راهنماتو- چهل و سه هزار سال قبل، اجداد ما موسیقی میساختند. این را میدانیم چون دانشمندان فلوتهای ماقبل تاریخی از استخوان و عاج را در داخل رشته کوههایی در جنوب غربی آلمان پیدا کردند.
به گزارش راهنماتو، این اکتشاف به وضوح نشان میدهد که انسانها حداقل دههزار سال قبل با ریتم و ملودی تکامل پیدا کردند (متأسفانه، انسانشناسان هرگز نمیتوانند شواهدی از آواز خواندن پیدا کنند زیرا صدا فسیل نمیشود.)
این حقیقت که موسیقی برای مدت طولانی همراه ما بوده است توضیح میدهد که چرا روی ما ـ به لحاظ جسمی و ذهنی ـ اثر عمیقی گذاشته است. به نظر می رسد که ما انسانها برای حس کردن موسیقی تکامل یافتهایم.
حتی نوزادان نیز با شنیدن موسیقی به اصطلاح «شش و هشت» سرشان را تکان میدهند و پایکوبی میکنند. دانشمندان با استفاده از تصاویر اف.ام.آر.آی به این نتیجه رسیدهاند که موسیقی مناطق حسی-حرکتی مغز ما را فعال میکند. علاوه بر آن، موسیقی ضربان قلب، رسانایی پوست، تنفس و دمای بدن را تغییر میدهد. موسیقی همچنین سطح هورمونهایی مثل کورتیزول، اکسیتوسین و پرولاکتین را تنظیم میکند.
بنابراین، بله، شواهد علمی بیشمار نشان میدهند که انسانها واقعا موسیقی را حس میکنند اما آیا همه آدمها در جهان موسیقی را یکسان حس میکنند؟ آیا اگر افراد از فرهنگهای متفاوت به موسیقی یکسانی گوش کنند واکنش فیزیکیشان به آن یکسان است؟ به اصطلاح آیا بدنها در مواجهه با موسیقی یکسان، یکسان تکان میخورد؟
حس موسیقی
این موضوعی بود که محققان چینی و فنلاندی میخواستند پاسخاش را پیدا کنند. در آزمایشی که اخیرا در نشریه Proceedings of the National Academy of Sciences منتشر شده است، آنها 2000 مشارکتکننده از انگلستان، آمریکا و چین را در معرض بخشهایی از دهها آواز مختلف قرار دادند و از آنها خواستند بگویند این موسیقیها در کدام نقطه از بدنشان حس ایجاد میکرد.
برای این منظور، محققان به هر نفر یک ماکت شبیهسازی شده از بدن انسان را دادند و از آنها خواستند که نواحیای از بدن که با شنیدن موسیقی در آن تغییر فعالیت را احساس میکردند روی ماکت علامت بزنند.
آهنگها به شکلی تصادفی ـ یک آهنگ از 6طبقهبندی ـ از فرهنگهای غربی و چینی انتخاب شده بود. این طبقهبندیها شامل موسیقی خشن، رقص، شاد، غمگین، ترسناک و ملایم بود.
محققان دریافتند که واکنش بدنی مشارکتکنندگان غربی و چینی به این موسیقیها تقریبا مشابه بود.
آنها نوشتند:
«در هر دو فرهنگ، موسیقی شاد و رقصی قسمتهای بازو، پاها و سر را فعال میکرد. در عوض، موسیقی غمگین، ملایم و ترسناک نواحی سر و سینه را فعال میکرد و موسیقی خشن نیز بیشتر تمرکزش روی ناحیه سر بود.»
نتایج حاکی از وجود تجسم احساسات موسیقایی مشابه در فرهنگهای دوردست است و به وجود مولفه زیستی در حسی که به واسطه موسیقی در بدن ایجاد میشود، اشاره میکند.»
علاوهبرآن، نتایج نشان میدهند که انسانها موسیقی را ورای زبان و آشناییشان با آن به طرز مشابهی احساس میکنند. مشارکتکنندگان از هر دو فرهنگ غربی و آسیای شرقی خیلی با دیگر آهنگها آشنا نبودند. با وجود این، بدنهایشان به نشانههای ساختاری و صوتی به طور ویژهای واکنش نشان میداد.
دلیل احساس موسیقی در نقاط مختلف بدن چیست؟
حس موسیقی در قسمت سینه تغییرات ضربان قلب و تنفس را بازتاب میدهد. در ضمن، میل به حرکت دادن بدن بر اساس یک ضربان ثابت میتواند ناشی از این موضوع باشد که مغز در مورد ضربان موسیقایی پیشبینیهایی میکند.
نویسندگان هشدار دادند که آزمایش آنها صرفا دو فرهنگ را بررسی کرده است که یعنی ممکن است فرهنگهای دیگر انسانی که در نقاط دوردست جهان زندگی میکنند به موسیقی واکنشهای متفاوتی نشان دهند.
چندسال قبل، دانشمندان در آزمایشگاه علم و موسیقی دانشگاه دورهام، به کوهستانهای هندوکوش در پاکستان سفر کردند. هدفشان ساده بود: میخواستند انواعی از موسیقیهای متفاوت را برای مردمان قبیلهای پخش کنند و سپس واکنشها و افکارشان را ارزیابی کنند.
این قبیلهها چون همیشه به برق دسترسی نداشتند، ارتباطشان با جهان بیرون در بهترین حالت ضعیف بود. بنابراین این مردمان یا اصلا تجربهای از موسیقی سایر ملل نداشتند یا تجربههای اندکی داشتند. آیا واکنشهای عاطفی آنها با آدمهایی که در جوامع متصل زندگی میکردند، به طرز چشمگیری متفاوت بود؟
محققان شباهتهای گسترده و درعینحال چندین تفاوت ظریف و جذاب را کشف کردند.
آنها کشف کردند درحالیکه موسیقی میتواند فراگیر و جهانی باشد، فرهنگ ـ تا حدی ـ بر واکنشهای عاطفی ما به آن اثر میگذارد.