کونتسهاوس گراتس (Kunsthaus Graz) که پیتر کوک و کالین فورنییِر طراح آن هستند، به شکل جسورانهای معماری معاصر را در یک شهر تاریخی در کشور اتریش بازتعریف کرده است.
شکل ارگانیک آن با نام مستعار «بیگانه دوستداشتنی» که سال ۲۰۰۳ در شهر گراتس تکمیل شد، توجه جهانی را به خود جلب کرد. این سازه در میان محیطهای باروک و قرون وسطایی، مانند پلی میان گذشته و آینده و شاهدی بر جاهطلبیهای فرهنگی شهر است.
کونتسهاوس (Kunsthaus) هنجارهای معماری سنتی را با طراحی ارگانیک و روان خود به چالش کشیده است. ساختمان این موزه با رد هندسه راستگوشه، به طور یکپارچه هنر، معماری و تعامل عمومی را آمیخته و مفهوم یک نهاد فرهنگی را بازتعریف کرده است. تأثیر آن فراتر از زیباییشناسی است و بانی تجدید حیات شهری در محلهای شده که زمانی نادیده گرفته شده بود و نشاط فرهنگی و فعالیت اقتصادی را به ارمغان آورده است.
کونتسهاوس بافت شهری خود را احیا کرده و آزمایش و طراحی آیندهنگر را تجسم بخشیده است. این بنا به یک نقطه عطف نمادین در گراتس تبدیل شده که جسارت معمارانه را با مشارکت عمیق در زندگی عمومی در هم آمیخته است.
چشمانداز آن سوی طراحی
کونتسهاوس گراتس به عنوان واکنشی به انتخاب شهر به عنوان پایتخت فرهنگی اروپا در سال ۲۰۰۳ ظهور کرد، لحظهای که فرصتی بیسابقه برای تحول شهری و فرهنگی بود. در قلب این ابتکار، یک مسابقه بینالمللی بود که سال ۱۹۹۹ راهاندازی شد و هدف آن طراحی گالری موزهای بود که خانه تاریخی آهنین (Eiserne Haus) را در خود جای دهد و هویت گراتس را بازیابی کند.
این مسابقه ۱۰۲ طرح ارسالی از معماران مشهور بینالمللی، از جمله زاها حدید، مورفوسیس و کلاوس کادا را دریافت کرد که طیف گستردهای از فلسفههای معماری بودند. پس از بحث و بررسی دقیق، هیئت داوران به اتفاق آرا طرح جسورانه پیتر کوک و کالین فورنییِر را برگزید. پیشنهاد آنها نه به خاطر انطباق با سنتهای معمارانه شهر بلکه به دلیل سرپیچی جسورانه از آنها خاص بود. هیئت داوران خاطرنشان کرد:
«کونتسهاوس یک ساختمان معمولی نیست، ساختمانی نیست که بتوان آن را با ساختمانهای موجود مقایسه کرد. این سازه از تفاسیر معمارانه کنونی با شجاعت طفره رفته، از این نظر که از هیچ روند غالبی پیروی نکرده است. عملکرد آن به عنوان آهنربایی برای متمایز بودن، خود را در سبکی سرزنده نشان میدهد.»
دیدگاه کوک و فورنییِر که عمیقاً ریشه در تجربههای رادیکال دهههای ۶۰ و ۷۰ دارد، از ایدههای بیباکانه مانند شهر فوری (Instant City) آرکیگرام (یک مرکز فرهنگی متحرک که با کشتی هوایی حمل میشود) الهام گرفته است. مطابق با همین مفهوم، به نظر میرسد کونتسهاوس در منطقه تاریخی لِند گراتس «فرود آمده» و فرم آیندهنگر و زیستریخت آن در تضاد جسورانه با محیط پیرامونش است.
اولویت طراحی این سازه باز بودن و سازگاری است. این سازه که بالاتر از سطح زمین است، فضای عمومی شفافی را در زیر ایجاد کرده است. دو عرشه اصلی نمایشگاه که با نیمطبقه به هم متصل شدهاند، در یک غشای پیلهمانند محصور شدند که در شفافیت متغیر است و نور طبیعی و در عین حال، کنترل محیطی را فراهم میکند. بازدیدکنندگان با یک پیادهرو دراز و کمارتفاع از زیر شکم ساختمان تا سطوح بالایی هدایت میشوند.
طراحی نور نقش مهمی در پویایی فضایی موزه دارد. گالری بالا به طور طبیعی با مجموعهای از دهانههای نور رو به شمال روشن میشود که جهت آنها را میتوان برای کنترل روشنایی و یکپارچهسازی نور مصنوعی در صورت نیاز تنظیم کرد. این پنجرههای سقفی زیستریخت شرایط نور را بهینه میکنند و زیبایی ارگانیک ساختمان را افزایش میدهند. برعکس، گالری پایین در اصل بر نور مصنوعی متکی است که با نور طبیعی گهگاه از پوستهی نیمهمات بیرونی ساختمان تکمیل میشود.