راهنماتو-ب رای خیلیهامون سخته که خودمون رو درگیر معرفی و هایپ بازی های جدید و بازی هایی که باهاشون خاطره داریم نکنیم، مخصوصا وقتی که این روزا بازی ها به ندرت مثل سابق میتونن جوابگوی هیجان و هایپ بالای طرفداراشون باشن.
به گزارش راهنماتو، البته این همیشه تقصیر استودیوها نیست که باعث میشن عرضه یک بازی شکست بخوره بلکه طرفدارای اون بازی اونقدر هیجانزده و هایپن که سطح انتظاراتشون تا حدی بالاست که حتی استودیوی سازنده بازی مورد علاقشون هم نمیتونه بهشون برسه و وقتی هم که بازی عرضه میشه هردو طرف از دست یکی دیگه شاکین و طرف دیگه رو مقصر میدونن. با راهنماتو همراه باشین تا نگاهی به این دسته از بازی ها بندازیم.
HALO 5:Guardians شروعی به سهگانهای شکست خورده
در دوران اوج مستر چیف، حتی یک خبر ساده از یک مرحله جدید برای بازی های هیلو میتونست طرفدارای خودشو به وجد بیاره. هیلو 5: گاردینز نه تنها قرار بود نسخه دوم این سهگانه غیررسمی باشه بلکه به جای بازی در نقش خود مسترچیف، بازیکنارو در نقش شخصیت جدیدی در این سری قرار میداد که وظیفشون این بود دنبال مسترچیف برن و دستگیرش کنن.
هر نوآوری که این بازی میتونست داشته باشه خیلی سریع توسط گیمپلی تکراری، یک داستان کوتاه و قابل پیشبینی، و خریدای درون بازی از بین رفت. هیلو 5 ممکنه سریعترین بازی به فروش رسیده روی ایکس باکس وان باشه، ولی تعداد پلیرهای این بازی خیلی سریعتر از چیزی که فکرشو بکنین کم شد، جوری که چندماه بعد از عرضه تعداد پلیرهای بازی فط 4رقمی شده بود.
Fallout 76 نتونست هیچکدوم از نقاط قوت Bethesda رو داشته باشه
هر کی که بگه فالاوت 76 یک بازی فالاوت نیست بیراه نگفته. بتسدا اول این بازی رو مثل یک بازی بتلرویال/بقا معرفی کرد، چون به بازیکنا این توهم رو دادن که میتونن خیلی راحت در بازی داستانهای خودشونو داشته باشن و تجربه هرکس بسته به طوریه که بازی رو بره.
فالآوت 76 نه تنها در اول پر از مشکل بود بلکه به زور اسمشو رو میشد گذاشت یک بازی به خاطر تمام مشکلات درونی و بیرونیای که این بازی داشت. بعد در کنار اون تمام جنبه هایی که بازی های Fallout در طی سالها بهش معروف بودن مثل داستان های عمیق و جذاب و مبارزه خوب رو ریخته بود بیرون و یک تجربه خشک و غیرقابل بازی رو برای طرفدارای این سری فراهم کرد. بتسدا نه تنها توانایی نگهداری از این بازی آنلاین رو نداشت بلکه تمام اعتبار و حیثیتی هم که طی سالها جمع کرده بود به باد رفت.
Anthem نمیتونست جوابگوی انتظارات همه باشه
با اینکه آخر بازی Mass Effect 3 تونسته بود طرفدارای این سری رو دودسته کنه ولی همچنان بودن کسایی که میخواستن بدونن بایوور قراره چه بازی دیگهای رو عرضه کنه و یک جورایی بهش ایمان داشتن. و بایوور به ایمان طرفدراش با Anthem جواب داد، بازیای که تونست تو هر زمینهای که بهش نگاه کنیم یک شکست تمام اعیار باشه. حتی بعد از اینکه توسعهدهندههای این بازی گفتن که برنامه ای برای درست کردن اوضاع و بهتر کردن بازی دارن دیگه کسی نبود که علاقهای داشته باشه که این بازی رو بره.
Anthem به خاطر گیمپلی تکراری، لوت به دردنخور و یک داستان فاجعه خیلی سریع از چیم خیلیها افتاد و اوایل همین امسال بود که سرورهای بازیهم برای همیشه خاموش شدن.
No Man's Sky به اندازه تبلیغاتش بزرگ نبود
وقتی اولین بار No Man's Sky معرفی شد، هلو گیمز اون رو به عنوان بازی قرن معرفی کرد. این بازی نه تنها شبیهساز سفر در فضا با مقیاس بزرگ قرار بود باشه، بلکه شامل نوآوریهایی مثل سیارات منحصر به فرد، ویژگیهای سفارشیسازی پیچیده، داستان پیچیده و جامعه داخلی بازی، و حتی یک بخش چندنفره میشد.
ولی خب وقت عرضه، No Man's Sky هیچکدوم از این موارد رو نداشت. لذتبخش ترین کاری که پلیرها میتونستن در این بازی کنن، لوپ خستهکنندهای از جمعآوری/ساخت منابع و سفر بین سیارات بود. این کمکاری ها حتی پای استودیوی سازنده این بازی رو به دادگاه کشید.
Cyberpunk 2077 خیلی زودتر از موعد از تنور دراومد
بهترین نمونه برای عرضه یک بازی به خاطر اشتباه بالارتبههای یک استودیو و هایپ بالای طرفدارای بازیه. این ساخته CD Projekt Red که در سال 2012 معرفی شده بود قرار بود یک تجربه نقشآفرینی رو در آینده و سال 2077 همراه با یکی از دوستداشتنی ترین بازیگرهای هالیوود یعنی کییانو ریوز فراهم کنه. و ای کاش اینکارو نمیکرد.
به جای اینکه این استودیو سوار هایپ این بازی بشه و بخواد بیشترین استفاده رو از هایپ طرفداراش بکنه، باید چندسال به توسعش وقت میداد تا اون فاجعهای که سال 2020 ازشون دیدیم پیش نیاد. اشکالات عملکردی از هرنوعی که فکرشو بکنین توی این بازی بود بعدهم به خاطر این تنها جنبه این بازی که خیلی خوب بهش پرداخشته شده بود یعنی داستانش مورد توجه خیلیها قرار نگیره. بدتر از اون نزدیک بود که این استودیو به خاطر کلاهبرداری در کشور خودش یعنی لهستان کارش به دادگاه بکشه.