زیباترین اشعار فارسی؛ شعری برای این همه ناباور خیال‌پرست

یکی از خاطره‌انگیزترین شعرهای محمدعلی بهمنی شعر «خرچنگ‌های مردابی» است که با صدای حبیب، خواننده ایرانی، جاودان شد؛ اما پیام این شعر نسبتا سنگین وزن چیست؟

شناسه خبر: ۴۵۲۱۹۱
زیباترین اشعار فارسی؛ شعری برای این همه ناباور خیال‌پرست

راهنماتو- اگر حتی یک‌بار آهنگ خرچنگ‌های مردابی را شنیده باشید، با خواندن این شعر، بی‌اختیار وزن و ریتم آن ترانه در ذهن‌تان طنین می‌افکند. در میانه این هم‌خوانی ناخودآگاه، شاید این پرسش در ذهن شکل گیرد که چرا تاکنون به معنا و ژرفای این اثر تأمل نکرده‌اید؟

به گزارش راهنماتو، انتخاب شعری با وزنی سنگین و مفهومی عمیق، مانند خرچنگ‌های مردابی، تصمیمی ساده نیست. زمانی که حبیب تصمیم به ساخت آلبوم کویر باور می‌گیرد، این شعر را از محمدعلی بهمنی برمی‌گزیند؛ شعری که اجرای آن نه‌تنها نیازمند درک موسیقایی، بلکه مستلزم توجه دقیق به معنا و زبان آن است. با این حال، سال‌ها پس از انتشار این قطعه، محمدعلی بهمنی در مصاحبه‌ای فاش می‌کند که یکی از ابیات شعر توسط حبیب به اشتباه خوانده شده؛ اشتباهی که نه‌تنها وزن شعر را دچار اختلال کرده، بلکه معنای آن را نیز به‌کلی تغییر داده است.

بهمنی در این‌باره می‌گوید: «من با این بزرگوار پیش از انقلاب آشنایی داشتم، اما از زمانی که از ایران رفت، هیچ ارتباطی با او نداشتم تا اینکه تصمیم گرفت آلبوم کویر باور را منتشر کند. همان‌طور که اشاره کردید، من یک ترانه را در اختیار او قرار دادم و حبیب یک بیت را در ترانه خرچنگ‌های مردابی اشتباه خواند؛ هم وزن و هم معنا را خراب کرده بود. از این موضوع ناراحت شدم. می‌خواستم با او تماس بگیرم و بگویم این اشتباه را اصلاح کند، ولی در آن زمان به او دسترسی نداشتم و آهنگ هم در همه‌جا پخش و فراگیر شد و با همان اجرا به گوش مردم رسید. واقعاً دل من چرکین بود.»

بیتی که به اشتباه خوانده شد، این بود:
«کمالِ دار برای منِ کمال پرست»
که حبیب آن را چنین اجرا کرد:
«کمال‌دار را برای منِ کمال‌پرست»

این تفاوت در خوانش، چگونه معنا را دگرگون می‌کند؟ و اصلاً این بیت و سایر ابیات چه می‌گویند؟ در ادامه به بررسی دقیق‌تر معنا و تأثیر این اشتباه خواهیم پرداخت.

 

شعر «خرچنگ‌های مردابی» از محمدعلی بهمنی

در این زمانه‌ی بی های و هوی لال پرست
خوشا به حال کلاغان قیل و قال پرست

چگونه شرح دهم لحظه لحظه‌ی خود را
برای این همه ناباور خیال پرست؟

به شب نشینی خرچنگ‌های مردابی
چگونه رقص کند ماهی زلال پرست؟

رسیده‌ها چه غریب و نچیده می‌افتند
به پای هرزه علف‌های باغ کال پرست

رسیده‌ام به کمالی که جز انالحق نیست
کمالِ دار برای منِ کمال پرست

هنوز زنده‌ام و زنده بودنم خاری است
به تنگ چشمی نامردم زوال پرست

محمدعلی بهمنی و رنج تحریف یک بیت توسط حبیب

 

 شعر خرچنگ‌های مردابی از محمدعلی بهمنی، با زبانی نمادین و اندیشمندانه، تصویری تلخ اما ژرف از وضعیت انسان در جهان خلقت ارائه می‌دهد که با سردرگمی یک سوژه پیوند مستقیمی دارد. شاعر با بهره‌گیری از ترکیب‌های غیرمتعارف و متضاد همچون «لال‌پرست»، «زوال‌پرست» و «کال‌پرست»، جامعه‌ فکری‌ای را ترسیم می‌کند که در آن ارزش‌ها واژگونه شده‌اند. این شعر در فضایی پر از نقد اجتماعی و وجودی، مخاطب را به تأمل درباره جایگاه حقیقت، صداقت و معنا در میان هیاهوی پوچ‌گرایی‌های زمانه دعوت می‌کند.

پرسش اصلی شعر از همان بیت آغازین مطرح می‌شود: چگونه می‌توان در جهانی که سکوت و انفعال جای فریاد حقیقت را گرفته، زندگی کرد؟ شاعر از انزوا و غربتی سخن می‌گوید که انسان حقیقت‌جو در برابر انبوهی از «خیال‌پرستان» و «قال‌پرستان» تجربه می‌کند. در چنین جهانی، صدای انسان زلال و روشن، در میان زمزمه‌های گل‌آلود و مردابی گم می‌شود؛ چنان‌که در بیت سوم، ماهی زلال نمی‌تواند در شب‌نشینی خرچنگ‌های مردابی برقصد.

اما یکی از مهم‌ترین و پرمغزترین ابیات شعر، همان بیتی‌ست که مورد بحث ماست:
«رسیده‌ام به کمالی که جز انالحق نیست / کمال دار برای من کمال پرست»
در این بیت، شاعر از تجربه‌ای عارفانه و شهودی سخن می‌گوید؛ کمالی که فراتر از مفاهیم معمول و سطحی است و به بلندای «انالحق» می‌رسد. در این معنا، «کمال دار» می‌تواند به معنای حقیقتی ناب یا موجودی متعالی باشد که در شأن انسانِ کمال‌طلب و حقیقت‌جوست. در حالی که خوانش اشتباه حبیب («کمال‌دار را برای منِ کمال‌پرست») معنای بیت را تقلیل داده و آن را به درخواستی سطحی و توصیفی بدل می‌سازد. در نسخه اصلی، تاکید بر «برای من» جایگاه ذهنی و درونی را پررنگ می‌کند؛ اما در خوانش اشتباه، وزن دچار اختلال می‌شود و معنا از درون‌گرایی به بیرون‌گرایی ناهماهنگ منحرف می‌گردد.

در مجموع، شعر بهمنی، سفری‌ست از رنج به روشنایی، از غربت به شهود. زبانی موجز، استعاری و صیقل‌خورده دارد که در هر بیت، لایه‌هایی از نقد، درد، و امید به رهایی را نهفته است. خطای خوانش، نه‌تنها از نظر موسیقایی مخرب است، بلکه از معنا نیز می‌کاهد و عمق عرفانی بیت را سطحی جلوه می‌دهد. این نشان می‌دهد که در مواجهه با شعر، خواننده (به‌ویژه اگر خواننده موسیقی باشد) مسئولیتی دوچندان در انتقال دقیق معنا دارد.

نظرات
پربازدیدترین خبرها