راهنماتو- همیشه برگشت به گذشته و یادآوری خاطره های خوبی که داشتیم برامون دلپذیر بوده و هر وقت که احساس نارضایتی نسبت به شرایط حال داشتیم بلافاصله به عقب برگشتیم و وضعیت گذشتمونو با حال مقایسه کردیم. جالب اینه که برای خیلی از ماها، بازی کردن بازی های قدیمی که باهاشون خاطره داشتیم هم همینطور بوده. مهم نیست که GTA San Andreas یا CS 1.6 بازی کنیم؛ اون حس نوستالژی که همیشه مارو به دوران خوبی که داشتیم برگردونده.
به گزارش راهنماتو، به نظر این حس نوستالژی هم اشاره مستقیمی به شرایط روحی و روانی ما داشته و یک اساس روانشاسی پشتشه. یک محقق در زمینه روانشناسی در زمینه گیم هم این مسئله رو تایید کرده. نیک بومن استاد دانشگاه و یک گیمر دوآتیشه به این مسئله پرداخته.
نیک بومن در یک مصاحبه به سمت کنسولهای بازی قدیمی که روی میز کارش پراکنده شده، اشاره میکنه و میگه که:"هر وقت که حس میکنم روز خوبی ندارم، کنسول نینتندوی قدیمیم رو بیرون میارم." او همچنین یک Raspberry Pi داره که به عنوان شبیه ساز تمام بازی های قدیمی رو روش داره.
بومن، استاد دانشگاه تگزاس تک در رشته روزنامهنگاری و حوزه سرگرمی یک مجموعه بزرگ از کنسولها و صدها کارتریج و دیسک داره.
به قول اون در دوران کودکی ما ساعتها در دنیای بازیها غرق میشدیم، اما وقتی که کنسول هامون خراب یا گم میشدن بلافاصله با دستگاههای جدیدتر جایگزین میشدن، در کنار اون این بازی هایی که روی نوار بودن هم کمکم از بازار جمع شدن.
هر چند موسیقی و ادبیات به مدت طولانی حفظ شده و به طور مداوم دوباره منتشر شدن، اما بازیها مثل این نبودن. معمولاً سالها بازیهای مورد علاقمونبخاطر اینکه فقط روی همون کنسول قدیمی بودن بعد از مدتی غیرقابل دسترسی میشدن: کارتریجها یا نوارها روی دستگاههای دیگر کار نمیکردن، و بازیهای کامپیوتری قدیمی هم روی سیستمهای عامل جدیدتر اجرا نمیشدن.
بازی کردن فقط به دلیل تعداد کمی از افراد متعهد و گاهی ناشناس بود ممکن میشد، کسایی که مسئول بازسازی یا انتقال این بازی ها روی روی سیستمهای فعلی و جدیدتر بودن.
بومن میگه:"فکر کنید که چه مقدار سرمایه فرهنگی در کارتریجها و نوارها بود که والدینمون ما دورشون انداختن" و بعدهاهم "چند نفر اونارو پیدا کردن و دوباره تونستن بهشون جون دوباره بدن."
بازگشت به گذشته خود
تحقیقات بومن نشون میدن که چقدر حافظه زمان بازی کردن با بازیهای ویدیویی قدیمی قویه. برای خیلی از افراد، مبنای بازی ها دلیلی برای دور هم بودن بود. ما با دوستامون بازیهای ماریو رو بازی میکردیم یا با باباهامون بازیهای مسابقهای میرفتیم و وقتمون رو میگدروندیم.
بومن در این باره میگه:"ما قبلاً میدونستیم که بازیها منبع خوبی برای روانشناسی بودن. با حافظه زمان بازیکردن، شما یک اتصال رو تجربه میکنید چرا که میتونین با خودتون ارتباط بگیرین. شما دارید یک بازی رو از خاطره های مثبت کودکیتون بازی میکنید. این امور میتونند برای آزادسازی کوتاهمدت استرس خیلی قوی عمل کنن."
این تقریباً مثل یک استراحت دیجیتاله که میتونین به زندگی گذشتتون برگردین، بازی کنید و به معنای واقعی به خودتون بیاین.
در حال حاضر، شرکتها به دنبال بازار بازیهای قدیمی هستن.همونطور که الان میبینین بازار بازی ها پرشده از ریمیک و ریمستر بازی های قدیمی و دیگه عناوینی جدیدی رو به اون صورت نمیبینیم. به عنوان مثال نینتندو یواش یواش داره بازیهای نینتندو 64 رو به کنسول Switch خودش اضافه میکنه.
بومن ادامه میده: "من فکر نمیکنم که صنعت بازی علاقه زیادی به ارائه بازیهای قدیمی داشت تا زمانی که عدهای تصمیم گرفتن این بازی های قدیمی و نوستالژیک رو با استفاده از مودها و شبیه سازها دوباره سر زبونا بندازن. برنامهنویسا و هکرها و مودرها فکر میکنم تونستن بازیهای کلاسیک رو نجات بدن. اونا به صنعت گیم نشون دادن که بازار بزرگی برای بازی ها قدیمی وجود داره."
من ابزار و مهارتهای لازم رو داشتم
Raspberry Piی که بومن روی میزش داره، یک کامپیوتر ابتداییه که با شبیهسازها پر شده. شبیهسازها نرمافزارهایی هستند که میتونند مانند سختافزار یک کنسول بازی ویدیویی عمل کنن و به شما این امکانو بدن که یک کنسول رو روی کامپیوتر خودتون شبیهسازی کنید.
کدنویسا و هکرهایی که شبیهسازها رو ساختن، تحت تأثیر عوامل متعددی بودن. یکی از معروفترین پروژههای شبیهساز، MAME بود که اولین بار تقریباً بیست و پنج سال پیش منتشر شد و صدها مشارکتکننده داشت.
استوارت کارن، توسعهدهنده نرمافزار میگه که:"این یکی از اهداف نجیب شبیهسازهاست."
کارن ادامه میده: "هدف اصلی این بود که سختافزار اصلی رو شبیهسازی کنه تا بتونه اون رو حفظ کنه تا قسمتی از تاریخ ما از بین نره. بعضی از بازیهایی که این شبیهساز آنها رو شبیهسازی میکنه، از دهه هفتاد و هشتاد میلادی هستند و یا حتی قدیمیتر از اون؛ سختافزاری که اون زمان فقط در دانشگاهها بود."
اما شبیهسازهای دیگه به سادگی به دلیل لذت بازی کردن یا چالش فنی ساختشون داشت ساخته شدن. خیلی از توسعهدهندهها هنوز به دستگاههای قدیمی دسترسی دارن و حتی به اندازهگیری و بررسی تراشهها میپردازن تا بتونن اشکالای کارشون رو پیدا کنن و بازسازی دقیق به صورت دیجیتالی انجام بدن.
کارنی، که شغلی رو در یک شرکت اطلاعات و داده داره، اغلب خودش رو مجذوب این پروژهها میکرد و به این ترتیب بازیهای مورد علاقهاش مثل Monkey Island بر روی سیستمعاملی که ازش استفاده میکرد اجرا میکرد.
"میخواستم بازیها رو بازی کنم، و به عنوان یک توسعهدهنده ابزارها و مهارتهای لازم براش رو داشتم... اغلب اونا رو به هر پلتفرمی که در دسترسم بود میآوردم، برای منی که برای 20 سال از مک استفاده میکنم.
"فقط جالب اینه که با آوردن این بازی ها به سیستم ها مدرن، خاطراتی که با ای بازی ها داشتم هم برمیگشت. بازیای که وقتی بچه بودم رو بازی میکنم، واقعاً خاطرات خوبی برام دوباره تداعی میشن."
بازیکردن بازیهای قدیمی الان نسبت به قبل خیلی راحت تر شدن. ساخت و کار با شبیهسازهاهم در طول سالها آسونتر شدن. به طوریکه حتی بر روی گوشیهای هوشمند نیز در دسترس هستن. من با خیلی از افرادی که در طول قرنطینه کووید و استرسهای دیگه به بازیهای کودکیشان روآوردن مواجه شدم.
ویدیوی تازهای که کسی تونسته بازی Simpsons Hit & Run رو بازسازی کنه، الان روی یوتیوب بیشتر از پنج میلیون بازدید داشته. این یک بازیایه که من هم به مدت زیادی در دوران طفولیتم بازی میکردم. مخصوصا زمانی که این بازی رو روی سیستم داییم میرفتم و همین خاطرات خوش من و داییم رو زنده میکنه.
در کنار این تفاسیر اگر دقت کرده باشین هر موقع که یک بازی قدیمی رو بازی میکنیم تلاش میکنیم اگر جایی گیر کردیم از اینترنت کمک نگیریم و با دانش بچگیمون اون مسئله رو حل کنیم که باز خودش دوباره تاثیر خاطرات رو چندبرابر میکنه.
باز هم در پایان میشه گفت که امولاتورها و سازندگان rom بازیها ممکنه بازیها قدیمی رو به دو روش نجات داده باشن: یکمی اینکه به افراد دسترسی به محتوایی که به طور کامل غیرقابل دسترسی شده بودن فراهم کنن و باعث بشن خاطراتی که فکر میکردیم فراموش کردیم رو دوباره به ذهنمون برگردونن.