راهنماتو- بازی Horizon Zero Dawn تونست با خودش کانسپت و ایده جالبی رو با دنیای خودش به مخاطباش معرفی کنه. دنیایی آخرالزمانی که انسانها دیگه مثل الان متمدن نیستن و به ذات اولیه خودشون برگشتن، به طوری که فبیله نشینی دوباره باب شده ولی این بار با یک تغییر اساسی: دیگه خبری از حیوانات نیست و اونا جاشونو با رباتهای غول پیکر عوض کردن. وقتی بازی رو شروع میکنیم، سوالاتی در ذهنمون شروع به جوشیدن میکنه: چرا این ماشینهای رباتی دیگه همه جا هستن؟ چطور آلوی به تکنولوژی "انسانهای قدیم" دسترسی داره؟ چی به افول انسانیت منجر شد.
به گزارش راهنماتو، توی Horizon Zero Dawn، انسانها به وضعیتی اولیه برگشتن و توی قبایلی زندگی میکنن که با کمان و نیزه، ماشینها رو شکار میکنن. اما همچنان اثاری از تمدن باستانی که قبلاً این سرزمینها رو اداره میکردن، همهجا مشهوده و مردم به اونها "انسانهای قدیم" میگن. برخی از کامپیوترها و تکنولوژیها همچنان قابل استفاده هستن، اما تنها آلوی قادر به دسترسی به اطلاعات موجود در اونها از طریق فوکوسشه. او همچنین میتونه بخشی از این تکنولوژیها رو با استفاده از مدیفایر هم کنترل کنه.
اطلاعات ذخیره شده در هولوگرامهایی که آلوی توی بازی پیدا میکنه نشون میدن که تا اواخر قرن بیست و یکم، انسانها به اوج تکنولوژی و پیشرفت علمی رسیده بودن، حتی با وجود مشکلات و تهدیدهای جهانی. بزرگترین دستاوردهاشون توی زمینه رباتیک و هوش مصنوعی بود. اما این پیشرفتها هم با هزینههایی همراه بودن و در نهایت به سقوط انسانیت منجر شدن.
طاعون فارو
توی سال 2064، یه گروه از رباتهای خودتکثیر تجربهای نادرست داشتن و هویت و خودمختاری پیدا کردن. این رباتها برای خودکفاییشون قرار بود که از طریق مصرف "زیستجرم" یا بایومس مصرف کنن و شروع به مصرف تمام موجودات زنده روی زمین کردن. این بحران به "طاعون فارو" معروف شد، به نام شرکتی که این رباتها رو ساخته بود و بنیانگذار اون، تد فارو. تد فارو تردید داشت که این مسئله رو اعتراف کنه و نخواست که مردم از اشکالات و بیتوانی اون برای متوقف کردن اونها بدونن. اما بعد از یه مدت، مجبور شد در این مورد اقدامی رو انجام بده.
پروژه Zero Dawn
بعد از این اوضاع خیلی سریع مشخص شد که هیچ راهی برای متوقف کردن طاعون فارو و جلوگیری از انقراض تمام موجودات زنده در 15 ماه باقی نمونده. بنابراین به منظور تضمین ادامه حیات بشر بعد از اتمام طاعون، دانشمندی به نام الیزابت سوبک پروژه "زیرو داون" رو طراحی کرد. بعدش هم تد فارو رو مجبور کرد که این پروژه رو تامین مالی کنه.
بسیاری از افراد آرزو میکردن که طاعون فارو رو متوقف کنن و ماشینهای مشکلساز رو ریشهکن کنن قبل از اینکه به انقراض انسانیت منجر بشه. اما راستش دیگه این امکان وجود نداشت. زمان لازم برای توسعه یک راهحل جدید برای بازگیری کنترل از ماشینها سالها طول میکشید و زمان یک عامل خیلی گرانبها بود، چیزی که میشه گفت انسانیت نمیتونست زیاد داشته باشه. بنابراین، هدف اصلی پروژه زیروداون در واقع این نبود که طاعون فارو رو متوقف کنه، بلکه بعد از انقراض به زندگی فرصتی دوباره بده تا نسل آدما منقرض نشه. از طریق تغییر آب و هوا و تجدید جمعیت زمین بعد از اینکه ماشینها زمین رو به صحرای خشکی تبدیل کرده بودن.
برای اطمینان از اینکه این پروژه پس از انقراض انسانیت بتونه درست کار خودش رو انجام بده، در قلب پروژه زیرداون یک هوش مصنوعی تعبیه کردن که اسمش گایا بود.
گایا و آپولو
کار گایا این بود که فعالیتهای پروژه زیروداون رو هماهنگ کنه و تضمین کنه که زمین بعد از زمان مناسبی میتونه دوباره نسل جدیدی از انسانها رو روی خودش ببینه. گایا به حدی پیشرفته بود که برای انجام هر کاری یک زیرمجموعه مربوط به اون کار رو داشت، از معطر کردن زمین گرفته تا توسعه نسل جدید انسانها.
برای کمک به تسریع پیشرفت نسلهای آینده، 150,000 سال تاریخ و پیشرفت انسانی در یکی از این بخشها به نام "آپولو" جمعآوری شده بود. این ابزار در اتاقهای بایگانی که در کنار مجموعه رشد انسانهای نسل جدید بودن، با استفاده از دستگاههای نظارتی و کامپیوترهای آموزشی.
اما در یک تصمیم آخرین لحظه که تماماً توسط تد فارو انجام شد، آپولو تخریب شد. او نگران بود که اطلاعات موجود در آپولو وقتی به نسل بعد منتقل میشن باعث برداشت اشتباه و سواستفاده توسط اونا بشه. او میشه گفت امید زیادی به این داشت که نسل بعد انسانها توسط گایا کشته میشن و قرار نیست که نسل آدما ادامه پیدا کنه، همچنین برای اینکه مطمئن بشه همچین اتفاقی بیفته تمام حافظه آپولو رو از بین برد که بدون تجربیات نسلهای قبلی اونا هیچ شانسی برای بقا نداشته باشن. به همین دلیل، تد فارو آپولو را کاملاً پاک کرد و تیم باقیمانده پروژه زیروداون رو در یک اتقاق ایزوله زندانی کرد تا اونا نتونن کارایی که کرده رو درست کنن.
در نتیجه، آلوی و مردم قبایل مختلف، با وجود اینکه هزار سال در آینده زندگی میکنن، به خاطر اینکه هیچ دانشی از انسان های قدیم ندارن مجبور شدن که دوباره از اول شروع کنن. و وقتی که این دنیای جدید تهدیدی از سمت ماشینهای انسانهای قدیم احساس میکنن، آلوی برای کشف حوادث گذشته و راهحلی برای متوقف کردن این تهدیدها سفری رو شروع میکنه که در بازی شاهدش هستیم.