چیزهایی که مردان و زنان درباره هم نمی‌دانند

اختلاف بین زوجها ناشی از تفاوت هایشان نیست.

شناسه خبر: ۴۰۶۸۶۵
چیزهایی که مردان و زنان درباره هم نمی‌دانند

راهنماتو- در فرهنگ مدرن این عقیده که شباهت برای روابط خوب و تفاوت‌ها بد است، رواج یافته است. زوج‌ها اغلب فکر می‌کنند که مسائل‌شان در رابطه به تفاوت‌هایشان مربوط است. مثلا «من دوست دارم شب‌ها تا دیروقت بیدار بمانم اما او زود می‌خوابد».

به گزارش راهنماتو، اوروم ولس، مشاور خانواده، می‌گوید: «کار کردن با زوج‌هایی که تصور می‌کنند سرگرمی‌ها و عادت‌های متفاوت علت مشکلات رابطه‌شان است، مرا قدری گیج می‌کند. به نظر می‌رسد که این زوج‌ها نمی‌توانند تصور کنند که تفاوت جنسیت خیلی بیش‌تر از تفاوت‌هایی که از آن‌ صحبت می‌کنند، علت مسائل آن‌ها می‌تواند باشد.»

زنان و مردان جهان را به دو شکل متفاوت می‌بینند، متفاوت رفتار و متفاوت احساس می‌کنند. این تفاوت‌ها تا حد زیادی اکتسابی هستند تا ذاتی اما می‌توانند تأثیرات بسیار مهمی داشته باشند.

«اختلاف بین زوج‌ها اغلب ناشی از تفاوت‌هایشان نیست؛ این مسائل بیش‌تر ناشی از آن است که مردان فرض می‌کنند زنان مثل مردان هستند و زنان فرض می‌گیرند که مردان مثل زنان هستند. زوج‌ها اغلب سعی می‌کنند این شکاف جنسیتی را با رعایت و دقت در بیان واژگان یا «رفتار آینه‌ای» با شریک زندگی‌شان، پر کنند.»

اما این استراتژی‌ها اغلب باعث کلافگی و ناامیدی زوج‌ها می‌شود زیرا صرفا سوء‌تفاهم‌های سطحی را حل و فصل می‌کند و اغلب به سوء‌تفاهم‌های عمیقی که ریشه در جنسیت‌های متفاوت دارد، رسیدگی نمی‌کند.»

یکی از مهم‌ترین چیزهایی که زنان درباره مردان درک نمی‌کنند میزان ترس زیادی است که مردان از زنان در رابطه دارند. یکی از مهم‌ترین چیزهایی که مردان درباره زنان درک نمی‌کنند، آن است که اغلب کارهایی که زنان در رابطه انجام می‌دهند انعکاسی از تلاش‌های‌شان برای صمیمی‌تر شدن و احساس پیوند بیش‌تر با آن‌ها است.

به نظر می‌رسد ترس مردان از زنان خلاف غریزه باشد. هر چه باشد، مردان معمولا قدرتمندتر هستند و در موقعیت‌هایی قرار دارند که امتیاز بیش‌تری در مقایسه با موقعیت زنان دارد. بنابراین پرسش این است که مردان از چه چیز زن‌ها می‌ترسند؟ برخی مثال‌ها شامل موارد زیر است:

2

مردان اغلب می‌ترسند تحت سلطه و کنترل یک زن باشند. به همین علت است که بدترین چیزی که یک مرد می‌تواند درباره مرد دیگری بگوید این است که او «تحت سلطه یک زن» است و او را متهم کند به اینکه همسرش او را کنترل می‌کند یا به طور دقیق‌تر، تحت انقیاد نیازش به یک زن است.

مردها اغلب از اینکه به لحاظ عاطفی و احساسی در رابطه بین فردی و جنسی ناکافی باشند، می‌ترسند. مردان اغلب به صورت کلیشه‌ای خود-محور هستند اما در پیمایش‌ها اغلب می‌گویند رضایت شریک زندگی‌شان برایشان بیش‌تر از هر چیزی اهمیت دارد. درواقع برطرف کردن نیاز شریک عاطفی‌شان صرفا انعکاس دست‌ودل‌بازی‌شان نیست بلکه نشانه‌ای از نیاز شدید مردان به کسب اعتبار از طریق رابطه جنسی است. یک عبارت قدیمی می‌گوید: «زنان اول باید عشق مردان را درک کنند تا تن به رابطه صمیمانه بدهند، اما مردان برای آنکه احساس کنند شریک‌شان دوست‌شان دارد، باید ابتدا رابطه صمیمانه را تجربه کنند.»

مردان اغلب از ترک شدن می‌ترسند. مردان خیلی بیش‌تر از زنان در تنش‌های رابطه به لحاظ فیزیولوژیکی آسیب می‌بینند و خیلی بیش‌تر طول می‌کشد تا بهبود پیدا کنند زیرا در اعماق وجودشان اغلب می‌ترسند که شریک عاطفی‌شان ترک‌شان کند. برای همین است که بعد از جدایی، مردان خیلی سریع احساس نیاز می‌کنند تا با یک شریک عاطفی تازه وارد رابطه شوند.

در بسیاری از رابطه‌ها، زنان اغلب از سطح صمیمیت در روابط‌شان ناراضی هستند و اغلب با عقاید خودشان سعی می‌کنند به شریک عاطفی‌شان نزدیک‌تر شوند، مثلا این فکر که «باید وقت بیش‌تری با هم بگذرانیم. یا ای کاش باهام بیش‌تر درد دل می‌کردی و بهم می‌گفتی که توی ذهنت‌ چی می‌گذره.»

مشکل اینجاست که مردان یاد گرفته‌اند که مسئولیت زنان را برعهده داشته باشند، بنابراین هر زمانی که زنی هر نوع ناخرسندی و عدم رضایتی را ابراز می‌کند، مردان اغلب آن را به شکل یک جمله انتقادی می‌شوند، درواقع آن را بیانیه‌ای علیه ناکافی بودن‌شان به عنوان یک مرد می‌شنوند. پس تعجبی ندارد که عقب می‌کشند تا از خودشان محافظت کنند. زنان اغلب عقب کشیدن مردان را به عنوان مدرکی از عدم علاقه آن‌ها به رابطه صمیمانه در نظر می‌گیرند، بنابراین احساسی‌تر می‌شوند و بیش‌تر از قبل به شریک عاطفی می‌چسبند که درنهایت سبب دوری بیش‌تر مردان می‌شود بلکه درنهایت باعث می‌شود که الگوی تنش میان زوج‌ها به سطحی برسد که احساس کنند بیچاره و تنها هستند.

آیا می‌توان این الگو را شکست؟

ولس می‌گوید: «زوج‌ها می‌توانند این الگو را بشکنند و به فهم عمیق‌تر و رضایت‌بخش‌تری از همدیگر برسند. البته اگر دو نفر این را بخواهند.»

برای زنان، درک اینکه شریک زندگی‌شان به دلیل بی‌علاقگی از رابطه عقب‌نشینی نمی‌کند بلکه به این دلیل عقب‌نشینی می‌کند که از اشتباه کردن در برابر او می‌ترسد، می‌تواند منجر به تغییرات عمده‌ای در رابطه شود.

مردان می‌توانند نقش‌شان را با مقاومت در برابر وسوسه عقب‌نشینی و یاد گرفتن بیان احساس‌شان با شریک عاطفی‌شان و صحبت کردن درباره مسائل‌شان با او ایفا کنند. مردان برای آنکه از عقب‌کشیدن به عنوان واکنش دفاعی استفاده نکنند باید یاد بگیرند که با کشمکش‌ها و تعارضات رابطه احساس راحتی کنند و یاد بگیرند که تعارض را فرصتی برای پیوند و ارتباط ببینند به جای آنکه آن را تهدید تفسیر کنند. اگر چنین شود ترس از تعارض دیگر ترس از طرد شدن و نهایتا عقب‌کشیدن در رابطه را فعال نمی‌کند.

نظرات
پربازدیدترین خبرها