
راهنماتو-حل خلاقانه مسئله میتواند تجربهای شادیبخش باشد. شما با حل کردن مسائل سه منفعت به دست میآورید: آن لحظه شادیبخش «آهان» که معما را حل میکنید، غرور به خاطر دستیابی به هدف و خود-اکتشافی عمیقتر ناشی از تجربه رویکرد منحصربهفردی که در رویارویی با چالشها دارید.
به گزارش راهنماتو، اگر این مهارت را به دست نیاورده باشید، ممکن است از اینکه دیگران به خوبی از عهده آن بر میآیند، احساس حسادت به شما دست بدهد. اما این مهارت هم مانند هر مهارت دیگری، میتواند با تمرین ارتقاء پیدا کند. کافیست که استراتژیهای درستی برای تقویت آن به کار ببرید. در این مقاله از راهنماتو به شما 6 استراتژی را معرفی کردهایم که با کمک آنها بتوانند خلاقتر شوید و موفقیتآمیزتر مسائل را حل کنید:
1.وقتی دو گزینه الف و ب را به شما میدهند، شما گزینه ج را انتخاب کنید
بخشی از برنامه سری زندگی آن است که دیگران اغلب به ما دو گزینه میدهند و به ما القا میکنند که فقط دو گزینه موجود است و غیر از آن چیزی وجود ندارد. مثلاً در مطب دکتر، از ما خواسته میشود که «برگههایی را بخوانیم و امضا کنیم»، که یعنی فقط همین یک گزینه را داریم و دیگر هیچ. در موقعیتهای دیگر، معمولاً دو گزینه الف و ب به ما تعارف میشود، اما تقریباً همیشه یک گزینه سوم دیگری هم وجود دارد که کسی از آن حرفی نمیزند.
بعضیوقتها، شیوه تفکر خودمان است که ما را به دو گزینه الف و ب محدود میکند. مثلاً، یکی از دوستان عزیزتان در شهری بزرگ و شما در شهری کوچک زندگی میکنید. نه شما میخواهید به شهر او بروید و نه او میخواهد به شهر شما بیاید. به نظر میرسد که هیچ راه دیگری وجود ندارد. اما گزینه سوم یعنی جای سومی با هم قرار بگذارید که برای هر دو نفرتان لذتبخش باشد.
مثال:
در محل کار، مدیر به شما میگوید: «یا باید این پروژه را تا پایان هفته به اتمام برسانی یا آن را به همکار دیگری واگذار کنی.» در پاسخ، شما میتوانید گزینهای سوم پیشنهاد دهید: «در صورت موافقت شما، میتوانم این پروژه را با همکاری یکی از همکارانم پیش ببرم تا ضمن حفظ کیفیت، ضربالاجل نیز رعایت شود.»
2.حل مسئله اغلب همان تشخیص الگوهاست
تاکنون توجه کردهاید که بعضیها مسائل پیشرفته ریاضی را به گونهای حل میکنند که گویی ساده و بسیار سرراست است. ممکن است با خودتان فکر کنید که «هرگز هزارسالم نمیتونستم حلش کنم!» احتمالاً راه حل آنها از ناکجاآباد نیامده است، بلکه ناشی از شناسایی الگوهاست. آنها احتمالاً قبلاً با الگویی مشابه مواجه شدهاند و آن را به حافظه سپردهاند. مثلاً مسئله مشابهی را حل کردهاند (یا دیدهاند که کسی حل کرده است)، و همین امر غریزه آنها برای یافتن پاسخ را تحریک کرده است.
میتوانید کتابخانه الگوی درونیتان را به شیوههای زیر توسعه بدهید:
هر چه بیشتر سعی کنید برای حل خلاقانه مسائل کوشش کنید، خودتان را در معرض الگوهای بیشتری قرار میدهید.
هر چه با خودآگاهی بیشتری الگوها را در حل مسئله شناسایی کنید، غریزهتان در این مسائل تیزتر میشود. شما دیگر به صورت فعال خودتان به دنبال شناسایی الگوها خواهید رفت. وقتی یک سناریوی خاص را مشاهده میکنید، سعی کنید که راه حل را با اصطلاحات عمومی برای خودتان شرح بدهید.
مثال:
فرض کنید رایانه شما چند بار قبل از خاموش شدن ناگهانی، صدای غیرعادی از فن تولید کرده است. اگر در نوبت بعد، پیش از بروز مشکل، همان صدا را بشنوید و اقدام به خاموش کردن یا خنکسازی دستگاه کنید، این نشاندهنده تشخیص یک الگوی تکرارشونده و استفاده از آن برای پیشگیری از بروز مجدد مسئله است.
3.راه حل خلاقانه ممکن است یک راه حل ساده با پیچیدگیهای بیشتر باشد
گاهیاوقات فکرمان را درگیر میکنیم که راه حل خلاقانه راه حل بسیار متفاوتی باید باشد. اما بهترین راه حل خلاقانه که عملی است، اغلب یک راه حل ساده با قدری پیچیدگی است.
مثال:
برای مرتبسازی وسایل منزل، بهجای خریدن قفسه یا تجهیزات گرانقیمت، از جعبههای کفش استفاده کردهاید و با افزودن جداکنندهها و برچسبگذاری، یک سیستم سازماندهی ساده اما کاربردی و خلاقانه ایجاد کردهاید.
4.آماده باشید که در طی زمان مسائل را بازنگری کنید
راه حلهای خلاقانه اغلب به صورت دورهای نمایان میشوند، آن هم زمانی که ذهن ما دوباره مسائل را بررسی میکند. بسیای از داستانهای معروف در تاریخ، به خصوص در تاریخ ریاضی، این مسئله را نشان میدهند.
مثال:
فهرستی برای مدیریت زمان خود تهیه کردهاید، اما پس از مدتی متوجه شدید این فهرست چندان مؤثر نیست. با بازنگری مجدد پس از چند هفته و حذف برخی وظایف غیرضروری یا تنظیم مجدد اولویتها، موفق به ایجاد برنامهای مؤثرتر شدهاید.
5.در جوار مشکل فعلی به دنبال راه حلهای خلاقانه باشید
استیو جانسون، نویسنده، توضیح میدهد که ایدههای خلاقانه از امکانهایی که در نزدیکیمان وجود دارند، به دست میآیند. درواقع آنها ایدههای جدید هستند که درست در جوار اطلاعاتی که هماکنون هم داریم، قرار دارند. یعنی میتوانید از ابزار، دانش و موادی که همین حالا هم در اختیار دارید برای خلق چیزی تازه که صرفاً در یکی دو قدمی خودتان است، استفاده کنید.
مثال:
برای ساخت یک وسیلهی بازی برای کودک خود، بهجای خرید اسباببازی جدید، از کارتنهای خالی، پارچههای قدیمی و چسب استفاده کردهاید و خانهای کوچک برای بازی او ساختهاید. این ایده با بهرهگیری از منابع موجود در اطراف شما شکل گرفته است.
6.قدرت خلاقیت طبیعیتان در حل مسئله را بشناسید
راهحلهای خلاقانه اغلب از دل همان چیزهایی بیرون میآیند که ما را منحصربهفرد میکنند؛ یعنی ترکیبی از هویت ما، تجربههایمان، شرایطی که با آن روبهرو هستیم و لحظهای که در آن قرار داریم. مشکلاتی که از آن لذت میبریم، حتی اگر به نظر دیگران بیاهمیت بیایند، نشاندهنده نقاط قوت پنهانی ما هستند. وقتی که پیش از دیگران الگوها را شناسایی میکنید یا ایدههای پیچیده را به شیوهای منحصر به خودتان توضیح میدهید، سرنخهایی نسبت به نقاط قوتتان در حل مسئله به دست میآورید.
مثال:
یکی از دوستانتان در استفاده از تلفن همراه با مشکلی مواجه شده است. شما بدون داشتن آموزش رسمی، بهصورت شهودی و با بیانی ساده، مشکل را برای او توضیح میدهید و برطرف میکنید. این توانایی، نشانهای از قدرت ذاتی شما در تحلیل مسائل و انتقال مؤثر اطلاعات است.