این ۵رفتار که با نیت خوب انجام می‌دهید، گنده‌دماغ‌ جلوه‌تان می‌دهد

برخی رفتارها خودخواهانه به نظر می‌رسند، هرچند ممکن است که خیلی غیرعمدی مرتکب‌شان شویم.

شناسه خبر: ۳۸۹۵۹۱
این 5رفتار که با نیت خوب انجام می‌دهید، گنده‌دماغ‌ جلوه‌تان می‌دهد

راهنماتو- همه ما آدم‌های متکبر را می‌شناسیم و دوست نداریم با آن‌ها در یک مکان باشیم. اما اگر خودتان آن آدم باشید چه؟

به گزارش راهنماتو، هیچ‌کدام‌مان دوست نداریم ازخودراضی باشیم اما برخی رفتارها خودخواهانه به نظر می‌رسند، هرچند ممکن است که خیلی غیرعمدی مرتکب‌شان شویم.

در این مقاله قصد نداریم به شما بگوییم چه کار کنید و چه کار نکنید. فقط قصد داریم اشتباهاتی که دیگران مرتکب شده‌اند را با شما در میان بگذاریم. با راهنماتو همراه باشید تا این فهرست را با هم مرور کنیم:

1.وقتی هنوز کسی از شما درخواست نکرده او را نصیحت می‌کنید

وقتی دوستان با ما دردِ دل می‌کنند، غریزه طبیعی‌مان می‌گوید که باید یک راه حل سریع را جلوی پایشان بگذاریم. تا کسی از مشکلاتش حرف می‌زند سریع می‌گوییم: «فلان کار را امتحان کردی؟» یا «می‌دونی فلان کار برای من مفید بوده..»

ما این کار را در قبال اعضای خانواده، دوستان، همکاران و ...انجام می‌دهیم و حتی یک لحظه هم به ذهن‌مان نمی‌رسد که با اینکه نیت‌مان خیر است، آن‌ها ممکن است فکر کنند که ما خودخواهیم.

اما یادتان باشد آدم‌ها بعضی وقت‌ها فقط دلشان می‌خواهد که شنیده شوند. آن‌ها نمی‌خواهند با راه‌حل‌ها و توصیه‌های ما بمباران شوند، بلکه می‌خواهند همدلی ما را دریافت کنند. اصلا مهم نیست که در توصیه کردن به آن‌ها چقدر نیت‌مان خیر است، وقتی بدون اینکه کسی از ما بخواهد به او توصیه‌ای می‌کنیم، شبیه به فردِ «همه‌چیز‌دان» می‌شویم.

خودمان متوجه نمی‌شویم چون فقط قصد داریم به دیگران کمک کنیم. اما اعتماد کنید، این چیزی است که به ذهن اغلب آدم‌ها خطور می‌کند. چطور تغییرش بدهیم؟

خیلی ساده بپرسید: «آیا می‌خواهی توصیه من را درباره این موضوع بشنوی یا فقط دوست داری به حرفت گوش کنم؟» این پرسش نشان می‌دهد که به حرف‌های او اهمیت می‌دهید و درعینِ حال از فرضیه‌سازی پیشگیری می‌کنید.

امتحانش کنید. شگفت‌زده می‌شوید وقتی ببینید اغلب آدم‌ها می‌گویند: «فقط دوست دارم حرف‌هایم را بشنوی!»

2.فقط یک «پاسخ درست» از نظر شما وجود دارد که برایتان ارزشمند است

آیا متوجه شده‌اید که اغلب دارید تلاش می‌کنید درستی حرف‌تان را به کرسی بنشانید، نه لزوما به این خاطر که واقعا حق با شماست، بلکه به این دلیل که فکر می‌کنید صحیح‌ترین اطلاعات نزد شماست که می‌تواند برای همگان مفید باشد؟

این قبیل افراد در گفت‌وگوهای حرفه‌ای یا شخصی، به جای آنکه همه دیدگاه‌های مبتنی بر احساسی که در اطرافشان وجود دارد را مد نظر قرار دهند، می‌خواهند «پاسخ درست» یا «منطقی‌ترین نتیجه‌گیری» را به دست بیاورند.

با اینکه با نیت خوبی به دنبال کسب درست‌ترین پاسخ ممکن هستید، گاهی ممکن است به همین دلیل شخصی متکبر و مغرور به نظر برسید. درواقع با این کار شما نظرات سایرین را از دست می‌دهید زیرا درستی و صحت را به ماهیت تعاملی و همکارانه بحث ترجیح می‌دهید.

باید یاد بگیریم که بین جستجو برای پاسخ درست با احترام گذاشتن و ارزش‌گذاری به دیدگاه‌ها و چشم‌اندازهای متفاوت تعادل برقرار کنیم، حتی اگر آن دیدگاه‌ها بیشتر از احساس مبتنی بر منطق باشند.

چه کنیم؟ سعی کنید که با این ذهنیت به هر گفت‌وگویی وارد شوید: «چه چیزی از این گفت‌وگو یاد خواهم گرفت؟» نه با این ذهنیت که «باید این حقیقت را مد نظر قرار بدهیم که ....»

3.نقش وکیل مدافع شیطان را ایفا می‌کنید

نمی‌دانید که گاهی تبدیل به وکیل مدافع شیطان می‌شوید. فرقی نمی‌کند که یک گفت‌وگوی آنلاین معمولی در جریان است یا یک گفت‌وگوی جدی درباره سیاست‌های شغلی، شما همواره آن کسی هستید که ساز مخالف کوک می‌کند و موضع مخالف می‌گیرد.

حتی وقتی با نظری موافق هستید هم این نقش را بازی می‌کنید، برای همین می‌گوییم: «ایفای نقش وکیل مدافع شیطان».

شاید هدف شما این است که گفت‌وگویی تأمل‌برانگیز تولید کنید و به ابعاد مغفول‌مانده قضیه نور بتابانید. اما وقتی دقیق نگاه کنید متوجه می‌شوید که ایده‌های چالش‌برانگیز دائمی شما توسط تعداد زیادی از آدم‌ها اصلا سازنده دانسته نمی‌شوند. آن‌ها تصور می‌کنند که شما فکر می‌کنید همیشه بهترین جواب‌ها را می‌دانید یا دیدگاه‌تان نسبت به امور متفکرانه‌تر است.

چه کنیم؟ ابتدا دیدگاه‌های بقیه را بپذیرید و ارزش‌گذاری کنید و سپس خیلی آرام دیدگاه متفاوت را بیان کنید. گاهی هم لازم نیست مخالفت کنید، کافی است که نظری بی‌طرف داشته باشید، به خصوص وقتی مخالفت هیچ فایده‌ای برای گفت‌وگو ندارد و چیزی به آن نمی‌افزاید، لزومی ندارد که آن را مطرح کنید.

4.اغلب به تجربه‌های گذشته خودتان ارجاع می‌دهید

آیا متوجه شده‌اید که به تجربه شخصی که دارد با شما دردِ دل می‌کند با یکی از تجربه‌های خودتان که احساس می‌کنید به آن تجربه مشابه است واکنش نشان می‌دهید و به کل آن لحظه را که مال آن شخص بوده از آنِ خودتان می‌کنید؟

آدم‌هایی هستند که فرقی نمی‌کند دیگران درباره چه نوع تجربه‌هایی با آن‌ها صحبت کنند، از چالش‌های کاری گرفته، تا دستاوردهای شخصی و حتی رویدادهای تصادفی، آن‌ها تمایل دارند که خیلی سریع داستانی مشابه را که خودشان تجربه کرده‌اند، تعریف کنند.

درواقع به خیال خودشان می‌خواهند با تعریف داستانی مشابه با دیگری همدلی کنند. اما همیشه ماجرا این طور برداشت نمی‌شود. با این کار دیگری تصور می‌کند که شنیده نمی‌شود و داستانش زیر سایه داستان شما قرار می‌گیرد. ممکن است به نظر برسد که داریم تلاش می‌کنیم با دیگران ارتباط برقرار کنیم، اما حقیقتا داریم توجه را به خودمان معطوف می‌کنیم و داستان خودمان را بیان می‌کنیم.

چه کنیم؟ تلاش کنید که قبل از پاسخ‌دهی کاملا توجه کنید. اگر به داستان خودتان ارجاع می‌دهید سعی کنید که آن داستان خلاصه و مربوط باشد و سریع به داستان شخص مقابل برگردید.

9

5.اشتباهات کوچک دیگران را سریع اصلاح می‌کنید

این صحنه را تصور کنید: یکی از همکاران‌تان دارد یک ارائه شغلی می‌دهد که شما متوجه غلط املائی او می‌شوید. به خیال خودتان می‌خواهید نقش مفیدی ایفا کنید و ضمنا نمی‌خواهید دیگران متوجه شوند، بنابراین در گوش او زمزمه می‌کنید که «مهم نیست، ولی در اسلاید سوم یک غلط املایی هست.» نیت شما خیر است و تصور می‌کنید که دارید خدمتی به طرف مقابل می‌کنید تا او بتواند سریع اشتباهات را اصلاح کند.

اما وقتی این کار را مدام تکرار می‌کنید، حس تحقیر‌شدن به دیگران می‌دهید، زیرا انگار دارید برتری فکری خودتان را به رخ آن‌ها می‌کشید. بسیاری از مردم این کار را نیش‌وکنایه تلقی می‌کنند تا بازخورد سازنده.

چه کنیم؟ دقت کنید که آیا تصحیح این خطاها مهم است یا چندان اهمیتی ندارد. در جلسات رسمی و آموزشی که صحت بسیار مهم است، این اصلاحات می‌تواند ارزشمند تلقی شود. اما در موارد معمولی، گفت‌وگوهای روزمره و .... می‌تواند باعث دور شدن دیگران از شما شود.

به جای آنکه روی اشتباهات تمرکز کنید، روی جوهر آنچه بیان می‌شود تمرکز کنید.

سخن آخر

نشانه‌های ظریف و نرم خودخواهی و تکبر از رفتارهایی با نیت خوب مثل ارائه راه‌حل، کوشش برای درست کردن اشتباهات یا به اشتراک گذاشتن تجربه‌های شخصی ناشی می‌شود.

اما ضرورت دارد که این تمایلات را با همدلی واقعی و احترام به دیدگاه‌های دیگران تعدیل کنیم.

ذهن‌آگاه بودن در هنگام گفت‌وگو و گشوده بودن به بازخوردهای مختلف کمک‌مان می‌کند از تکبر غیرعمدی اجتناب کنیم و تعاملات معنادار و محترمانه برقرار کنیم.

نظرات
پربازدیدترین خبرها