوه فوجی در ژاپن نقش مهمی مشابه با کوه الورو در استرالیا ایفا میکند. کوه کوروآگ پاتریک در ایرلند جایی است که کاتولیکها سنت پاتریک، یکی از قدیسان ایرلند، را زیارت میکنند.
کوه مقدس سنت پاتریک در ایرلند
در کنیا همه قبایل کوهی مقدس از قله مرو، کلیمانجارو، کوئیتو یا جزیره امفانگانو را دارند. در سریلانکا، قله آدم (که محلیها آن را سری پادا مینامند) وجود دارد که برای 4مذهب متفاوت مقدس بوده و احتمالا آن را به مقدسترین کوه جهان در تاریخ تبدیل میکند. سنگنگارهای روی این کوه وجود دارد که شبیه به ردپایی روی صخره است که یا ردپای شیوا، یا بودا یا سنت توماس یا آدم است که آن را برای چهار مذهب این کشور شامل هندوییسم، بوداییسم، مسیحیت و اسلام مقدس کرده است.
تعجبی ندارد که بسیاری از امکان مقدس و زیارتی روی کوهها قرار دارند. اگر در تاریخ جستجو کنید، خواهید دید که بسیاری از قلل بخشی اساسی از مذاهب جهان را تشکیل میدادند.
6.اژدهایان جهان اسطورهها
در بسیاری از اسطورههای جهانی با اژدهایان مواجه میشویم: آنها ویژگیهای همه شکارچیان نخستی شامل گربههای بزرگ، مارها و پرندگان شکاری را در ترکیب با هم داشتند. علاوه بر آن، اژدهایان بسیار بزرگتر از این حیوانات تشکیلدهندهشان بودند و نفسشان آتش داشت که باعث میشد انسانها همزمان هم بترسند و هم به آنها احترام بگذارند.
اژدهای باستانی آزتک
بسیاری از فرهنگها به این مخلوق باور دارند و انواعی از آن از اروپا گرفته تا چین تا اسطورههای فرهنگ آزتک در قاره آمریکا مشاهده میشود. حتی در نیوزیلند نیز یک اژدهای اسطورهای یا هیبتی به نام تانیوها وجود دارد اما چون مردمان این منطقه هرگز با گربههای بزرگ برخورد نداشتهاند، اژدهای آنها ترکیبی از کوسه، سمندر، مار و پرندگان شکاری است. ازآنجایی که نیوزیلند کشوری آبی محسوب میشود، این اژدها در بسیاری از افسانههای آن آبزی است.
سخن آخر
دفعه بعدی که اسطورهای در میراث فرهنگی خودتان مشاهده کردید یا فیلمی درباره دوران باستان با عناصر دخیل فرهنگی مشاهده کردید، این فکر دوباره به سرتان میزند که چطور ممکن است داستانهایی متفاوت در طی هزاران سال از تاریخ بشر تا این حد اسطورههای موازی داشته باشند؟