دانشمندان: هر چه میانگین‌تر باشید، زیباتر هستید؛ قرینگی زیبایی را افزایش نمی‌دهد

هر چه چهره فرد از میانگین افراد جامعه فاصله داشته باشد، از میزان جذابیت آن در نظر بیننده کاسته می‌شود.

شناسه خبر: ۳۹۵۶۸۹
دانشمندان: هر چه میانگین‌تر باشید، زیباتر هستید؛ قرینگی زیبایی را افزایش نمی‌دهد

راهنماتو- مطالعه‌ای که 1500چهره از 10جمعیت متفاوت در سراسر جهان را بررسی کرده کشف کرده که چهره‌هایی با نسبت‌های منحصربه‌فرد چهره، کم‌ترین میزان از جذابیت را در نظر دیگران داشته است.

به گزارش راهنماتو، مشاهده شد که مردان چهره‌های زنانه‌تر را در زنان جذاب‌تر می‌دانند، درحالیکه میزان مردانگی چهره مردان در ادراک زنان از میزان جذابیت مردان یا اثری ندارد یا کم‌ترین تأثیر را دارد.

این مطالعه همچنین دریافت که به طور کلی نمی‌توان گفت هر چه چهره قرینه‌تر باشد جذاب‌تر است و این بستگی به میانگین زیبایی در یک جمعیت خاص دارد. نتایج این پژوهش در نشریه فرگشت و رفتار انسان منتشر شده است.

زیبایی چهره از منظر فرگشتی نشانه‌ای از سلامت، باروری و ژن‌های خوب است. ویژگی‌های چهره، مثل قرینگی، پوست شفاف و نسبت‌های اعضای چهره، به گمان نشانه‌های ژنتیکی سلامتی و تناسب‌ اندام هستند که نرهای بالقوه را در ارزیابی‌های ناخودآگاه‌شان هدایت می‌کنند.

بر اساس نظریه‌پردازی‌‌ها این ترجیحات زیبایی تکاملی هستند زیرا به اجداد ما کمک می‌کردند شرکایی را انتخاب کنند که احتمال به دنیا آوردن فرزندان سالم‌تر در آن‌ها بالاتر بود، بنابراین امکان بقا و بازتولید ژن‌های آن‌ها نیز بیش‌تر می‌شد.

d

اهمیت دادن به زیبایی چهره عمیقا در روان‌شناسی انسان‌ها تنیده شده است. زیبایی چهره روی تعاملات اجتماعی در جهان مدرن نیز تأثیرات قوی دارد.

هم مطالعات تحقیقاتی و هم تجربه‌های روزمره نشان می‌دهند که افرادی با چهره‌های زیباتر جفت‌های‌شان را ساده‌تر جذب می‌کنند. این ویژگی‌ها همچنین در رسیدن افراد به جایگاه‌های اقتصادی و اجتماعی بهتر نیز دخیل هستند.

با‌این‌حال، بسیاری از تحقیقات پیشین که بروی جذابیت چهره انجام شده بودند، صرفا روی افراد اروپایی که از جوامع توسعه‌یافته و مدرن آمده بودند، متمرکز بودند.

کارل کلیزنر و همکارانش هدف از تحقیق‌شان را بررسی عوامل اثرگذار روی جذابیت‌های چهره در طیف متنوعی از چهره‌ها در جمعیت‌های سراسر جهان تعیین کردند.

آن‌ها روی جذابیت‌های چهره (مثلا میزان انحراف تناسب چهره از میانگین جمعیت مدنظر)، قرینگی و ویژگی‌های عمومی چهره وابسته به جنسیت (اینکه یک چهره از نظر افرادی از همان جنسیت تا چه اندازه مرسوم و معمول بود) تمرکز کردند.

آن‌ها برای تحقیق‌شان از مجموعا 1550 عکس چهره از 10 کشور متفاوت استفاده کردند. چهره‌ها از کشورهای برزیل، انگلستان، کامرون، چک، کلمبیا، نامیبیا، رومانی، ترکیه، هند و ویتنام بودند. جذابیت چهره‌های افراد توسط افرادی با جنسیت متفاوت از همان فرهنگ سنجیده می‌شد.

همه چهره‌ها با استفاده از دوربین دیجیتال ثبت شدند و مدل‌ها همه با یک نسبت از دوبین فاصله داشتند و از آن‌ها درخواست شد که مستقیم به دوربین نگاه کنند و از خم کردن سر به صورت افقی یا عمودی اجتناب کنند.

محققان به صورت دستی 72 علامت مشخصه را برای هر یک از تصاویر چهره‌ها اعمال کردند و از آن‌ها برای ارزیابی تقارن، میانگین بودن/متمایز بودن این چهره‌ها و دارا بودن ویژگی‌های معمول زیبایی از منظر جنسیت استفاده کردند.

نتایج نشان داد که قرینگی یک چهره عامل مهمی در زیبایی نبود (در مقایسه با سایر عوامل). این یافته‌ها دیدگاه‌های پیشین را که می‌گفتند میزان قرینگی چهره جزو مولفه‌های اصلی جذابیت است به چالش می‌کشد.

به عبارت دیگر، این متمایز بودگی، یا میزانی که نسبت‌های چهره یک فرد از میانگین درون یک جمعیت فاصله دارد است، که روی میزان ادراک از زیبایی اثر می‌گذارد. هر چه چهره فرد از میانگین افراد جامعه فاصله داشته باشد، از میزان جذابیت آن در نظر بیننده کاسته می‌شود. به بیان دیگر، هرچه چهره‌ها به میانگین نزدیک‌تر بودند (معمولی‌تر بودند) از نظر عموم جذاب‌تر تلقی می‌شدند.

محققان خاطرنشان کردند که « درست است که غیرقرینگی متمایزبودن را افزایش می‌دهد، اما این میزان تمایز چهره از میانگین جمعیت بود که به عنوان عامل اصلی و مستقیم پیش‌بینی‌کننده میزان جذابیت چهره شناخته شد.» محققان توضیح دادند که تقریبا ایجاد یک چهره غیرقرینه بدون آنکه آن را متمایز کنید، غیرممکن است اما عکس این فرایند تقریبا آسان است.

این مطالعه همچنین نشان داد که چهره‌های زنانه که ویژگی‌های منسوب به زنانگی در آن‌ها بیش‌تر نمایش داده می‌شود، یا به عبارتی زن‌تر تلقی می‌شوند، به طور فراگیر به عنوان چهره‌هایی جذاب‌تر ادراک می‌شوند. اما افزایش میزان مردانگی در چهره‌های مردان تأثیری بر میزان جذابیت آن‌ها از نظر زنان نداشت. به طور کلی، زنان از مردان جذاب‌تر تلقی شدند. افرادی که توده بدنی پایین‌تری داشتند (باریک‌تر‌ها) جذاب‌تر تلقی شدند و فقط زنان اهل نامیبیا بودند که از نظرشان مردانی با توده بدنی بیش‌تر خواستنی‌تر بودند.

نویسندگان از این مطالعه دو نتیجه‌گیری استنباط کردند:

نخست، ترجیحات معمول چهره، قرینگی و ویژگی‌هایِ عمومی‌ای که در یک جنسیت به عنوان زیبایی در نظر گرفته می‌شوند، در گستره جغرافیایی و جمعیت‌هایی با فرهنگ‌های متفاوت، یکسان نبود. دوم، جذابیت چهره قویا به واسطه دو ویژگی ظاهری قابل پیش‌بینی بود. به صورت منفی با میزان متمایزبودگی (در نقطه مقابل میانگین‌بودگی) و به طور مثبت با ریخت‌شناسی زنانگی.»

«در کمال تعجب و و شگفتی، مشخص شد که قرینگی چهره تأثیر شدیدی روی ادراک از زیبایی نداشت. نتایج ما به وضوح نشان می‌دهند که فاصله افراد از میانگین جمعیت و دارا بودن ویژگی‌های ریخت‌شناسی منسوب به زنانگی به صورت فراگیر و جهانی در ادراک از زیبایی اثر دارد.»

این مطالعه خدمتی مهم در فهم عوامل اثرگذار روی ادراک از زیبایی چهره ایفا می‌کند. با وجود این، باید خاطرنشان کرد که نویسندگان این مطالعه در گزارش‌شان مشخص نکردند که ارزیابان زیبایی که معیارهای زیبایی را تعیین کردند چه کسانی بودند و بر اساس چه دستور‌العمل‌هایی ارزیابی‌های‌شان را عرضه کردند. به همین علت، جزییات فرایند ارزیابی زیبایی چهره برای مخاطبان این تحقیق هنوز مبهم است.

نظرات
پربازدیدترین خبرها