راهنماتو- اگر تاکنون کسی به شما نگفته است، ما به شما میگوییم که بیشفکری یا نشخوار فکری میتواند منجر به نوآوری و خلاقیت شود. فقط باید بدانید که چطور از آن استفاده کنید.
به گزارش راهنماتو، تفکر مفید و تفکر غیرمفید مانند دو خواهر و برادر هستند؛ تفاوتهای آنها ظریف است، اما تجربه و نتایجی که از آنها حاصل میشود کاملاً متفاوت خواهد بود.
بهعنوانمثال، تحقیقات نشان داده است که هم افرادی که درگیر نشخوار ذهنی هستند و هم نوآوران، بیشتر از ساعات کاری، به کار و شغلشان فکر میکنند. اما این دو گروه نتایج متفاوتی میگیرند؛ نوآوران از این تفکر برای حل خلاقانه مسائل و کسب موفقیتهای بزرگ استفاده میکنند، درحالیکه نشخوارکنندگان ذهنی (مثلاً افرادی که یک برخورد ناخوشایند کاری را بارها در ذهنشان تکرار میکنند) دچار فرسودگی و احساس بنبست میشوند.
آنچه شاید تاکنون به آن فکر نکرده باشید
افرادی که بیشازحد فکر میکنند، بسیاری از ویژگیهای مثبت نوآوران را دارند. اگر شما هم زیاد نگران میشوید یا افکارتان را بارها و بارها مرور میکنید، احتمالاً نزدیکتر از آن چیزی که تصور میکنید در مرز میان هرجومرج و نظم یا بدبختی و موفقیت ایستادهاید. تنها با چند تغییر کوچک در شیوه پردازش افکارتان، میتوانید مسیر تفکرتان را از تکرار بیحاصل به ایدهپردازی مؤثر تغییر دهید. در انتهای این مقاله، به شما راهکارهای مشخصی ارائه میکنیم که چگونه میتوانید قدرتهای ذاتی خود را بهگونهای متفاوت به کار بگیرید تا ثمرات بیشتری از تواناییهای شناختی خود ببرید. اما ابتدا بیایید ببینیم که تفکر عمیقِ مفید و غیرمفید چه نقاط مشترکی دارند. درک این اصول، کلید بهرهگیری بهتر از طبیعت فکری شماست.
۵ قدرت افراد بیشازحد متفکر
1.توانایی صرف انرژی زیاد
بیشازحد فکر کردن شاید به نظر یک ضعف بیاید، اما درواقع نشان میدهد که این افراد حاضرند انرژی زیادی را صرف پردازش افکار خود کنند، درحالیکه بسیاری از مردم تمایل چندانی به انجام این کار ندارند. نوآوری بدون تلاش فکری امکانپذیر نیست. خلاقترین افراد دنیا زمان زیادی را صرف تلاش آگاهانه برای ایدهپردازی میکنند.
البته تحقیقات نشان دادهاند که تمایل به صرف تلاش ذهنی زیاد با سطح بالاتر اضطراب در ارتباط است. به همین دلیل است که نگرانیهای مداوم میتوانند ذهن را فرسوده کنند. اما اگر بتوانید این انرژی ذهنی را به سمت چالشهای خلاقانه و حل مسئله هدایت کنید، نتایج چشمگیری خواهید گرفت.
۲. تمایل به بازبینی و پردازش طولانیمدت موضوعات
کسانی که دچار نشخوار فکری هستند، معمولاً رویدادهای ناخوشایند را بارها در ذهنشان مرور میکنند. اما در مقابل، نوآوران هم دقیقاً چنین رفتاری دارند؛ با این تفاوت که آنها بارها و بارها ایدههایشان را بررسی و اصلاح میکنند.
نوآوران میدانند که ایدههای بزرگ معمولاً در یکلحظه بهطور کامل شکل نمیگیرند. بلکه آنها بارها و بارها به سراغ ایدههایشان میروند، آنها را اصلاح میکنند و در طول زمان، با افزودن جزئیات بیشتر، به نتیجه مطلوب میرسند.
مثلاً تیم برنرز-لی، خالق اینترنت، سالها پیش از اینکه اینترنت در شکل امروزیاش به وجود بیاید، روی ایده پیوند اطلاعات کار میکرد. اما در آن زمان، ابزار لازم برای اجرایی شدن این ایده وجود نداشت. او پس از پیشرفت فناوری، مجدداً ایده خود را بررسی کرد و آن را تکمیل نمود.
پس اگر شما هم مدام به مسائل فکر میکنید، بهجای تکرار ذهنی بیهوده، از این قدرت برای پرورش ایدههایتان استفاده کنید.
3.توانایی تعمیم و استفاده از تجربه در زمینههای مختلف
یادگیری مؤثر مستلزم این است که بتوانیم آموختههایمان را از یک زمینه به زمینه دیگر انتقال دهیم.
مثلاً اگر در یک سخنرانی آنلاین نکتهای جدید یاد بگیرید، برای یادگیری عمیقتر باید آن را در موقعیتهای مختلفی مانند کار، زندگی شخصی یا گفتوگوهای دوستانه به کار ببرید.
افرادی که دچار نشخوار ذهنی هستند، مدام درباره تجربیاتشان فکر میکنند، اما اغلب این افکار را در جهت منفی به کار میگیرند. حالا تصور کنید که اگر این قدرت را بهجای تمرکز بر اتفاقات منفی، روی یادگیری و توسعه مهارتهای جدید متمرکز کنید، چقدر میتواند مفید باشد!
4.اجتناب از نتیجهگیری سریع و سادهانگارانه
افراد عجول اغلب به اولین فکری که به ذهنشان میرسد، بسنده میکنند. اما افراد بیشازحد متفکر معمولاً تمایل دارند گزینههای مختلف را بررسی کرده و بهسرعت تصمیمگیری نکنند.
تحقیقات نشان داده است که وقتی افراد چندین روش مختلف را برای انجام یک کار در نظر میگیرند، معمولاً به راهحلهای بهتری دست پیدا میکنند.
اگر شما هم زیاد فکر میکنید، میتوانید این ویژگی را در تصمیمات مهم بهکار بگیرید. بهعنوانمثال، بهجای اینکه اولین گزینه پیشنهادی برای یک پروژه یا تصمیم شخصی را بپذیرید، چندین گزینه دیگر را هم در نظر بگیرید و سپس بهترین آنها را انتخاب کنید. اما مراقب باشید که در تصمیمات کماهمیت دچار وسواس نشوید و آنها را سریعتر نهایی کنید.
5.توانایی مشاهده دقیق و تحلیل خود
بیشازحد فکر کردن اغلب با تفکر درباره خود همراه است. افراد ممکن است مدام به تحلیل رفتار، احساسات و تجربیات خود بپردازند.
اما این ویژگی میتواند هم مفید و هم مضر باشد. در نسخه منفی، فرد درگیر خودانتقادی افراطی و نشخوار فکری میشود. اما در نسخهی مثبت، میتواند از این توانایی برای درک بهتر الگوهای رفتاری و بهبود عملکرد خود استفاده کند.
مثلاً میتوانید توجه کنید که در چه شرایطی بهترین ایدهها به ذهن شما میرسند؛ آیا در حین پیادهروی است؟ هنگام گوش دادن به موسیقی؟ این آگاهی به شما کمک میکند تا آن شرایط را بیشتر ایجاد کنید و بهرهوری خود را افزایش دهید.
چگونه از تفکر غیرمفید به تفکر سازنده برسیم؟
در اینجا دو راهکار عملی برای تبدیل نشخوار ذهنی به تفکر خلاق ارائه شده است:
ورودیهای فکری خود را متنوعتر کنید: اگر همیشه از منابع محدود و تکراری ایده میگیرید، ذهن شما در یک حلقه بسته گیر خواهد افتاد. برای گسترش دیدگاه خود، منابع مختلفی را مطالعه کنید، با افراد جدید گفتوگو داشته باشید و محیطهای تازه را تجربه کنید.
تفکر را با اقدام ترکیب کنید: بیش از حد فکر کردن بدون عمل، شما را در دنیای ذهنیتان گرفتار میکند. ایدههایتان را آزمایش کنید، حتی اگر نتیجه اولیه نامشخص باشد. مهم این است که در مسیر یادگیری باقی بمانید. با انجام این تغییرات، میتوانید قدرتهای شناختی خود را به مسیرهای مثبتی هدایت کنید و از تفکر عمیق خود بیشترین بهره را ببرید.
مثالهای عملی
حل چالشهای کاری به جای نگرانی دربارهی اشتباهات
وضعیت منفی (نشخوار ذهنی):
فرض کنید در یک جلسه کاری، ارائهی خوبی نداشتهاید و بعد از جلسه مدام در ذهنتان مرور میکنید که چه چیزی را اشتباه گفتید و چطور بهتر میتوانستید عمل کنید. این تفکر، اگر ادامه پیدا کند، باعث اضطراب و کاهش اعتمادبهنفس شما در جلسات بعدی میشود.
راهکار خلاقانه:
به جای اینکه روی اشتباهات گذشته تمرکز کنید، از انرژی ذهنی خود برای تحلیل راههای بهبود استفاده کنید. مثلاً میتوانید به این فکر کنید که چگونه مهارتهای ارائه خود را تقویت کنید. شاید بخواهید تمرین سخنرانی انجام دهید، از دیگران بازخورد بگیرید، یا حتی یک کارگاه آموزشی در این زمینه بگذرانید.
تبدیل نگرانی مالی به برنامهریزی مالی هوشمند
وضعیت منفی (نشخوار ذهنی):
ممکن است مدام نگران هزینههای زندگی باشید و بارها و بارها در ذهنتان محاسبه کنید که آیا درآمدتان برای آینده کافی است یا خیر. این نگرانی هیچ کمکی به حل مشکل نمیکند، بلکه فقط استرس شما را افزایش میدهد.
راهکار خلاقانه:
به جای نگرانی مداوم، از این انرژی ذهنی برای ایجاد یک برنامه مالی مشخص استفاده کنید. مثلاً میتوانید درآمد و هزینههایتان را در یک جدول ثبت کنید، به دنبال راههای کاهش هزینههای غیرضروری باشید یا برای افزایش درآمد به مهارتآموزی و یافتن فرصتهای شغلی جدید فکر کنید.
استفاده از تفکر زیاد در مسیر نوآوری
وضعیت منفی (نشخوار ذهنی):
یک نویسنده یا طراح ممکن است ساعتها درگیر این فکر باشد که آیا ایدهی او بهاندازه کافی خوب است یا خیر. این تفکر ممکن است باعث شود که اصلاً ایده خود را اجرایی نکند.
راهکار خلاقانه:
به جای اینکه درگیر کمالگرایی شوید و مدام به ضعفهای ایده خود فکر کنید، یک نمونهی اولیه از کارتان ایجاد کنید و آن را با دیگران به اشتراک بگذارید. مثلاً اگر ایدهای برای نوشتن یک داستان دارید، به جای اینکه مدتها دربارهی آن فکر کنید، یک نسخه کوتاه از آن را بنویسید و بازخورد بگیرید.
بهبود روابط به جای نگرانی از قضاوت دیگران
وضعیت منفی (نشخوار ذهنی):
ممکن است بعد از یک مکالمهی مهم، مدام به این فکر کنید که آیا حرفی که زدید اشتباه برداشت شده است یا طرف مقابل درباره شما چه فکری میکند.
راهکار خلاقانه:
به جای غرق شدن در این افکار، سعی کنید در ارتباطات بعدی خود آگاهانه عمل کنید. مثلاً اگر حس میکنید پیام شما واضح نبوده، میتوانید به صورت مستقیم از فرد مقابل بازخورد بگیرید یا در دفعات بعد، مهارتهای ارتباطی خود را تقویت کنید.
استفاده از تفکر زیاد برای یادگیری مهارتهای جدید
وضعیت منفی (نشخوار ذهنی):
مثلاً ممکن است درباره اشتباهات گذشته خود در یک مهارت خاص، مثل یادگیری یک زبان جدید یا برنامهنویسی، بیشازحد فکر کنید و به این نتیجه برسید که یادگیری برای شما سخت است.
راهکار خلاقانه:
به جای تمرکز روی گذشته، از این انرژی ذهنی برای طراحی یک برنامه یادگیری بهتر استفاده کنید. مثلاً میتوانید یک جدول برای تمرین روزانه ایجاد کنید، منابع آموزشی جدید پیدا کنید، یا از تکنیکهای یادگیری فعال مثل تدریس به دیگران استفاده کنید.