فرادید نوشت؛ بوقلمون یک پرنده بزرگ زمینی و بومی قاره آمریکا است که به راحتی با بدن گرد، سر بدون پر و برآمدگیهایی که از صورتش آویزان است، شناخته میشود. این پرنده، ماده اصلی غذای مخصوص روز شکرگزاری است، اما طبقه بندی آنها فقط به عنوان یک پرنده که گهگاهی خوراک انسانها میشوند از انصاف دور است.
در طبیعت بوقلمونهای وحشی با پرهای زیبا که بلندی آنها چشمگیر است و سرعت زیادی که در راه رفتن دارند منظرهای دیدنی برای علاقهمندان به پرندگان به وجود میآورند. در این مطلب ۱۱ حقیقت جالب در مورد بوقلمونها بیان کردیم که شاید هرگز نشنیده و ندیده باشید:
علت اینکه چرا این پرنده با عنوان «ترکیه» نامگذاری شد مشخص نست
اگرچه بوقلمون برای اولین بار در مکزیک اهلی شد، اما در کشورهای انگلیسی زبان، در نهایت به نام کشور ترکیه نامگذاری شد. در حالی که هیچ پاسخ قطعی برای اینکه این نام از کجا آمده است، وجود ندارد، مورخان گمان میکنند که انگلیسیها این پرنده را با خاورمیانه مرتبط میکنند، زیرا اولین مواجهه آنها با بوقلمونها و پرندگان شکاری بزرگ مشابه بوقلمون از طریق بازرگانان منطقه بوده است. در آن زمان، انگلیسیها عادت جالبی داشتند که هر چیز عجیب و غریب را با عنوان «ترکی» طبقهبندی میکردند، از فرش گرفته تا آرد و پرندگان. جالب اینجاست که در ترکیه به بوقلمون "هندی" میگویند که از نام کشور هند گرفته شده است.
بوقلمونهای وحشی و اهلی گونههای مشابهی هستند
بوقلمون اهلی که در قفسههای گوشت سوپرمارکتها به عنوان یک غذای اصلی قرار میگیرد از نظر ژنتیکی مشابه بوقلمون وحشی است و نام علمی آنها Meleagris gallopavo است. با این حال، بوقلمونهایی که در طبیعت زندگی میکنند و بوقلمونهایی که در اسارت پرورش داده میشوند، بهدلیل شرایط زندگیشان، به طور قابل توجهی متفاوت هستند. از جمله تفاوتهای ظاهری که قابل دیدن است اینکه بوقلمونهای اهلی پرهای سفید دارند، در حالی که بوقلمونهای وحشی پرهای تیرهتری دارند که به آنها برای استتار در زیستگاه جنگلیشان کمک میکند.
بوقلمونهای وحشی به طور قابل توجهی لاغرتر و چابکتر از هم نوعان اهلی خود هستند که حتی به ندرت راه میروند چراکه برای به حداکثر رسیدن وزنشان پرورش داده میشوند. ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که بدانید بوقلمونهای اهلی تنوع ژنتیکی بسیار کمتری نسبت به بوقلمونهای وحشی دارند حتی کمتر از سایر گونهها و نژادهای روستایی مثل خوک و مرغ.
گونه دیگری از بوقلمون وجود دارد (به غیر از اهلی و وحشی)
در حالی که بوقلمون وحشی تنها گونهای است که در ایالات متحده یافت میشود، پسر عموی نزدیکی به نام بوقلمون خال چشمی (Meleagris ocellata) وجود دارد که تنها در شبه جزیره یوکاتان و بخشهای کوچکی از بلیز و گواتمالا زندگی میکند. این گونه بوقلمون رنگارنگتر است و پرهای بدنش به رنگ سبز رنگین کمانی است و سری آبی رنگ دارد.
بوقلمون خال چشمی بسیار کوچکتر از بوقلمون وحشی است و بین هشت تا ۱۱ پوند وزن دارد، در حالی که بوقلمون وحشی به وزن ۱۱ تا ۲۴ پوند میرسد. این حیوان هرگز اهلی نشده اگرچه شکار میشود، و از سال ۲۰۰۹ به عنوان گونه تقریباً در معرض تهدید قرار گرفته است. از اوت ۲۰۲۰، جمعیت این پرنده بین ۲۰۰۰۰ تا ۴۹۹۹۹ بوده. این کاهش جمعیت به دلیل شکار شدن به عنوان غذا و تجارت، تکه تکه شدن زیستگاه در مقیاس بزرگ و دیگر گونههای مهاجم است.
بنجامین فرانکلین یک طرفدار واقعی بوقلمونها بود
بنجامین فرانکلین در نامهای به دخترش در سال ۱۷۹۴ از انتخاب عقاب طاس به عنوان پرنده ملی ایالات متحده ابراز تاسف کرد. فرانکلین هرگز در ملاء عام عنوان نکرد تا بوقلمون جایگزین عقاب شود، اما در آن نامه کلمات انتخابی مخصوصی برای هر گونه داشت که نشان از علاقه او به بوقلمونها دارد. فرانکلین عقاب را به دلیل ماهیت لاشخورش، «پرندهای با شخصیت بد اخلاقی» توصیف کرده بود، در حالی که بوقلمون در نظر او پرندهای شجاع بود که به نارنجک انداز نگهبانان بریتانیا نیز حمله میکرد.
آنها میتوانند رفتاری خشن داشته باشند، به خصوص در فصل جفت گیری
بوقلمونهای نر در فصل جفت گیری تلاش زیادی میکنند. آنها پرهای رنگارنگ دم خود را باز میکنند و رقصهای استادانهای را برای جذب مادهها اجرا میکنند. اگر نر دیگری مزاحم شود، درگیری فیزیکی دور از ذهن نیست. در موارد نادر، نرهای پرخاشگر حتی به انسانهاو اتومبیلها هم حمله کرده اند. این رفتار مشترک با بسیاری از گونههای دیگر است با این تفاوت که ما وقتی به بوقلمون فکر میکنیم نمیتوانیم آن را خشن و تهاجمی تصور کنیم.
نرها صدای مخصوصی دارند
بوقلمون از هر دو جنس سر و صدای زیادی از جمله خرخر کردن، فریاد زدن و.. دارند، اما نرها صدای مخصوصی دارند که اغلب آن را شنیده ایم. یک آوای بلند و نزولی که حدود یک ثانیه طول میکشد و بوقلمون نر در فصل بهار از آن استفاده میکند تا حضور خود را به جفتهای احتمالی و نرهای رقیب اعلام کند. به همین دلیل است که بوقلمونهای نر اغلب «گوبلر» یا همان بوقلمون نر نامیده میشوند در حالی که به مادهها «مرغ» میگویند.
آنها را میتوان با شکل مدفوعشان تشخیص داد
راههای زیادی برای تشخیص بوقلمونها بر اساس جنسیت وجود دارد. نرها بزرگتر، رنگارنگتر و تهاجمیتر هستند، در حالی که مرغها عمدتاً قهوهای رنگ و مطیع و رام هستند. اما حتی اگر از شکل ظاهری نتوانستید از جنسیت آنها باخبر شوید، راه دیگری برای تشخیص تفاوت وجود دارد - به مدفوع آنها نگاه کنید. نرها فضلههای کشیده و J شکل از خود به جا میگذارند، در حالی که مرغها مدفوع کوتاهتر و گردتری دفع میکنند.
آنها سریعتر از آنچه فکر میکنید هستند
در حالی که بوقلمونهای اهلی به طور کلی برای چاق شدن پرورش داده میشوند، بوقلمونهای وحشی به طرز شگفت انگیزی بدن ورزیدهای دارند. بوقلمونهای وحشی میتوانند در خشکی به سرعت ۲۰ مایل در ساعت برسند که سریعتر از اغلب انسانهاست. با این حال آنها توانایی کمی برای پرواز دارند. بوقلمونها به ندرت بیش از یک چهارم مایل پرواز میکنند و به سرعت به زمین یا محل امن یک درخت بازمی گردند.
روی درخت میخوابند
به احتمال زیاد بوقلمونهای وحشی را روی زمین میبینید، با این حال بوقلمونها روی درختان میخوابند، و اغلب بزرگترین و سالمترین درختهایی را که میتوانند پیدا کنند انتخاب میکنند و تاجایی که میتوانند در بالاترین نقطه درختان مستقر میشوند. پوشش درختان از آنها در برابر شکارچیان محافظت میکند. بوقلمونها چنگالهای خود را عمیقاً در شاخهها فرو میکنند و از درخت بالا میروند. اگر درختان یک منطقه به دلیل قطع یا توسعه از بین بروند، بوقلمونها به دنبال زیستگاه جدید خواهند بود.
آنها گوشت آویز (تاج گوشتی روی گردن) دارند
بوقلمونهای نر و ماده هر دو دارای برآمدگیهای آویزان قرمزرنگی هستند که منقار آنها را میپوشاند. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد یک گوشت آویز به خوبی رشد کرده در واقع نشانه افزایش مقاومت در برابر بیماریها و باکتریها است؛ و این تمام ماجرا نیست. تاج گوشتی روی گردن برای بوقلمون نر بخش مهمی از سلسله مراتب اجتماعی است. در طول فصل جفت گیری، گوشت آویز پر از خون (جریان خون در آن افزایش پیدا میکند و رنگ آن تیرهتر میشود) و طولانیتر میشود. محققان مشاهده کرده اند که مادهها نرهایی با گوشت آویز بلندتر را به عنوان جفت انتخاب میکنند.
آنها زمانی منقرض شدند
بوقلمونهای وحشی به قدری محبوب شکارچیان بودند که در یک نقطه، جمعیتشان به ۲۰۰۰۰۰ یا تقریباً دو درصد از اندازه اصلی آن کاهش یافت. آنها در سال ۱۸۱۳ از کانکتیکات رفتند و در سال ۱۸۴۲ در ورمونت ریشه کن شدند. در اوایل دهه ۱۹۳۰ هیچ بوقلمونی در ۱۸ ایالت باقی نمانده بود و فقط در مکانهایی یافت شدند که شکارچیان برای رسیدن به آنها مشکل داشتند. بازسازی جمعیت بوقلمونهای وحشی زمان و منابع قابل توجهی را به خود اختصاص داد که پس از پایان رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم انجام شد. بوقلمونهایی که در اسارت پرورش مییابند، نرخ بقای بسیار کمی در طبیعت داشتند، بنابراین پرندگان وحشی هزاران مایل منتقل و رها شدند. یک ربع قرن طول کشید، اما جمعیت بوقلمونهای وحشی تقریباً به اندازه اولیه خود یعنی ۱۰ میلیون رسیده است.