روان‌پریشی و قدرت‌طلبی: چرا تسلط بر دیگران جذاب است؟

قدرت همیشه یکی از محرک‌های اصلی انسان‌ها بوده است، اما چرا برخی افراد وسواس خاصی روی دستیابی به آن دارند، در حالی که برخی دیگر ترجیح می‌دهند برای کمک به دیگران تلاش کنند؟ آیا عطش قدرت ناشی از ناامنی درونی است، یا صرفاً میل به تسلط بر دیگران؟

شناسه خبر: ۴۴۱۰۱۲
روان‌پریشی و قدرت‌طلبی: چرا تسلط بر دیگران جذاب است؟

راهنماتو- تحقیقات جدید به یک پرسش قدیمی درباره ارتباط بین روان‌پریشی و قدرت پاسخ می‌دهد. برای کسانی که علاقه‌ای به قدرت ندارند، مشاهده افرادی که برای به دست آوردن آن تلاش می‌کنند، می‌تواند گیج‌کننده باشد.

به گزارش راهنماتو، ممکن است از خود بپرسید که چه اهمیتی دارد کسی بتواند دیگران را تحت فرمان خود درآورد، اگر خودش بتواند کارهایش را به‌درستی پیش ببرد؟ آیا این افراد قدرت‌طلب از ناامنی درونی رنج می‌برند، انسانیت ندارند، یا فقط می‌خواهند ببینند تا کجا می‌توانند پیش بروند؟

اگر این افراد را با کسانی مقایسه کنیم که تمام تمرکزشان بر تلاش برای کمک به دیگران است، به نظر می‌رسد که ساختار روانی کاملاً متضادی دارند. برخی افراد با نیتی خالص، سال‌ها برای خیریه‌ها کار می‌کنند، پله‌پله پیشرفت می‌کنند و در نهایت می‌توانند تأثیر گسترده‌ای بر جامعه بگذارند. اما چه چیزی این افراد را به چنین تلاش‌هایی سوق می‌دهد؟

تمایز میان رفتارهای ضداجتماعی و جامعه‌دوستانه کار ساده‌ای نیست!

اگرچه ممکن است این دو گروه کاملاً متفاوت به نظر برسند، اما مطالعه‌ای جدید نشان می‌دهد که ویژگی‌های مشترکی بین افرادی با رفتارهای ضداجتماعی و افرادی که طرفدار جامعه هستند وجود دارد. به‌طور کلی، رفتارهای ضداجتماعی شامل اعمال نامطلوبی مثل دروغ گفتن، دزدی، توهین کردن، بی‌ادبی و حتی آسیب رساندن عمدی یا غیرعمدی به دیگران است. در مقابل، رفتارهای جامعه‌دوستانه شامل کمک به دیگران، اهدای پول یا وقت، حمایت عاطفی از دوستان و حتی اقدامات مفید برای محیط زیست است.

در نگاه اول، این دو نوع رفتار کاملاً متضاد به نظر می‌رسند، اما پژوهشگران دریافته‌اند که رفتارهای ضداجتماعی و جامعه‌دوستانه ریشه‌های مشترکی دارند. مهم‌ترین اشتراک آن‌ها، تکانشی بودن‌شان است؛ یعنی فرد بدون فکر قبلی، به‌سرعت به موقعیت‌ها واکنش نشان می‌دهد—چه در جهت کمک به دیگران، چه برای آسیب رساندن به آن‌ها. علاوه بر این، ترس از ارزیابی منفی دیگران نیز در هر دو گروه دیده می‌شود.

همچنین، ممکن است افرادی که کارهای خیرخواهانه انجام می‌دهند، در واقع انگیزه‌ای پنهان برای کسب اعتبار و قدرت داشته باشند. شاید شما هم گاهی از خود پرسیده باشید که آیا کسانی که در جهان به نام نیکوکار شهرت پیدا می‌کنند، واقعاً قصد خدمت دارند یا بیشتر به دنبال مطرح کردن خودشان هستند؟

بررسی میل به قدرت در افراد خوب و بد

با در نظر گرفتن این نکات، تیمی از پژوهشگران بریتانیایی تلاش کردند رابطه‌ای میان رفتارهای ضداجتماعی و جامعه‌دوستانه در زمینه انگیزه‌های فردی پیدا کنند. آن‌ها داده‌های ۱۷۶,۲۱۶ نفر از ۷۸ کشور را بررسی کردند. این داده‌ها شامل معیارهایی برای سنجش انگیزه‌های فردی، یعنی توجه به خود در برابر توجه به دیگران، بودند.

توجه به دیگران

ویژگی‌های افراد جامعه‌دوست:

مهربان و دلسوزند.

شادی خود را وابسته به شادی دیگران می‌دانند.

به منافع دیگران اهمیت می‌دهند.

به داشتن روابط نزدیک و صمیمی علاقه دارند.

برای سنت‌ها و ارزش‌های فرهنگی اهمیت قائل‌اند.

نمونه‌هایی از رفتارهای جامعه‌دوستانه:

انجام کار داوطلبانه در جامعه

اهدای خون

عضویت در سازمان‌های خیریه یا محیط‌زیستی

کمک مالی به خیریه‌ها

کمک به دیگران در مشکلات کاری

توجه به خود

ویژگی‌های افراد خودمحور:

از باورهای خود دفاع می‌کنند.

مستقل و مصمم‌اند.

علاقه‌مند به تصمیم‌گیری‌های شخصی و کنترل زندگی‌شان هستند.

به دنبال نفوذ و قدرت‌اند.

دستاوردهای شخصی برایشان مهم است.

نمونه‌هایی از رفتارهای ضداجتماعی:

سرقت یا تخریب اموال

حمل سلاح سرد یا گرم

آسیب فیزیکی به دیگران

تهدید یا ارعاب دیگران

تقلب مالی یا خشونت خانگی

نتایج پژوهش: تفاوت میان انگیزه‌های شخصی و اجتماعی

پژوهشگران دریافتند که توجه به دیگران با رفتارهای جامعه‌دوستانه ارتباط مثبتی دارد و در مقابل، این ویژگی با رفتارهای ضداجتماعی در تضاد است. اما نکته پیچیده‌تر، رابطه توجه به خود با رفتارهای ضداجتماعی بود.

نتایج نشان داد که تمرکز بر خود همیشه منفی نیست. دو نوع خود-محوری وجود دارد:

۱.خود-محوری سازنده: در این حالت، فرد به دنبال رشد شخصی، افزایش مهارت‌ها و خودمختاری است. این نوع تمرکز بر خود، می‌تواند به رشد و کمک به جامعه نیز منجر شود.

2.خود-محوری مخرب: در این حالت، فرد تنها به دنبال قدرت و منافع شخصی، بدون در نظر گرفتن دیگران است. افرادی که در این گروه قرار می‌گیرند، بیشترین تمایل را به رفتارهای ضداجتماعی نشان می‌دهند.

روان‌پریشی و نیاز به قدرت

این مطالعه به درک بهتر انگیزه‌های افراد قدرت‌طلب کمک می‌کند. میل به استقلال و ابراز وجود، به‌خودی‌خود، نشانه‌ای از روان‌پریشی نیست. اما افرادی که تنها به دنبال سلطه بر دیگران، بدون هیچ هدفی برای رشد شخصی هستند، بیشتر مستعد رفتارهای ضداجتماعی‌اند. این افراد برای به‌دست آوردن قدرت، از دروغ، فریب، دزدی و حتی خشونت استفاده می‌کنند.

چند مثال از ارتباط روان‌پریشی و تمایل به قدرت

مدیری که برای بالا رفتن از نردبان موفقیت، همکاران خود را تحقیر می‌کند، اطلاعات مهم را پنهان نگه می‌دارد یا با دروغ و فریب، رقبای خود را کنار می‌زند، به کنترل و سلطه بر کارکنان اهمیت می‌دهد، نه به رشد مجموعه.

فردی که در یک رابطه عاطفی، طرف مقابل را از دوستان و خانواده‌اش جدا می‌کند، با ایجاد احساس گناه یا تهدید، او را وادار به اطاعت می‌کند و مدام با بازی‌های روانی، اعتمادبه‌نفسش را از بین می‌برد، هدفش حفظ کنترل مطلق بر شریک عاطفی‌اش است.

پدر یا مادری که فرزند خود را دائماً تحقیر می‌کنند، نظرات او را بی‌ارزش می‌دانند و هرگونه استقلال را سرکوب می‌کنند، تا فرزندشان همیشه وابسته و مطیع باقی بماند، نمونه‌ای از قدرت‌طلبی مرتبط با روان‌پریشی دارند.

فردی که با وعده‌های دروغین، مردم را به پیروی کورکورانه از خود تشویق می‌کند، آن‌ها را از اطلاعات واقعی دور نگه می‌دارد و با ترس و تهدید، تسلط خود را بر گروه حفظ می‌کند، یک قدرت‌طلب روان‌پریش است.

نظرات
پربازدیدترین خبرها